چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

آشوب - Ran


آشوب - Ran
سال تولید : ۱۹۸۵
کشور تولیدکننده : ژاپن و فرانسه
محصول : سرژ سیلبرمان و ماساتو هارا
کارگردان : آکیرا کوروساوا
فیلمنامه‌نویس : هیدئو اوگونی، ماساتو ایده و کوروساوا
فیلمبردار : تاکائو سایتو، ماساهارو اوئدا و آساکازو ناکائی
آهنگساز(موسیقی متن) : تورو تاکه میتسو.
هنرپیشگان : تاتسویا ناکادائی، آکیرا ترائو، جینپاچی نزو، دایسوکه ریو، میکو هارادا، یوشیکو میازاکی، کازوئو کاتو، هیتوشی اوئکی، نوریو ماتسوئی، ماسایوکی یوئی، جون تازاکی، تاکشی نومورا، هیساشی ایگاوا و پیتر (شینوسوکه ایکه‌هاتا).
نوع فیلم : رنگی، ۱۶۰ دقیقه.


ژاپن، قرن شانزدهم. «هیدتورا ایچی مونجی» (ناکادائی)، حاکم هفتاد ساله سه قصر در ناحیه اونو، پس از سال‌ها حکومت مستبدانه تصمیم می‌گیرد از مقام ریاست خاندان خود کنار رود؛ در حالی که می‌خواهد عنوان سرور بزرگ و سی‌سامورائی را برای خود حفظ کند. او پدر بزرگش، «تارو تاکاتورا» (ترائو) را به‌عنوان رئیس جدید خاندان به جای خود می‌نشاند و حکومت دو قصر را به دو پسرش «جیرو ماساتورا» (نزو) و «سابورو نائوتورا» (ریو) می‌دهد. «سابورو» این تصمیم حکومت را به استهزا می‌گیرد و «هیدتورا»ی خشمگین او را ترک و از ارث محروم می‌کند یکی از ملازمان، «تانگو هیرایاما» (یوئی) نیز که از «سابورو» طرفداری می‌کند مورد غضب واقع می‌شود این ماجراها در حضور دو رهبر خاندان‌های همسایه، «فوجی ماکی» (اوئکی) و «آیابه» (تازاکی) که قبلاً «هیدتورا» بر آنها پیروز شده‌، اتفاق می‌افتد و هر دوی آنان دخترانشان را برای ازدواج به سابورو پیشنهاد می‌کنند. سرانجام «فوجی ماکی» که تهدتأثیر جسارت سابورو قرار گرفته، به او پنهاه می‌دهد و سابورو می‌پذیرد اما «تانکو» ترجیح می‌دهد، از دور، در خدمت «هیدتورا» باقی بماند. در کاخ اول همسر مکار «تارو»، «کایده» (هارادا) که در قدیم خانواده‌اش به دست هیدتورا قتل‌عام شده‌اند و سال‌ها منتظر انتقام بوده‌، تارو را تحریک می‌کنند. تا پدرش را از خود براند. «هیدتورا»ی آزرده از این بی‌وفائی همراه «دلقکش»، «کیوامی» (پیتر) و افرادش آنجا را ترک می‌کنند و به قصر دوم می‌رود. اما جیرو نیز به فرمان تارو، افراد هیتورا را نمی‌پذیرد و تنها همسر «جیرو»، «سوئه» (میازاکی) که یک بودائی موتقد از خاندان دیگر است (که باز توسط «هیدتورا» قلع و قمع شده‌اند)، از هیدتورا استقبال می‌کند. «تارو»، ملازمی به‌نام «اوگورا» (ماتسوئی) را برای در دست گرفتن اوضاع به قلعه سوم می‌فرستد و در آنجا افراد «ساگورو» با میل و رقبت به سرور خود نزد «فوجی ماکی» می‌پیوندند. (تانگو) برای هیدتورا که اکنون بی‌سرپناه شده غذا می‌برد ولی نمی‌تواند او را از رفتم به قصر سوم که افراد «سابورو» آن را ترک کرده‌اند، منصرف کنند. صبح روز بعد افراد «تارو و جیرو» قصر سوم را محاصره و تصرف می‌کنند. در همین بین «تارو» به دست یکی از تیراندازان «جیرو» کشته می‌شود. «هیدتورا» مبهوت از این اتفاق‌ها از قصر بیرون می‌رود و در صحرا سرگردان می‌شود تا اینکه «تانگو» و (کیوآنی) او را پیدا می‌کنند. هر سه آنان در کلبه‌ائی پناه می‌گیرند که برادر «سوئر»، «تسورمارو» (نومورا) که قبلاً به دست هیدتورا نابینا شده نیز در آنجاست. جیرو کاخ اول را فتح می‌کند و «کائده» او را ترغیب می‌کند تا سوئه را بکشد و در عوض با او ازدواج کند. حالا هیدتورا کاملاً دیوانه می‌شود و «تانگو» تصمیم می‌گیرد به سراغ «سابورو» برود. «سوئر» همراه «تسورومارو» برای حفظ جانش فرار می‌کند سابورو و مردانش برای پیدا کردن هیدتورا به دشت هاچی‌مان می‌روند. «فوجی‌ماکی» نیروهایش را برای حمایت از سابورو تا کناره مرز جلو می‌راند. «کائده»، «جیرو» را تشویق به حمله به نیروهای «سابورو» می‌کند. «سابورو» با تعدادی از سوار به دنیال «هیدتورا» می‌گردد و «جیرو» تیراندازانی را به دنبال آنان می‌فرستد. و همین کار باعث می‌شود «فوجی‌ماکی» سربازانش را جلوتر براند. سابورو و تانکو «هیدتورا» را پیدا می‌کنند. اما به‌زودی «سابورو» هدف تیراندازی قرار می‌گیرد و کشته می‌شود؛ «هیدتورا» هم در کنار او می‌میرد. یک جوان سامورائی سربریده «سوئه» را برای «جیرو» می‌آورد ملازمی به‌نام «کوروگانه» (ایگاوا) از شدت خشم «کائده» را می‌کشد. «تانگو» و «کیوآنی» جسد «هیدتورا» و «سابورو» را نزد «فوجی‌ماکی» می‌برند و او را از حمله به جیرو منصرف می‌کنند حالا «تسو رومارو»ی نابینا در بالای پرت‌گاهی سرگردان و تنها باقی می‌ماند...
* طرح ساختن این اوج کمال‌گرائی استاد به‌خاطر هزینه بالای تولیدش ده سال مسکوت مانده بود. حتی مشهور است که کاگموشا (ساخته خود کوروساوا، 1980) تمرینی برای ساختن این حماسه حیرت‌انگیز بوده است. بالاخره با تلاش سیلبرمان، تهیه‌کننده آثار لوئیس بونوئل، این طرح، که با هزینه یازده‌میلیون دلاری‌اش پرخرج‌ترین فیلم تاریخ سینمای ژاپن به شمار می‌آید، به مرحله عمل می‌رسد. کروساوا در این فیلم به‌زیبائی شناسی ژاپنی روی می‌آورد و نماهای ثابت و حرکت‌های دوربین اندک فیلم حاصل این رویکرد هستند. در آخرین زمان کروساوا، شخصیت‌ها در دردها و رنج‌های خود تنها و منفرد هستند تقدیرگرائی همیشه‌گی استاد نیز در این فیلم به بدبینانه‌ترین شکل ممکن وجود دارد. مثل گرگ «سابورو» که ناگهان تیری از عقب به او می‌خورد. صحنه نبرد خونین در قلعه سوم جائی که کوروساوا به‌همراه آهنگ‌ساز فوق‌العاده‌اش تاکهنیتسو، جهنم را به عرصه زمین می‌کشاند، درخشان و حیرت‌انگیز است. با این همه بداعت و قدرت دیگر بحث بر سر اینکه فیلم اقتباسی از شاهلیر ویلیام‌شکسپیر است، کم‌اهمیت بی‌نماید.


همچنین مشاهده کنید