جمعه, ۲۳ آذر, ۱۴۰۳ / 13 December, 2024
مجله ویستا

غرور


غرور
● معنی غرور (فریفتگی)
غرور عبارت است از آرامش یافتن و مطمئن شدن به آن‌چه موافق هوی و هوس باشد، و طبع آدمی به‌سبب شبهه و خدعهٔ شیطان به آن میل می‌کند. پس هر که معتقد باشد که در دنیا یا آخرت بر راه خیر است و این گمان و اعتقاد از روی شبههٔ نادرست و فاسد باشد او مغرور و فریفته است. و چون بیشتر مردم به خود گمان نیک دارند و اعمال و افعال خود را درست می‌پندارند، با اینکه در آن گمان خطاکارند، پس فریفته‌اند. مثلاً کسی که مال حرام را می‌گیرد و در مصرف خیر می‌رساند، مانند ساختن مسجد و مدرسه و پل و کاروانسرا، می‌پندارد که عمل نیکی کرده و به‌ سعادتی رسیده است، و حال آن‌که این کار غرور و فریفتگی محض است، و شیطان او را فریب داده و آنچه را که شر است خیر نمایانده.
شکّی نیست که مطمئن شدن به آن‌چه موافق هوی و هوس است و میل و خواهش طبع به آن از روی شبهه و پندار، مرکّب از دو چیز است: یکی اعتقاد نفس به اینکه خیر او در آن است و حال آ‌ن‌که این پندار خلاف واقع است، و دوم دوستی و خواهش باطنی نسبت به آن‌چه شهوت یا غضب مقتضی آن است.
چنان‌که واعظ هنگامی که به‌وسیلهٔ وعظ طالب جاه و منزلت است می‌پندارد که بدین‌وسیله ثواب و پاداش بدست می‌آ‌ورد؛ میل و رغبت او به جاه است و در همان حال معتقد است که خیر او در آن است. و ثروتمند وقتی در بذل مال خود امساک می‌نماید و در مصارف لازم خرج نمی‌کند، و با این حال به عبادت می‌پردازد معتقد است که مواظبت بر عبادت برای نجات او کافی است اگرچه بخیل باشد، و در حالی که مالدوست است خود را بر طریق خیر می‌انگارد. امّا این اعتقاد به نوعی جهل مرکّب برمی‌گردد، و آن جهلی است که مجهولِ مورد اعتقاد چیزی موافق هوای نفس باشد، و این از رذائل قوهٔ عاقله است، و دوستی و طلب جاه و مال از رذائل دو قوهٔ غضب و شهوت است، پس غرور از رذائل هر سه قوه یا از رذائل قوهٔ عاقله با یکی از آن دو می‌باشد.
● مذمّت غرور
غرور و غفلت سرچشمهٔ هر هلاتی و مادر هر شقاوتی است، و از این‌رو دربارهٔ آن مذمّت شدید در آیات و اخبار وارد شده است. خدای سبحان می‌فرماید:
زندگی دنیا فریبتان ندهد و [شیطان] فریبنده شما را به خدا مغرور نسازد.
(فَلٰا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاهُٔ‌الدُّنْیا وَلٰا یَغُرَّنْکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ ) (سورهٔ لقمان، آیهٔ ۳۳؛ سورهٔ فاطر، آیهٔ ۵)
و می‌فرماید:
... ولی شما خود را به فتنه افکندید و منتظر ماندید و شک کردید و آرزوها فریبتان داد و [شیطان] فریبکار نسبت به‌خدا مغرورتان ساخت.
(وَ لٰکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ اَنْفُسَکُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکُمُ‌الْاَمٰانِیّٰ حَتّٰی جٰاءَ أَمْرُاللهِ وَ غَرَّکُمْ بِاللهِ‌‌الْغَرُورُ ) (سورهٔ حدید، آیهٔ ۱۴)
و رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
خوشا خواب زیرکان و افطار کردنشان که چگونه بیداری احمقان و کوشش آنها را مغبون کرده‌اند [زیرا حُمق موجب غرور به بیداری و کوشش می‌گردد]، و هر آینه ذرّه‌ای از عمل صاحب تقوا و یقین برتر است از عمل فریفتگان که روی زمین را پُر گرداند.
(حَبَّذٰا نَوْمُ‌الْأکْیاسِ وَ فِطْرُهُمْ، کَیْفَ یَغْبُنُونَ سَهَرَالْحَمْقیٰ وَاجْتِهادَهُمْ، وَلمِثْقالُ ذَرَّهٍٔ مِنْ صاحِبِ تَقْویٰ وَ یَقینٍ أَفْضَلُ مِنْ مِلْ عِـ الْأَرْضِ مِنَ‌الْمُغْتَرّینَ )
و امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: ”فریفته، در دنیا مسکین و بینوا و در آخرت مغبون و زیانکار است، زیرا برتر را به فروتر فروخته است، و از خود شگفت مدار، که چه‌بسا به مال و تندرستی خود فریفته شوی و پنداری که باقی خواهی بود. و بسا به درازی عمر و به فرزندان و یارانت غرّه شوی و گمان کنی که به‌وسیلهٔ آنها نجات خواهی یافت. و چه‌بسا به‌جمال (یا حال) خود و به رسیدن به‌مقصود و آرزو و هویٰ و هوس خویش مغرور گردی و پنداری که صادق و درستکاری. و چه بسا به آنچه به‌مردم می‌نمائی از پشیمانی بر تقصیری که در عبادت کرده‌ای فریفته شوی و شاید خداوند از دل تو خلاف آنچه می‌نمائی داند. بسا هست که نفس خود را به تکلّف به عبادت واداری و حال آن‌که خدا از احوال تو پنهان است و خدای تعالی به آن گاهی دارد غافل باشی. و چه بسا پنداری که خدا را می‌خوانی و حال ‌آن‌که غیر خدا را می‌خوانی. و بسا هست که گمان کنی که ناصح و خیرخواه خلقی و حال آن‌که آنان را برای خود می‌خواهی به این‌که به‌تو تمایل پیدا کنند. و چه بسا خود را بنکوهی ولی در حقیقت خویشتن را می‌ستائی.“