دوشنبه, ۱۶ مهر, ۱۴۰۳ / 7 October, 2024
مجله ویستا
تأثیر موقوفات در شکلدهی فضاهای شهری
موقوفات در تأسیس و تداوم حیات نهادها و مراكز فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر فراوانی داشته و توانستهاند در دورههای مختلف تاریخ منشأ حركتهای مؤثری باشند. پیوستگی وقف با اسلام و به عبارتی پشتوانههای دینی آن باعث میشد كه توجه شایانی از سوی جامعه نسبت به آن به عمل آید. در تاریخ، مدارس علمیه، مساجد، تكایا، حسینیهها و حتی كاروانسراها، حمامها و بازارچههای بسیاری دیده میشود كه محصول وقف هستند. بیتردید هر یك از این نهادها و مراكز در شكلگیری نظام فكری و علمی جامعه نقش حائز اهمیتی داشتهاند.
امروزه نیز وقف خود را به شكلهای گوناگونی چون تأسیس مدارس، اهداء كتاب به كتابخانهها و تأسیس مراكز علمی و تحقیقی نشان میدهد. با این حال به نظر میرسد نهادهای دستاندركار وقف و موقوفات، درباره آن كمتر به پژوهش پرداخته و آن چنان كه شایسته است این موضوع را به بحث نگذاشتهاند. طبیعی است مطالعه و پژوهش در این زمینه میتواند راهنمای مناسبی برای گسترش فرهنگ وقف و سوق دادن امكانت جامعه به سوی فراهم آوردن بسترهای مناسب آموزشی، تحقیقی و نظایر آن باشد . مطلبی كه میخوانید از محدود پژوهشهایی است كه درباره نتایج و آثار وقف به صورت واقعی و عینی به بحث پرداخته است. این نوشته نشان میدهد كه در شهرهایی مانند اصفهان، یزد، تبریز و همدان وقف تا چه اندازه توانسته است تأثیرگذار باشد. بدیهی است كه بپذیریم موقعیت تمامی شهرهای ایران بهدلیل حضور و نفوذ بینش دینی با این مفهوم دینی گره خورده باشد. بیشك در هر شهری میتوان آثاری از وقف را در تأسیس و اداره مساجد، مدارس، بیمارستانها و ... دید. براساس این واقعیتها میتوان گفت كه با انجام پژوهش در این حوزه و به دنبال آن یافتن شیوه و راههای جدید در تقویت و تثبیت فرهنگ وقف میتوان شاهد شكلگیری و گسترش نهادهای مؤثر دینی، علمی، فرهنگی و... بود.
فرهنگ و تمدن اسلامی و عناصر تشكیلدهنده آن به گونهای است كه در صورت شناخت عمیق و همه جانبه آنها میتوان راهكارهای توسعه و پیشرفت معنوی و مادی جامعه بشری را از یك سو و چاره حل معضلات و مشكلات آن را از سوی دیگر در تعالیم حیات بخش این فرهنگ الهی جستجو كرد. توصیه به داشتن روحیه انفاق، احسان، ایثار، تعاون، فداكاری، نوع دوستی، تعاضد، همیاری و ایجاد صدقات جاریه در قالب سنت حسنه وقف یكی از عناصر و عوامل بهوجود آورنده فرهنگ و تمدن اسلامی است كه ثمرات علمی، بهداشتی درمانی، اجتماعی و فرهنگی فراوانی در توسعه جامعه و رفع نیازهای روز آن در طول تاریخ داشته است.
در حال حاضر نیز اگر فرهنگ «وقف» این ثروت عظیم مردمی كه براعتقادات دینی و انگیزههای نوع دوستی مردم تكیه دارد، با روشهای درست تبلیغی به نسل امروز شناسانده شود، علاوه بر قدردانی از واقفان و نیكوكاران گذشته كه یادگارهای ماندگاری از خود بر جای گذاشتهاند، نسل حاضر و آیندگان نیز به انجام كارهای خیر و عام المنفعه تشویق خواهند شد. باتبیین ارزشهای اسلامی چون سنت وقف خواهیم دید كه هیچیك از نیازهای روز جامعه از دید واقفان نیك سرشت بدور نمانده است.
از جمله مشكلات امروز بشریت در سطح جهان مسئله محیط زیست و چگونگی حفظ آن میباشد. ما در این نوشتار كوتاه علاوه بر توجه فرهنگ اصیل اسلام به حفظ محیط زیست و طراحی محیط و ایجاد فضای سبز و عنایت به موضوع آب و آبیاری به نقش تاریخی موقوفات در این باره خواهیم پرداخت و معتقدیم كه وقف كه یكی از بهترین و ماندگارترین روشهای مشاركت مردمی در حل مشكلات جامعه میباشد در زمینه حفاظت از محیط زیست میتواند منشاء خدمات فراوانی باشد.
گرچه مدتهاست كه بشر متوجه اهمیت محیط زیست در زندگی شده، اما دهههای آخر قرن بیستم میلادی مبدل شده است به فضایی سرشار از بحثهای داغ و تند علمی، دانشگاهی و سیاسی درباره محیط زیست و بحث درباره فاجعه زیست محیطی در پایان قرن بیستم.
به طوری كه این مشكل نه تنها آرامش و امنیت زندگی را بهم میزند، بلكه موجودیت بشر را نیز درمعرض تهدید و خطر قرار داده است. بدون تردید بحثهای زیست محیطی امروز در محافل علمی و حتی سیاسی پر سر و صداترین و جدیترین بحثهایی است كه مطرحد میشود، یعنی احساس خطر بزرگی كه بشر امروز میكند این است كه تعادل محیط زیست به زیان انسان به هم خورده است و این روند اگر ادامه یابد بدون تردید حیات بشر را نابود خواهد كرد. بنابراین در كنار مشكلاتی كه بشر امروز دارد فاجعه بهم خوردن تعادل محیط زیست اگر نگوییم مهمترین، یكی از مهمترین مسائل امروز انسان است. وقتی نگاه میكنیم به این مسئله و درصددیافتن علت یا علل آن بر میآییم بیتردید یكی از مهمترین عوامل (اگر نگوییم مهمترین عامل) عبارت است از بسط و توسعه فنآوری. در زمان ما، از یكسو فنآوری، دستاوردهای بسیار عظیم و شگفتانگیزی برای بشر داشته است، از سوی دیگر همین عامل سازنده و دگرگون كننده زندگی انسان خود را در معرض نابودی قرار داده است.
مسئله این است كه فنآوری مخلوق و آفریده انسان است، اما امروز به جای اینكه انسان صاحب و مالك فنآوری باشد، فنآوری مالك انسان شده است.
طبیعت آفریده خداست و فنآوری آفریده انسان، در تعارض میان آفریده خدا و آفریده انسان به خاطر مدار و محور نبودن انسان، این انسان است كه از پای در میآید، هستی بسیار بزرگتر از آن است كه به خاطر به هم خوردن وضع زندگی در كره زمین كه ذره ناچیزی است از بیكرانه هستی، عالم طبیعت و نظامات طبیعت به هم بخورد.
در اینجا نقش موقوفات اسلام در سه پارامتر عمده محیط زیست را مورد بررسی قرار میدهیم:
۱- طراحی محیط شهری
۲- موضوع آب و آبیاری به عنوان زمینه اصلی فراهم كنند حیات و بهداشت در محیط زیست
۳- ایجاد فضای سبز
تجزیه و تحلیل چشمانداز فرهنگی، نشان میدهد كه یك چشمانداز، همانطور كه ممكن است یك كل با ساختار خاص خود نباشد ولی حداقل تركیب درهم آمیختهای از ساختهها، نشانهها و افزارهای گوناگون میباشد.
به عبارت دیگر، همان گونه كه در بازدید و نظر اول ملاحظه میشود؛ چشمانداز فرهنگی از ساختههای واقعی حسی است و از این روناگزیر پرسش درباره «چرائی» و «چنین استی» آن مطرح میگردد.
از این روست كه با همه، شباهتها و همانندیهایی كه در ایدههای عمومی برنامهریزی موجود میباشد، با این همه برنامهریزی در هر سرزمینی دارای یك وضعیت مادی، چشم انداز یك كیفیت روحی نیز جلوهگر میگردد.
از باب مثال برنامهریزی كشورهای سوسیالیستی سابق در زمینههای گوناگون، به سبب برخورداری از نوعی جهانبینی، با برنامهریزی كشورهای سرمایهداری دارای تفاوتهای بنیادی میباشد.
حال ببینیم معماران مسلمان در طول قرون گذشته در ساخت فضاهای شهری و بناهای اسلامی و قبل از یافتههای دانشمندان عصر حاضر چگونه این مسائل را مدنظر داشتهاند، البته ما از دیدگاه بناها و فضاهای شهری موقوفه این موضوع را مورد بررسی قرار میدهیم.
در كنار آثار بیشمار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اخروی وقف نیز جلوه فضایی آن بشكل نقطهای، نواری و گسترده چشمانداز فرهنگی حوزههای زیستشهری و روستایی را آرایش میدهد و از این بابت است كه وقف در جغرافیای جهانبینی و جغرافیای فرهنگی شهرهای جهان اسلام و بالاخص كشور ما جایگاه والایی مییابد. زیرا هر چند وقف در دیگر ادیان نیز نظایری دارد، اما در نظام جهانبینی اسامی بهصورت ركن مهم و پوایای به كار گرفته شده، كه از قوههای محركه و سایق حفظ و نشر معارف اسلامی، بزرگداشت، گرامیداشت و دوام مراسم مذهبی و نیز از جهاتی برآورنده نیازهای متنوع مادی انسان در هر عصر و زمان در دنیا و موجب رستگاری او در جهان عقبی است. موضوع و املاك و مستغلات و رقبات موقوفه میتواند از سنگنبشتهای كوچك، درختی مثمر، زمین كشاورزی، باغ میوه، قلمستان و بیشه، قنات، نهر، آب انبار، دكان، حمام، خانه، مسجد، حسینیه، مدرسه، بیمارستان، روستا، كارخانه تا عمارات مجموعههای وقفی را تا بنیاد كوی و شهرهای وقفی برای تأمین مقاصد خداپسندانه شامل شود. بدین ترتیب وقف سیستم لازمی در تحقق برخی از ضرورتهای دین است.
كیفیت عمومی شهرسازی، شیوه تركیب و طراحی سازمان فضایی كاركردهای اساسی زندگی انسان در حوزههای زیست، بهخصوص شهرها، از همان آغاز اسلام بر محور بنیاد سه كاركرد اصلی یعنی مسجد (یا جامع یا حوزه علمیه)، ساختمانهای دستگاه اجرایی حكومت و بازار، به ترتیب برای انجام و اجرای ضرورتهای دینی – فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در شهرها و حوزههای تابعه روستایی آنها حركت میكرد. این سه كاركرد اصلی یا اركان زندگی در مركز و كانون شهرها جایگزین و یا بر پا میشدند. وجود این كاركردها منطبق با ماهیت دین اسلام، به عنوان نظام فراگیر زندگی دنیوی و اخروی امت اسلامی است.
مشاركت و دخالت مردم در سازماندهی محیط پیرامون خود از طریق ایجاد و احداث بناهای وقفی یكی از جنبههای مهم تأثیر وقف در تشكل و قوام جوامع بشری به شمار میرود.
به طور كلی نقش وقف در حیات جوامع انسانی آنچنان وسیع و گسترده است كه باید از آن به عنوان یك «نظام» نام برد. نظام به این عنوان كه وقف تمام ابعاد و جنبههای مختلف یك جامعه انسانی را شامل میشود و كمتر اموری از جامعه را میتوان یافت كه از پوشش نظام وقف خارج باشد. علیرغم گستردگی و شمول فعالیتهای وقفی در جامعه تاكنون بحث جدی در زمینههای مهمی چون نقش وقف در شكلگیری فضاهای شهری و همچنین تأثیر ضوابط و مقررات شهرسازی در توسعه و گسترش موقوفات صورت نگرفته است. در اینجا با بررسی برخی از ابعاد تأثیرات متقابل وقف و شهرسازی در شكلدهی به محیطهای مصنوع انسانی، راهبردی عملی و اجرایی جهت بهرهبرداری بهینه از موقوفات مطرح میسازیم.
یكی از ویژگیهای مهم انسانها دخالت در محیط زیست طبیعی و ساختن محیط مصنوع جهت زندگی اجتماعی است. در میان ساختههای دست انسان بیشك فضاها و محلهای زندگی شهری پیچیدهترین و در عین حال مهمترین مصنوع بشری بوده و در واقع عصاره تلاش و تمدن انسانی در روی زمین در شهرها تجلی پیدا كرده است.
در شكلگیری و تشكل فضاها و ساختارهای شهری، عوامل مختلفی دخالت دارند. از مهمترین عواملی كه از سوی محققان مختلف تأكید زیادی بر نقش آنها در شكلگیری فضاهای شهری شده است میتوان به این سه عامل اشاره كرد. عامل جهانبینی یا چگونگی نگرش به جهان، عامل اقتصادی یا چگونگی تعریف جهان مادی، عامل اقلیمی – محیطی با شرایط محیط زیست طبیعی، در تاریخ شهرنشینی ایران برحسب اهمیت و نقش مسلط هر یك از این عوامل شاهد شكلگیری فضاهای شهری گوناگون و مختلفی هستیم. در بین این عوامل بیشك تأثیر عامل جهانبینی و ارزشهای دینی و مذهبی بر ساخت و تولید فضاهای شهری به ویژه در دوره اسلامی بسیار تعیین كننده و مهم است. به همین دلیل درایران علیرغم گوناگونی و تنوع محیطهای طبیعی و اقلیمی شاهد ساخت و سازفضایی مشابه در اكثر شهرها در طی تاریخ دوره اسلامی هستیم. ازاینرو یكی از ویژگیهای این گونه شهرها كه تحت حاكمیت و تسلط اسلام شكل گرفتهاند انصاف به واژه اسلامی و «شهراسلامی» است. این واژه به خوبی نقش فرهنگ و اعتقادات اسلامی در شكلگیری شهرها و فضاهای شهری در سرزمینهای اسلامی را، در مقایسه با سایر ادیان و مذاهب، نشان میدهد.
● نقش وقف در تشكل فضاهای شهری
وقف یكی از ارزشهای والای انسانی است كه تحت تأثیر جهانبینی دینی و مذهبی اسلام علاوه بر اینكه از نظر اجتماعی واقتصادی كاركردهای فراوان و مهمی در زندگی روزانه و فعالیتهای شهری دارد، از نظر كالبدی نیز نقش بسیار موثری در شكل دهی به ساخت فضایی شهرهای دوره اسلامی به ویژه شهرهای ایران داشته است.
بانگاهی گذرا به سیما و بافت كالبدی شهرهای ایران بسیاری از عناصر و اجزای شهری را كه نقش عمدهای در عملكرد و حیات زندگی شهری دارند میتوان مشاهده كرد كه نظام وقف در شكلگیری آنها نقشی بسزا داشته است. این تأثیر به گونهای است كه اگر فضاهای عمومی و عامالمنفعه كه ساختار شهرهای سنتی ایران تقریباً بسیاری از آنها موقوفهاند حذف شود، چیزی جز مجموعهای پراكنده و گسسته از مساكن، دكانهای تجاری و در كل فضاهای خصوصی باقی نمیماند. در واقع بسیاری از فضاهای عمومی در شهرهای سنتی ایران كه عام اصلی پیوند مجموعه عناصر تشكیلدهنده شهر به یكدیگرند، وقفی میباشند.
از نظر كالبدی نقش وقف را میتوان در ایجاد و احداث خردترین عناصر كالبدی شهر نظیر مساجد، مدارس، حمامها، آبانبارها، سقاخانهها، روشنایی معابر و بازارچه هاتا شكلگیری و تولید كلانترین فضاهای شهری نظیر بازارها و مجموعههای وقفی مشاهده و پیگیری كرد، از بسیاری آثار و تك بناهای شاخص و مهم شهری كه بگذریم، در تاریخ شهرسازی ایرانی – اسلامی به مجموعههای كالبدی پیوسته و همبستهای در مقایسهای مختلف شهری، از مقایس یك مركز محله یا محله تا مقیاس مركز شهر و یا شهر بر میخوریم كه سنت وقف در شكلگیری آنها نقش اساسی داشته است.بسیاری از شهرهای قدیمی اغلب محلههای كوچكی بودهاند كه به تدریج شكل گرفتهاند كه با افزایش جمعیت و توسعه بناها و اماكن به شهر تبدیل شدهاند. این محلهها كه از پیش طراحی نشده بودند برای احداث و ایجاد مراكز و فضاهای خدماتی – عمومی در آنها بالطبع هیچگونه پیشبینی به عمل نمیآمد، ولی در عین حال میبینیم كه شهرهای سنتی و قدیمی ایران در نظام و ساختار محلهای خود از انسجام و پیوستگی قوی برخوردار بودهاند و تقریباً بسیاری از خدمات و نیازهای شهری و محلهای به شكلی خودجوش و طبیعی در آنها ایجاد شده بود. این اجزاء و عناصر عموماً بدون اتكا به منابع و اعتبارات دولتی و در چهارچوب نظام وقف و با سرمایههای مردم احداث میشدند. در واقع تحت تأثیر فرهنگ وقف بسیاری از تأسیسات زیربنایی و روبنایی در مجتمعهای زیستی بدون اینكه حكومتها اصولاً وظیفهای در ایجاد آنها احساس كنند توسط مردم ساخته میشدند.
نظام وقف نه تنها موجد ساخت و ایجاد بسیاری از فضاها و عناصر با ارزش شهرها بوده است، بلكه ارتباط و پیوند معنوی و نزدیك موقوف با امور دینی و مذهبی، سبب ماندگاری و پایداری فضاهای شهری موقوفه در طی زمان شده است. در یك نظر اجمالی میتوان گفت مالیكت بسیاری از آثار و عناصر شهری كه در زمره مواریث فرهنگی و تاریخی كشور به مشار میروند، وقفی است. در واقع علل ماندگاری بسیاری از میراثهای معماری و شهرسازی ایران در بستر زمان را باید در نقش فرهنگ متعالی وقف جستجو كرد. از طرف دیگر اصول و ویژگیهای نظام وقف به گونهای است كه بسیاری از این فضاها و عناصر از طریق رقبات درآمدزایی كه بر آنها وقف شدهاند، خود را محافظت و مرمت كرده و در نهایت آبادان و معمور بر جای استوار باقی مانداند. همچنین ماهیت ابدی، دایمی و غیرقابل فروش و انتقال بودن موقوفات و صرف منافع رقبات آنها در راه مقاصد خیر و برای كاركردها و مصالح جامعه مسلمین، موجب شده است كه تعداد زیادی از موقوفات یا رقبات، به خصوص املاك غیر منقول چون مساجد، حوزههای علمیه مدارس، كتابخانهها، بیمارستانها، مسافرخانهها، آبانبارها، و قنوات، پلها، حمامهای عمومی و بازار كه كم و بیش دارای ساختار پایدار و دیرپایی هستند، از سایر عناصر شهری پایدارتر بباقی ماندهاند از جمله مشخصات مهم بناها وقفی در شهرهای سنتی ایران در نظر گرفتن تعدد روابط در بهرهوری از آنهاست.
مراد از تعدد روابط، میزان وجود ابعاد مختلف روابط در زمینههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و كالبدی وزیر مجموعههای هر یك از آنها در شبكه روابط بین عناصر شهری است. وضعیت به اصطلاح مطلوب برای ساختار فضایی شهر آن است كه این چهار نوع رابطه به صورت هم وزن در شبكه روابط فضایی كالبدی شهر حضور داشته باشند، در غیر این صورت با تمركز روابط در یك حوزه خاص عملاً روابط تك عملكردی شده و فضا از كاركرد سایر حوزهها محروم میشود، در حالی كه تنوع عملكردها یكی از اصول سازمان فضایی شهرهاست.
در ساختار فضایی شهرهای سنتی ایران از مراكز مهم شهری كه تعدد روابط در آن را به شكل بارزی میتوان مشاهده كرد، بازارهای شهری هستند. در ساختار فضایی شهرهای سنتی ایران، بازار و مجموعهای از دكانهای وقفی فقط یك مركز تجاری نیست (فقط منحصر به روابط اقتصادی نمیشود)، بلكه وجود عناصر و عملكردهای متعدد و متنوع نظیر مدارس علمیه دینی و مساجد و... در درون بازار موجب تنوع روابط در ساختار روابط بازار میشود. در واقع اهمیت و جایگاه بسیار مهم بازار در ساختار فضایی شهرهای سنتی ایران را كه همانند لولایی تمام اجزا و عناصر شهری را به هم پیوند میدهد باید در تعدد و تنوع روابط بین عناصر و عملكردهای آن جستجو كرد.
منظور از شدت روابط، میزان فراوانی روابط بین عناصر ساختار شهری است. به عنوان مثال تعداد روابطی كه بین فعالیتهای تجاری و مذهبی در ساختار شهری صورت میگیرد میزان فراوانی روابط دوكاربری محسوب میشود. در صورتی كه میان فراوانی روابط عناصر در ابعاد چهارگانه افزایش یابد، به همان نسبت استحكام ساختار فضایی – كالبدی شهر افزایش مییابد اصولاً باید گفت یك سری از بناهای وقفی از نظر تاریخی بسیار پراهمیتاند و حتی در حال حاضر در برخی جاها از اهمیت سرشاری برخوردارند. نهاد وقف یا موقوفات برای جغرافیای اجتماعی، فرهنگی و جغرافیای اقتصادی شرق اسلامی و به ویژه شهرهای آن از سه جنبه یا لحاظ دارای اهمیت است. – از لحاظ اهمیت تكوینی و مكانی، – از لحاظ اهمیت اجتماعی – اقتصادی و از لحاظ اهمیت سیاسی.
▪ شهرستان وقفی رشیدی در تبریز:
خواجه رشیدالدین فضلالله در نیمه اول قرن هشتم هجری قمری اقدام به احداث شهرستانی وقفی (در بالای شهر تبریز) نمود. منبع و مرجع اصلی ما درباره چگونگی بناها و قسمتهای مختلف این شهر متن وقفنامه موقوفه است كه به خط خود خواجه نوشته شده و هماكنون در كتابخانه ملی تبریز نگهداری میشود.
این شهر علاوه بر ربع رشیدی كه یك مجتمع بزرگ علمی و آموزشی وقفی بوده و در آن علوم دینی و علوم پزشكی تدریس میشده دارای مجموعههای تجاری و اقتصادی شامل بازار و كاروانسراها و محلههای مسكونی مختلف و مناطق كشاورزی و باغها همچنین دروازه و باروبوده كه در مورد هر یك به تفصیل در وقفنامه مطالبی آمده است.
محلههایی از یزد كه براساس موقوفات شكل گرفتهاند:
تقسیمبندی یك شهر به چند «محله» از سنتهای دیرین است. درباب محلههای شهر یزد، از تواریخ آنجا كه مربوط به دوره تیموری و عصر صفوی است اطلاعات مفیدی به دست میآید.
مؤلف جامع مفیدی در یك موضع استطراداً از هفده محله شهر یزد نام میبرد، همانطور كه طاهر مالمیری مؤلف «تاریخ شهدای یزد» هم ذكر كرده است، برخی از این محله كه به نام موقوفات مربوطه بود است از جمله:
محله آبشور (سلغرآباد) نام سلغرآباد در تاریخ یزد آمده و از آبشور در تاریخ جدید یزد یاد شده است و مؤلف این ماخذ اخیر میگوید: «چون منبع این آب (یعنی سلغرآباد) از شوره زمین است... از آن سبب آن را آبشور میخوانند» میگویند از محلات ایجاد شده در قرن هشتم هجری است. مؤلف جامع مفیدی در این باب گوید: «خواجهابوالمعالی... در زمان اختیار، در محله ابوالمعالی كه به اسم خواجه نیكونهاد مرسوم گردیده در شهور سنه و سبع و ثمانین و سبعمائه به قرب مدرسه نظامیه طرح مدرسه عالی اساس انداخته...» در تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد هم ذكر این مدرسه آمده است ولی از محله ابوالمعالی نامی نیست. از اینجا معلوم میشود كه بعدها به مناسبت مدرسه مذكور به «ابوالمعالی» منسوب شده است.
محله باغ گلشن، این باغ از تأسیسات محمدتقیخان كه موقوفات فراوانی از خود به یادگار گذاشته بوده است.
محله چار (چهار) منار، این محله در اوائل قرن هشتم هجری از زمانی كه تأسیسات سیدشمسالدین محمدبنركنالدین، از قبیل مدرسه و خانقاه و بازار به وجود آمد آبادان شد، نام این محله در زمانی كه تأسیسات شمسالدین مذكور ایجاد شد كوچه بهروك (یاپهروك) بودازین كوچه به كرات در جامعالخیرات یاد شده است مؤلف جامع مفیدی مصرحاً مینویسد: «كوچه بهروك اكنون به چارمنار اشتهار یافته» در «تاریخ شهدای یزد» هم چندبار نامش استطراداً به میان آمده است.
محله دارالشفاء، دارالشفاء نام بنائی بوده است كه به دستور خواجهشمسالدین صاحب دیوان ایجاد شدو نام آن بر محلهای كه عمارت مذكور در آنجا قرار داشت باقی ماند. در همه تواریخ یزد ذكر «دارالشفای صاحبی» مضبوط است وچون جزء موقوفات سیدركنالدین هم یك دارالشفایی بوده، لذا از آن صاحب دیوان به دارالشفای صاحبی شهرت گرفت.
ضمناً باید گفت كه مرحوم آیتی به اشتباه درالشفای صاحبی را كه به امر صاحب دیوان و به توسط خواجه شمسالدین تاریكو ساخته شد به سیدشمسالدین پسر سیدركنالدین نسبت داده است.
محله شابوافقاسم (shabolqasem هدر تلفظ اصیل یزد) از محلات قدیم و اصیل شهر، و نام درست آن شهابالدین قاسم است. مراد از این شخص خواجه شهابالدین قاسم طرازاست كه آثاری چند در یزد بنا كرد.
از جمله مدرسهای كه بقایای آن هنوز در همین محله موجود است. نام محله مذكور در جامع مفیدی یك بار شهابالدین قاسم و بار دیگر شاه ابوالقاسم آمده است. معلوم میشود كه در عصر صفوی، هم نام صحیح و اصلی و هم به نام تحریف شده مرسوم كنونی شهرت داشته است. در (تاریخ شهدا یزد) هم ذكرش به طور استطراد چند بار آمده.
محله میرچقماق، آبادانی این محله از امیرچقماق شامی است. بدین معنی است كه او در محله دهوك (Dehok) به ایجاد مسجد پرداخت و پس از آن محله مذكور به نام او خوانده شد. از تواریخ یزد بر میآید كه «دهوك» به دو قسمت بالا و پائین تقسیم میشده و تأسیسات میرمذكور در «دهوك» «اسفل یا سفلی» بوده است. این محله در زمان تألیف تاریخ یزد «خارج شهر» (=ظاهر شهر) محسوب میشد. این محله پس از ایجاد تأسیسات امیرچقماق به محله میرچقماق مشهور شد. در جامع مفیدی هر دو نام دیده میشود و معلوم میشود كه در عصر صفوی هنوز نام «دهوك» بر جای بوده است.
▪ بررسی طراحی شهر موقوفه دولتآباد ملایر:
بررسی حاضر در واقع نگاهی به تجلی فرهنگ اسلام در ایجاد شهری از شهرهای سرزمین ایران در اوایل قرن سیزدهم هجری قمری است. انگیزهای كه شاهزاده شیخعلی میرزاشیخالملوك را در حدود سال ۱۲۳۶ هجری قمری به بنیاد شالوده و ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و كالبدی شهر دولتآباد (ملایركنونی) و وقف بسیار بر آنها كشانید.
بادقت در تعریف جغرافیای فرهنگی و دیدگاههای آن ملاحظه میشود كه شهرها جزو پیچیدهترین اجزای چشم اندازهای فرهنگی هستند و از مراحل فرهنگی گوناگونی گذر كردهاند.در بناهای سلطانآباد اراك ( درسال ۱۲۲۷ هجری قمری) «۳۱» و قصبه دولتآباد ملایر در سال ۱۲۲۴ هجری قمری در زمان فتحعلیشاه قاجار كه با تركیب شهرسازی دوره اسلامی ساخته شده بود. در هر دو جا همزیستی اركان سه گانه بخوبی كانون و محور ساختار كالبدی شهر میشود. این معنا در وقفنامه شیخالملوكی، كه تنها سند موجود درباره نحوه ایجاد اركان شهری دولتآباد ملایر است، و آثار بازمانده این موقوفه ردیابی فرهنگ وحی را در فرهنگ مادی، یعنی ساختار كالبدی دوره آغازین دولتآباد، بهخوبی جلوهگر میكند.
موقوفات و مصارف آنها كه در وقفنام مورخ ۱۲۳۷ قمری و سنگ وقف مورخ ۱۲۳۶ قمری مندرج است، در جهت حفظ گسترش و استمرار منظورهای اعتقادی واقف میباشد، بدیهی است وقتی در سال ۱۲۳۶ مسجد و بازار وقف میشود ساختمان آنها باید از سالها آغاز شده باشد.
به هر حال بازار و سایر موقوفه پایه مادی بقثای مسجد شیخالملوكی و برای هزینههای امام و مدرس و طلاب و مؤذن است حمام موقوفه هم، كه از لوازم پاكیزگی برای زندگی مردم و انجام صحیح فرایض دینی است.
در كنار این مجموعه بنا میگردد. مضافاً این كه مصارف تعزیه اباعبدالله الحسین در ایام محرم و ایام جمعه هم جزوی از مصارف موقوفه را در بر میگیرد.
همانطوری كه ذكر شد سنگ وقف منظوم مورخ ۱۲۳۶ و وقفنامه مورخ ۱۲۳۷ هجری قمری و آثار مادی شیخالملوكی این دوره جزء مهمترین اسناد با مدارك درباره ایده شهرسازی قصبه دولتآباد است و این اسناد تا حدودی فرهنگ شهرسازی و محورهای اصلی شهری را در دوره اولیه حكومت قاجاریه روشن میسازد. مضافاً این كه وقفنامه از لحاظ روشنبینی حاوی نكات ارزشمندی در وظایف حاكم میباشد.
▪ نقش موقوفات در طراحی فضای شهری اصفهان
با استیلای مغولان بر ایران، به سال ۶۱۶ ه.ق مرحله درخشانی از تمدن و فرهنگ اسلامی- ایرانی كه مركزیت آن بیشتر در خراسان بود، به افول گرایید.
تقریباً پس از سه قرن، زمینهای فراهم شد تا شلعههای تمدن اسلامی – ایرانی، یك بار دیگر از دل انبوه خاكسترها سربرآورد.
این بار پس از غروب آفتابی كه از خراسان برآمده بود، آفتاب تمدن اسلامی – ایرانی از افق اصفهان طلوع كرد. و این شهر را به كانون عظیم علم و هنر و معرفت و حكمت و شعر و ادب مبدل ساخت و اصفهان از آن پس برای قرنها نگین انگشتری مشرق زمین شد.
نكتهای مهم كه باید به آن اشاره كرد، نقش فرهنگ وقف در شكلگیری اصفهان به عنوان كانون دومین مرحله درخشش تمدن اسلامی – ایرانی است، همچنان كه تأثیر نهاد وقف در تشكیل مرحله نخست درخشش این تمدن پیش از هجوم مغول را نباید از یاد برد.
دوران شكوفایی اصفهان را باید دوران طلایی وقف در تاریخ ایران دانست. این دوران از قرن یازدهم هجری به این سو، آثار آن با وضوح بیشتری مشخص گردید.
مركزیت اصفهان در دورههایی از تاریخ ایران كه موجب شده است این منطقه كانون توجه پژوهشهای جهانی قرار گیرد و اینكه علیرغم همه تحقیقات انجام گرفته در عرصههای مختلف جامعهشناسی و مردمشناختی، هنری و زیبایی شناختی توسط محققان، اندیشمندان و سفرنامهنویسان داخلی و خارجی، اما موضوع وقف از دیدها و دیدگاهها تا حدود زیاید پنهان مانده است.
موقوفات شهر اصفهان، اغلب در خارج از شهر، دارای رقباتی است كه درآمد آنها به حفظ و نگهداری موقوفات كمك شایانی میكند. توسعه و گسترش شهر اصفهان در ادوار مختلف تاریخی با موقوفات شهر بیارتباط نیست.
چه انسانهای خیر در هر دورانی به ایجاد هستههای اولیه محلات نوبنیاد، یعنی مسجد، حمام، بازارچه و سقاخانه و غیره مبادرت كردهاند كه نقش بسیار مهمی در توسعه شهر اصفهان داشته است.
در این شهر، موقوفات مهم چون مسجد، كاروانسرا، مدرسه، حمام و بازارچه به صورت مجتمع در كنار یك دیگر و اغلب در بخش تجاری شهر قرار گرفتهاند كه معرف اندیشههای منطقی، اقتصادی و اصولی ساخت شهر در گذشته بوده است.
شهر اصفهان با داشتن اثار باستانی متعدد و بینظیرش، در میان شهرهای ایران شاخص و متمایز است.
متجاوز از ۲۷۳ اثر باستانی ثبت شده مهم و با ارزش در این شهر وجود دارد كه قسمت اعظم آن را موقوفات شهر تشكیل میدهد و دیدن این همه آثار شهری و هنری، تجلی روح وهنر گذشتگان را به ما مینمایاند.
▪ پراكندگی جغرافیائی موقوفات اصفهان
گزارش اوقاف نشان میدهد كه موقوفات این استان و به ویژه اصفهان از اهمیت خاصی برخوردار است، به طوری كه شهر اصفهان دارای ۱۴۰۲ موقوفه و ۴۹۴۹ رقبه و استان اصفهان دارای ۵۳۸۳ موقوفه و ۱۸۱۷۸ رقبه میباشد.
به این نكته باید توجه داشت كه ارزش موقوفات به رقبات آن بستگی دارد، در حقیقت، رقبات است كه موقوفات را حفظ میكند وپایدار نگه میدارد، و به این نكته نیز باید اشاره شود كه اغلب آثار باستانی در شهر اصفهان، موقوفهاند و مطالعات اجمالی ما در شهر اصفهان بیانگر این واقعیت است كه اگر آثار باستانی فعلی شهر، موقوفه نبودند و رقبه نداشتند، شاید بناها، این چنین پایدار باقی نمیماندند، زیرا درآمد رقبات، اول برای حفظ و پایداری موقوفات به كار میرفته و بعد برای مقاصد دیگر خرج شده است. نكته دیگر این كه بعضی از موقوفات شهر در حال حاضر قابل استفاده نیست و تنها به صورت میراث فرهنگی و یادگار معماریهای اعصار گذشته باقی مانده است. مانند آب انبارها و كاروانسراها، طویلهها و غیره.
مطالعه نقشه پراكندگی جغرافیائی موقوفات مهم شهر اصفهان برای ما روشن میكند كه بافتهای قدیمی شهر دارای موقوفات بیشتری هستند، یعنی به نسبت قدمت محلات بر تعداد موقوفات افزوده میشود، ولی بافتهای جدید شهری، موقوفات كمتری دارند، ضمناً بخش بازار اصفهان دارای تراكم موقوفات بیشتری است كه اغلب آنها را مراكز مذهبی مانند مساجد، مدارس، امامزادهها، مقبرهها و تكایا تشكیل میدهند. بخش جنوبی شهر به واسطه سكونت ارامنه در آن كه از عصر صفویه (شاهعباس اول، ۱۰۰۵ ه.ق) مسكونی شده، دارای موقوفات كمتری است.«۳۸»
▪ وقف محله
با نام محله در شهرهای اسلامی ایرانی آشنایی داریم و میدانیم كه زمانی هدفهای اجتماعی و زمانی دیگر مقاصد سیاسی و اقتصادی در پیدایش آنها نقش مهمی داشتهاند، مطالعاتی كه تا امروز صورت گرفته است، توجه پژوهشگران را كمتر به تأثیر وقف در پیدایش محلات معطوف داشته است. در این بررسی اجمالی، تنها به روند پیدایش محلات وقفی،كه هستههای اصلی و اولیه آنها با موقوفات بنیان نهاده شده، در اشاره خواهد شد.
از قرن چهارم تا عصر شاه عباس اول (۹۹۶-۱۰۳۸ه.ق)، شهر اصفهان از دو محله، به نامهای «جوباره» در شهر اصفهان پدید آمد. در این دوره، طرحهای عمرانی بسیار بزرگی، كالبد شهری را دگرگون كرد، و این تغییر وتحول، حاصل اندیشههای علمی و شهرسازی مدیران مملكتی و حكمای آن عصر بوده است. اما این بدان معنانیست ك عامه مردم، سهمی در عرمان و آبادانی شهر نداشتهاند، بلكه برعكس، انسانها نسبت به توانهای مادی و معنوی خود گامهای مثبتی برداشتهاند، به طوری كه انسانهای خیر و توانگر با آگاهی كامل و با جهانبینی خویش، كه از دین مبین اسلام نشأت گرفته بود، به توسعه و گسترش شهركمكهای فراوان نمودهاند و با ایجاد هستههای مركزی محلات، موجب گسترش شهر اصفهان گردیدهاند.
شكوفاییهای اقتصادی شهر در اندك زمانی آن را به یك مركز بازرگانی مهم جهان تبدیل كرد و در نتیجه تجار و ثروتمندان شهرهای مختلف به آن روی آوردند و با ساختن مساجد، حمامها، بازارچهها، كاروانسراها، حسینیهها و سقاخانهها، هستههای اصلی محلات جدیدی را پایهگذاری كردند و خانههای خود را نیز به صورتی زیبا و مجلل در جوار آنها بنا نمودندف مطالعه تاریخ بنای آنها در نقاط مختلف شهر، بیانگر آن است كه گسترش شهر در چه تاریخی صورت پذیرفته است.
مطالعات ما در شهر اصفهان، نشان میدهد كه در حال حاضر حدود ۱۵۷ محله و كوی كوچك و بزرگ با اسامی باستانی وجود دارد كه تاریخ پیدایش آنها اغلب برای ما روشن است «۴۸» از تعداد ۱۵۷ محله اصفهان، ۳۱ محله به نام شخصیتهای معروف نامگذاری شده است و اغلب آنها اسامی واقفان را برخود دارند، البته منظور وقف تمام محله نیست، بلكه تنها هستههای اصلی و مركز محلات، كه مساجد، حمامها، بازارچه و گاهی حسینیه، كاروانسراها و سقاخانه و چاه آب تشكیلدهنده آن است و معمولاً اشخاص خیر و توانگر این بناها را میساختند و آنها را وقف مینمودند و از درآمد واحدهای اقتصادی چون حمام، بازارچه و كاروانسرا مخارج حفظ و نگهداری همین بناها را تأمین میكردند و حتی اسم خود را بر روی همین محلات میگذاشتند.
▪ موقوفات اصفهان و برنامهریزی شهری
در بزرگترین شهر سنتی ایران، یعنی اصفهان، با مسألهای به نام موقوفات و رقبات آن روبهرو هستیم، چه دخل و تصرف در موقوفات از نظر شرعی جایز نیست، در حالی كه اراضی و بناهای موقوفات و رقبات آن سهم قابل توجهی را در زمینهای شهری به خود اختصاص داده است، بدون شك مسئولان ودستاندركاران عمران شهری، بدون در نظر گرفتن توزیع فضایی بناهای موقوفه و رقبات آن در شهر زیبای اصفهان نمیتوانند به طراحی با اهداف جامع و قابل قبول دست یابند.
موقوفات و رقبات آن در شهر اصفهان، از نظر اقتصادی و فقهی، ویژگیهای خاصی دارد، و از نظر معماری، به خصوص معماری اسلامی، نیز در آن چنان سطحی قرار دارد كه از طرف یونسكو به عنوان شهری با میراثهای فرهنگی متنوع به ثبت رسیده است.
پراكندگی جغرافیایی و توزیع فضایی موقوفات و رقبات آن در شهر اصفهان با بافتهای قدیمی و فرسوده شهری منطبق است.
به علاوه، بافت قدیمی این شهر با وسعتی در حدود ۱۳۰۰ هكتار نیاز به آن چنان برنامهریزی شهری دارد كه از یك طرف بازسازی، نوسازی و سالمسازی شهر را تأمین كند و از طرف دیگر آسیبپذیری و یا نابودی بناهای موقوفه و رقبات آن را به حداقل برساند. بنابراین میتوان گفت شناخت دقیق موقوفات و ویژگیهای آنها از ضروریات عمده طراحان و برنامهریزان توسعه شهری برای بافتهای قدیمی شهر محسوب میشود.
با این همه، عظمت موقوفات شهر اصفهان و توزیع فضایی آنها در بافت قدیمی، هرگز اجازه نمیدهد كه آن را در یك مقاله به تصویر بكشیم، چنین امری، پژوهش های بنیادی و كاربردی بسیار وسیعی را میطلبد، پرواضح است كه نتایج حاصل از این مطالعات، در نخستین قدم برای برنامهریزیهای توسعه و سالمسازی بافتهای قدیمی نه تنها نیاز جغرافیدانان، شهرسازان، برنامهریزان، معماران، و جامعهشناسان را برآورده میسازد، بلكه از نظر حفظ آثار اسلامی و سنت وقف ارزش فوقالعادهای دارد«۴۹».▪ نقش موقوفات در طراحی محیط شهرستان تفت:
شناخت مضمون اسلامی شهر تفت، اعم از مواریث فرهنگ معنوی و مادی آن جز در پرتو جهان بینی اسلامی – عرفانی و قرارگیری آن در همسایگی دارالعباد یزد و تأثیرپذیری از آن در اقلیم مذهبی این كهندژ مركزی ایران از قرون گذشته تا اكنون، امكانپذیر نیست، طبیعی است مردم ناحیه تفت نیز از سنخ جماعت یزداند و تفت كه مركز پیشكوه و پشتكوه است به نوبه خود در زمره چنین دارالعبادی است.
اسناد تاریخی و بهخصوص وقفنامهها و آثار فضایی وقف چون مساجد و مدارس علمی گویای این واقعیت میباشد كه زمینه اساسی وقف اسلامی ابتدا در شهر یزد پدید آمده و سپس از طریق شخصیتها و گروههای محلی در تفت و نقاط روستایی آن اشاعه پیدا كرده است، چنین اشاعهای از مركز به پیرامون از اصول پخش نوآوریها میباشد.
«علاوه بر اینكه وقف از نظر عامل كالبدی در ساختمانسازی مناطق مسكونی، بخشهای بازرگانی و تأسیساتی مذهبی شهرهای شرق اسلامی اهمیت برجستهای دارد، از لحاظ اجتماعی – اقتصادی در حال حاضر نیز كاركردهای فراوان مهمی را در زندگی روزانه و رویدادهای مذهبی بسیاری از شهرهای جهان اسلام ایفا میكند، به طوری كه به شهرها نوعی برجستگی دینی و فرهنگی – تاریخی میبخشد. چهاركاركرد اصلی زیر از نظر اهمیت اجتماعی – اقتصادی نهاد وقف در شهرها بیش از همه در خور توجه است (پژوهشهای انجام شده شواهد مثبتی را در این زمینهها اراده كردهاند) البته نقش این كاركردها در شهرهای متوسط و كوچك به مراتب بیش از شهرهای بزرگ است.
بنابراین اهمیت سرنوشتساز اجتماعی، اقتصادی و فضایی وقف و نیروی عظیم پنهان در آن درژرفایی و گسترش جامعه مذهبی شهرهای ایران نیز به قدری است كه میتوان آن را جانمایه و سازه توانای ساختمان اسلام و شالوده قوام، دوام و اعتلای اسلام دانست كه نماد آن این همه مراسم، سازمانها، هیأتها و تأسیسات مذهبی است.
طبعاً چنین كاری درباره شهرهای ایران، به خصوص شهرهایی كه تا اواخر دوره پهلوی به وجود آمدهاند، باید با همكاری میان رشتهای علوم دینی، تاریخ، جامعشناسی، معماری، شهرسازی، جغرافیا و بالاخره آن دسته از علوم انسانی كه در بیان ماهیت نیروهای مؤثر نهانی سازنده مواریث پیدای فرهنگی جایگاه خود را میبیند، صورت پذیرد.
خلاصه اینكه نقش و آثار موقوفات و وقفنامههای آنها، اعم از سنگ نبشته یا مكتوب، از چند جهت برای شهرآفرینی و شهرپژوهی جغرافیایی و حتی روستاپژوهی جغرافیایی در ایران و نیز در جهان اسلام ارجمند است.كه شامل: از اسناد ذیقیمت در تحلیل تكوینی سازمان فضایی شهرها به شمار میروند، زیرا بهخصوص وقتی قدیمی و گسترده باشند میتوان تاریخچه شهر یا تأسیسات شهری را با كمك آنها دریافت.
سرچشمههای مراسم مذهبی و جریانهای اجتماعی و كیفیت دوام دین را بیان میكنند.
از جهاتی روشنگر اقتصاد شهر و روستایند و در موارد زیادی بیانگر روابط خاص شهر و روستا میباشند و از مبانی قدرتمند شهرآفرینی و شكلدهی و توسعه شهرها محسوب میگردند.
وجود آنها و عمل به مقاصد واقفین به معنای زنده ماندن آن جریان فرهنگ دینی است كه باعث پیدایش وقف شده است و زنده ماندن دین و فرهنگ دینی خود سبب بروز موقوفات میباشد، این یك جریان دیالكتیكی است كه در طول تاریخ ما دچار كشمكش و جریانهای تنازعی بسیار گردیده است.
تفت از آنروی و از این بابت موردشناسی میشود كه نخست – ناحیه تفت از پیش از اسلام جامعه معتقد زردشتی را در خود جای داده، به طوریكه هنوز هم/ گروهی زردشتی در اینجا مینشینند و دارای وقف، یعنی گهنباراند.
دوم – دارالعباد یزد كه خطه آن «معبد یزدان و اطیب بلندان ۵۱» است و نیز مردم ناحیه تفت از همان دوران اولیه اسلام وقفگرا بودند و بنابر متون تاریخی و وقفنامهها همواره به سنت وقف عمل كردهاند.
سوم- در دوره صفوی، قاجار و حتی پهلوی دامنه وقف و تأسیسات وقفی بهقدری در شهر در اقلیم منطقه و تفت گسترانیده شده است، كه در سال ۱۳۵۹ تا حدود ۱۲ درصد كشتخوانها و باغها و نیز مقداری از مستغلات شهر تفت موقوفه بود و هنوز هم با وجود رشد شهر نسبت آن شاید به حدود ۱۰% برسد، سازمانهای قضایی وقف نظیر مساجد و حسینیهها در سراسر شهر پراكندهاند و در روستاهای آن نیز حتیالامكان مقام وقف از دورههای اولیه اسلامی تاكنون والامانده است.
چهارم- بیشتر وقفنامهها در دسترساند و موقوفهخوارها را، تا آنجا كه اطلاع حاصل است، در این كهن دژ وقف چندانی راهی نیست.
وقف در یزد و تفت پیشینه كهن دارد: وقف زردشتی و وقف اسلامی، زردشتیها از اوایل دوره پیشدادیان برای مقاصد دینی داد و دهش و خیر و خیرات، برگزاری مراسم و برپائی جشنهای خوشطبیعی باستانی «شش گاهان بار» یا گهنبار موقوفاتی داشتهاند و هنوز نیز تعدادی وقف گهنبار در شهر تفت و شهرستان تفت برقرار میباشد.
بناها و اقدامات تاریخی قرن نهم هجری قمری شامل ایجاد خانقاه و منضمات آن و رباط تفت میباشد، سپس بقعه صفیه و بازارآقا، حسینیه و مسجد غیاثآباد و عمارت و حمام محمدتقیخان در سرآب دورقم نیز از اقدامات تاریخی قرن دوازدهم هجری است.
آثار و اقدامات تاریخی و ایجاد دكاكین و موقوفات در قرن سیزدهم هجری قمری از جمله تأسیس: مسجد محله گرمسیر، آب انبار سرده و در ضلع شرقی میدان شاه ولی یك باب دكان از موقوفات حاجی بابایی است.
همه توصیفات و اشارات تاریخی نشان از آبادانی تفت از نظر كشاورزی میدهد و سبب ابنطبعاً مساعدت عوامل محیط طبیعی و اقدامات انسانی در این بار زحمتكشان سرزمین ما میباشد، به طوریكه دیدیم وجود موقوفات فراوان، آب قنوات، خانه و باغات شخصی حاكی از غلبه نظام مالكیت خرده مالكی به صورت گسترده و چیرگی قطعات كوچك باغات میوه در چند قرن اخیردر تفت است.
موقوفات تفت بعد از دوره قاجار: شناسنامه موقوفات تفت، كه به سال ۱۳۵۳ تهیه شده و در مدیریت اسناد و شناسائی موقوفات سازمان اوقاف و امور خیریه مركز موجود است، موید تحكیم موقوفات تفت در این دوره میباشد، در این شناسنامه موقوفات شهرستان تفت (شهر و بخشهای روستایی آن) اعم از اسلامی و گهنبار بر حسب نام واقف، تاریخ وقف، نیات واقف، تولیت، تعداد رقبات، پلاك ملك یا قنات، موضوع وقف (باغ، گشتخوان، ساختمان و قنات)، سهم وقف شده سهام قنات در دفتر بزرگی همراه باكروكی هر رقبه موقوفه آمده است.
● ساخت كنونی جمعیت و اقتصاد تفت و جایگاه موقوفات در آن
جلوههای گوناگون چهره كنونی شفت از نظر ساخت مكانی – فضائی و اجتماعی اقتصادی نتیجه و پیآمد فعالیتهای انسانی در ارتباط با محیط طبیعی آن در طی قرون متمادی است. اینگونه فعالیتها را بیشتر گروههای جمعیتی ساكن تفت انجام دادهاند.
نكته مهمی كه بدیهی مینماید ولی یادآوری آن بیمناسبت نیست این است كه گروههای اجتماعی و شغلی در شكلدهی محیط و سازمان دهی فعالیتها به یكسان و همانند عمل نمیكنند، بلكه هر یك از گروهها در عرصه فعالیتهای اجتماعی – اقتصادی به نوعی خاص عرض وجود مینمایند.
اما گروهی كه به تدریج در تاریخ تفت از دوران صفوی و قدری پیشتر شكل گرفتهاند عبارتند از گروه واقفین، اینها سازمان مذهبی و ساختار فضایی شهر تفت را به طوری كه اینك در صورت شهر نمایان است شكل دادهاند كه ضمناً اشاره مجددی در بحثهای كشاورزی داد و ستد و پیشهوری به میزان و اثرات آنها خواهد شد.
برای اینكه به توان جایگاه دقیق موقوفات را به دو راز رشد كاذب بخش خدمات و بهم خوردن نسبتهای جمعیتی و بخشهای اقتصادی بیان كرد، از آمارهای سال ۱۳۵۹، هنگامی كه جمعیتی شهر تفت حدود ۷۹۳۰ نفر بود. استفاده میشود و در مواردی كه رشد خدمات به رشد موقوفات انجامیده است از آمارهای سال ۱۳۷۳ بهرهبرداری میشود.
بدین ترتیب جایگاه املاك وقفی (باغها ۷/۱۱% و اراضی ساده كاری = كشتخوان برابر ۱۰%) در كل كشاورزی تفت بعد از املاك خصوصی تفت محاسبه گردیده است كه رقم بسیار بالایی است. مصارف درآمدهای وقفی به جای خود در این برهه از زمان بیان خواهد شد. این امر نشان دهنده روحیه مذهبی شدید مردم منطقه است ولی همانگونه كه قبلاً بیان شد ارقام را باید تقریبی تلقی كرد.
وضع مالكیت آب قنوات و چاههای ژرف تفت نیز همانند باغها و كشتخوانها به صورت ملكی، اجاری و وقفی است. تعداد معدودی كه دارای مازاد آب میباشند آن را به كشاورزانی كه دارای كمبود آب هستند میفروشند و یا به اجاره واگذار مینمایند. در این مورد نیز عمده مالكی وجود ندارد. مسأله اجحاف مالك اراضی و باغهای اجاری نسبت به اجاره داران در بررسیها عنوان نگردید و به نظر میرسد نظام متعادلی در این خصوص وجود دارد. اما شاید عكس آن درباره اراضی موقوفه وجود داشته باشد بدین معنی كه معمولاً اجاره باغها و زمینهای ساده كاری وقفی نازلتر از معمول است، كه نیاز به بررسی عمیق و احقاق حق موقوفه دارد.
ساختمان اقتصادی كشاورزی تفت و مناطق روستایی آن سبب گردید كه رقبات موقوفه بهطور عمده باغ، كشتخوان (زمین سادهكاری)، آب قنوات و خانه باشند. شهرشدگی تفت در قرن حاضر و رونق نسبی بازار و مبادلات بازرگانی و پیشهوری باعث شد باعث شد تا تعداد مغازههای وققفی، بهخصوص درسه دهه اخیر، از مقام مهمی برخوردار شوند و اجرای نیات واقفین بهتر برآورده گردد.
پیوندزدن و زنجیركردن مضمون لطیف مذهبی با سازمانهای فضای مسجد (مسجد و حسینیه) و با تأسیسات رفاهی (حمامها و آبانبارها) و با اجرای مراسم مذهبی از طریق درآمدهای نهاد وقف، هدایا و نذورات مردم از رمزها و جانمایههای جامعه مذهبی تفت است. با درآمدهای وقفی پرداختها از حالت فردی فردی بیرون میآید و حرمت و منزلت شخصیتهای مذهبی (مانند امام جماعت، قاری، واعظ و غیره) محفوظ میماند، جدایی مكانی بیشتر محلات شهر تفت در طول تاریخ و سیر آنها تاكنون، با اینكه مجموعه آنها پیكر و اندام نظام شهر تفت را میسازند، معذالك منجر به پیدایی تأسیسات مذهبی و آب انبار، حمام و قبرستان درون محلهای به طور مستقل در هر محله مسلماننشین گردیده است.
نیات واقفین در بسیاری از وقفنامهها بالصراحه، به طوریكه بیشتر ملاحظه شد، از محل درآمدهای رقبات موقوفه برای مصارف ساختمان، تعمیر، روشنایی، لوازم و اثاثه مورد نیاز، حقالامامه، امام جماعت، موذن، واعظ، روضهخوانی و تعزیهداری، افطار، اطعام، گلاب، قرآنخوانی، وضوخانه و حوضخانه، محل سكونت امام جماعت،تهجد و برگزاری احیاء در شبهای قدر و درس و بحث و نظایر آنها در مساجد و حسینیههای محلههای تفت است، طبعاً محلههای بزرگتر و ثروتمندتر به تفكیك هر مسجد، حمام، آب انبار و حسینیه موقوفات بیشتری دارند، اما ساختمان این همه مسجدهای بزرگ و مجهز با اثاثیه خوب تنها از طریق موقوفات نیست بلكه افراد خیر تفتی و مهاجر تفتی نیز سهم برجستهای دارند.
تلاش پژوهش حاضر در دانستن «اهمیت كمی و كیفی موقوفات در اقتصاد و سازمان فضایی جامعه در شهر تاكنون» بود. سیر شناخت پدیده از مشاهده پدیدههای سطحی به تعلیل آنها، با شیوه تتبع در متون تاریخی و وقفنامه و غور در ماهیتشناسی جامعه و سازمان فضایی تفت بود و در كنار آن تحلیل ساختاری چگونگی پیدایی و برقراری رابطه بین اجزاء و شهر».
اما همین پژوهش نشان داد كه تنها از مردم مسلمان و جامعه و امت مسلمان، كه حامل ارزشهای اسلامی و عامل بدانها است شهر اسلامی، با كمك اندیشه معماران مسلمان برمیخیزد و عناصر یا اجزاء صوری سیستم شهر اسلامی ناب در واقع بازتاب مادی همین ارزشها است توسط شهرآفرینان، كه انشاءالله بدان نزدیكتر شویم.
وقف بازتاب روح اسلامی است كه در مقدمه به جلوههایی از آن اشاره شد.
اهمیت وقف چنان است كه متجاوز از ده درصد مبانی كشاورزی و نیز تاحد زیادی تأسیسات تجاری – صنعتی بازار و خیابانهای تفت وقف میباشد و تقریباً تعمیرات، تأسیسات و تجهیزات داخلی آنها، مراسم مذهی و تعزیهداری، روضهخوانی، افطار و حتی گلابپاشی جاری در مساجد و حسینیههای بدون درآمدهای وقفی امكانپذیر نیست. ازاینرو است كه اقتصاد و سازمان فضایی شهرها از جمله تفت در حد مقدورات كمی و كیفی در پرتور فرهنگ اسلام از نهاد وقف سرچشمه میگیرد و نقش جهانبینی را در آرایش سازمان فضایی شهر روشن میسازد.
دکتر سید حسین امیدیانی
منبع : فرهنگ و پژوهش
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست