جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


... و همچنان موسیقی


... و همچنان موسیقی
دو سه ماه اخیر برای موسیقی دوره یی خوب و پربار بوده است. کنسرت گروه ها و ارکسترهای مطرحی همچون محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان، جلال ذوالفنون، ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک تهران به دنبال هم در چند سال اخیر بی سابقه بوده و این در حالی است که برنامه ریزی هایی نیز برای کنسرت حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان و... نیز انجام شده است که تمام این اتفاقات را پس از یک دوره رکود باید به فال نیک گرفت.
«رسول عشق و امید» با آهنگسازی و رهبری لوریس چکناواریان و با نویسندگی و کارگردانی سیدمهدی شجاعی از ۱۹ مرداد تا دو شهریور و ظاهراً به سفارش معاونت هنری وزارت ارشاد در تالار وحدت اجرا شد.
چکناواریان در این اثر یک موسیقی برنامه یی (موسیقی یی که بر اساس یک داستان یا شعر روایی پیش می رود) خلق کرده و در خلال ۱۹ قطعه آن مقطعی شامل ولادت حضرت عیسی(ع) تا ظهور امام زمان(ع) را به تصویر کشیده است. این اثر در جشنواره موسیقی فجر سال گذشته با ترکیبی از آثار آهنگسازان مختلف اجرا شد که در این اجرا تغییرات ساختاری عمده یی در آن رخ داده است. تمامی قطعات اثر حاضر ساخته خود چکناواریان است و یک بخش حرکات نمایشی (که ظاهراً کم کم به بخش جدایی ناپذیر آثاری از این دست درآمده) متشکل از ۲۲ نفر نیز به آن اضافه شده است تا ۹۹ نوازنده و ۵۲ خواننده گروه کر را همراهی کند.
«رسول عشق و امید» با قطعه «خداوند عشق است» آغاز می شود و با روایت داستان تولد حضرت عیسی تا مصلوب شدن او ادامه می یابد و طبیعتاً موسیقی این بخش از ملودی های کلیسایی برگرفته شده است. قطعات بعدی روایتگر ولادت پیامبر اسلام(ص)، مبعث، فتح مکه، واقعه غدیر خم، رحلت پیامبر، خلافت و شهادت حضرت علی(ع)، واقعه عاشورا و ظهور امام عصر (عج) است. لذا این اثر را به رغم نام آن بیشتر باید اثری در خصوص وقایع مهم تاریخ مسیحیت و اسلام تلقی کرد که در بخش جهان اسلام جای خالی موسیقی آن عصر و مخصوصاً موسیقی عرب (از قبیل حجاز، صبا، رست و...) به عنوان یادآور موقعیت جغرافیایی احساس می شود. قطعات عمدتاً در گام های معمول موسیقی کلاسیک و گاه در دستگاه های موسیقی ایرانی (چهارگاه در فتح مکه و شور در بخش رحلت پیامبر) تصنیف شده اند. همچنین از دو ملودی قدیمی تعزیه (در قطعات«شب عاشورا» و «در عزای علی(ع) » و تا جایی که به خاطر دارم هر دو در چهارگاه) نیز استفاده شده است. بررسی بیشتر و دقیق تر اثر، مخصوصاً در شرایطی که یادداشت برداری از برنامه به رغم جایگاه ویژه و مناسبی که مسوولان تالار وحدت برای خبرنگاران در نظر گرفته بودند به خاطر سالن مطلقاً تاریک در زمان اجرا مقدور نبود، مجالی دیگر و شنیدن چندین باره اثر را می طلبد، اما گرد آمدن این تعداد موزیسین در برنامه یی با این عظمت که نشان از زنده بودن ارکستر سمفونیک تهران دارد و توانست مسوولانی را که تا به امروز به هنر موسیقی بی توجه بوده اند به سالن کنسرت بکشاند به خودی خود جای تقدیر دارد (در شب های مختلف اجرای برنامه رئیس جمهور، رئیس مجلس، چند تن از اعضای هیات دولت از جمله وزیر ارشاد در سالن حضور یافتند و در خصوص موسیقی خوب سخن ها گفتند.)
در شب های ۲۸ و ۲۹ مرداد کنسرت گروه ذوالفنون به سرپرستی جلال ذوالفنون در فضای باز فرهنگسرای نیاوران و در ادامه اجراهای این گروه در شهرهای مختلف ایران اجرا شد. در این گروه علاوه بر ذوالفنون، هادی منتظری (کمانچه)، سروش قهرمانلو (سه تار)، سهیل ذوالفنون (تار)، مهدی نظام دوست (دف و تنبک) و سیدمرتضی فلاحتی (خواننده) حضور دارند و در این برنامه چند اثر از آثار قبلی ذوالفنون همراه با آثاری جدید از او و سهیل ذوالفنون را اجرا کردند. این نوشته گزارشی است از شب دوم کنسرت.
جلال ذوالفنون متولد ۱۳۱۶ در آباده فارس است. او را نیز همچون احمد عبادی سمبل سه تار در ایران می شناسیم. او همچنین پایه گذار گروه نوازی سه تار در موسیقی ایران است. آثار ارزشمند او - گل صد برگ و آتش در نیستان (با صدای شهرام ناظری)، شیدایی (با صدای صدیق تعریف)، شرح فراق (با صدای حسام الدین سراج) و... - مطمئناً برای همیشه در حافظه مردم این سرزمین باقی خواهند ماند.
در آغاز برنامه یی که گذشت جلال ذوالفنون اظهار امیدواری کرد نابسامانی های موجود موسیقی توسط موسیقیدانان و مخاطبان موسیقی حل شود. او موسیقی های عرضه شده را به دو نوع موسیقی گیشه و موسیقی اندیشه تقسیم بندی کرد که غایت اولی پول سازی و نتیجه دومی فرهنگ سازی است. به دنبال این سخنان برنامه آغاز شد و ای کاش در راستای فرهنگ سازی هم که بود دقت بیشتری در تنظیم بروشور برنامه به عمل می آمد تا مخاطب عام به فرض دستگاه نوا را آواز بیات ترک نپندارد.
بروشور، برنامه را شامل قسمت های بداهه نوازی تار و دف و گروه نوازی در دستگاه شور و آواز بیات ترک معرفی می کرد که عملاً به صورت گروه نوازی دستگاه نوا و آواز بیات ترک، دونوازی تار، دف و تنبک، بداهه نوازی سه تار در آواز افشاری و گروه نوازی در دستگاه شور اجرا شد. شاید این تغییرات برای مخاطب خاص که با موسیقی ایرانی آشنایی دارد ابهامی تولید نکند ولی به طور قطع مخاطب عام را دچار سردرگمی خواهد کرد و چه بهتر که فرهنگ سازی از ایجاد شناخت صحیح در مخاطب آغاز شود. همچنین برخی از قطعات عنوان شده همچون «آتش در نیستان»، ضربی بیات کرد و «دلا نزد کسی بنشین» کلاً از برنامه حذف شدند. تغییرات اتفاق افتاده در برنامه و تفاوت های موجود آن با بروشور آنچنان بود که تعلق آن به برنامه یی دیگر را در ذهن متبادر می کرد اما بروشور در واقع متعلق به برنامه همین دو شب بود.
برنامه برخلاف عرف معمول کنسرت هایی که برگزار می شوند، رأس ساعت اعلام شده (۸ شب) با دو نوازی سه تار در دستگاه نوا و یک چهارمضراب دوضربی ترکیبی آغاز شد که در پایان به تصنیف آشنای نوا ساخته جلال ذوالفنون ختم شد؛
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش/بر در دل روز و شب منتظر یار باش
پس از این تصنیف روی بداهه نوازی استاد ذوالفنون غزلی از مولوی توسط سروش قهرمانلو دکلمه شد؛
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم/در این سراب فنا چشمه حیات منم
این دکلمه ها در جای جای برنامه اجرا می شد و ای کاش شاعر قطعات انتخاب شده معرفی می شد (مضاف بر اینکه ضرورت وجود دکلمه ها بر من معلوم نشد). پس از پایان تکنوازی سه تار تصنیف دوضربی نوا با شعر دیگری از مولانا اجرا شد؛
این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام/ این بار من یکبارگی از عافیت ببریده ام
و گوشه نهفت با بیت زیر خوانده می شود؛
دیوانه کوکب ریخته از شور من بگریخته/من با اجل آمیخته در نیستی پریده ام
این تصنیف پایان بخش نوا در قسمت اول برنامه بود که با آواز بیات ترک ادامه می یابد و تصنیف زیبای «قصد جفا» برگرفته از ملودی قدیمی و تنظیم جلال ذوالفنون با شعری از مولوی آغازگر این بخش است؛
قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من/ وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من
مصرع دوم این بیت به عنوان ترجیع بند بین قسمت های مختلف قطعه ظاهر می شود و سولوی کمانچه در منطقه صوتی (رژیستر) بم به عنوان همراهی کننده آواز بسیار تاثیرگذار است. گوشه شکسته بیات ترک منطبق با این بیت اجرا می شود؛
واله و شیدا دل من بی سر و بی پا دل من/وقت سحرها دل من رفته به هر جا دل من
پس از اتمام تصنیف، تار و کمانچه گوشه مثنوی ترک را معرفی می کنند تا خواننده این گوشه را با شعری از مولوی به زیبایی بیاغازد؛
یک شبی مجنون به خلوتگاه ناز/با خدای خویشتن می کرد راز
کای خدا نامم تو مجنون کرده یی/ بهر یک لیلی دلم خون کرده یی
ادای آکسان (تاکید) روی هجای نخست واژه مجنون (به جای هجای دوم) اشتباهی است که خواننده در تکرار بیت اول انجام می دهد. به دنبال این گوشه تصنیف «نگاه یاران» ساخته مشهور و محبوب ذوالفنون روی شعری از هوشنگ ابتهاج (سایه) که قبلاً در آلبوم شیدایی اجرا شده بود آغاز می شود؛
از نگاه یاران به یاران ندا می رسد/دوره رهایی رهایی فرا می رسد
خواننده اگرچه در پرهیز از تقلید اجرای اولیه موفق عمل می کند اما در لحظاتی دور شدن از ملودی اصلی به آهنگ لطمه می زند. پایان بخش قسمت اول برنامه تصنیف «غریبانه» با شعر دیگری از سایه است. ساخت و تنظیم این قطعه در بروشور برنامه به گروه ذوالفنون نسبت داده شده که احتمالاً با توجه به پختگی اثر و اشتباهات موجود در بروشور باید ساخته و تنظیم جلال ذوالفنون باشد؛
بگردید بگردید در این خانه بگردید/در این خانه غریبید غریبانه بگردید
غریبانه یک شش و هشت پرتحرک است و قبل از آغاز هر بند، گروه پایه یی ثابت را به مدت چند میزان می نوازد و خواننده روی آن تحریرهای خاص هر گوشه را می خواند که هم خواننده و هم گروه به خوبی از عهده انجام این مهم برمی آیند. گوشه شکسته بیات ترک (اگر درست به خاطر داشته باشم) با این بیت اجرا می شود؛
نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست/همین جاست همین جاست همه خانه بگردید
در این تصنیف نیز بیت اول به صورت ترجیع بند بین بخش های مختلف قطعه تکرار می شود.«غریبانه» پایان خوبی را برای این بخش از برنامه تدارک می بیند تا قسمت دوم برنامه پس از وقفه (آنتراکت) با دونوازی تار/ تمبک و تار/ دف آغاز شود. این بخش به زعم من پرمساله ترین بخش برنامه نیز به شمار می رود. گنجاندن این بخش در برنامه شاید از جوانگرایی ذوالفنون ناشی می شود اما وقتی این جوانگرایی حدود ۲۰دقیقه از یک برنامه جدی را به خود اختصاص دهد بحث انگیز می شود. سهیل ذوالفنون با قدرت اجرایی نه چندان بالا و اعتماد به نفسی بالا قرار است بداهه نوازی خود را در دستگاه نوا انجام دهد (طبق اعلام خود او در آغاز برنامه) اما این اجرا به آواز بیات اصفهان ختم می شود (بهتر می بود درباره این موضوع نیز اطلاع رسانی درستی انجام شود. البته در بداهه نوازی مواردی پیش می آید که حس نوازنده او را به سمتی نامعلوم و غیرقابل پیش بینی هدایت سازد اما در این برنامه هماهنگی دو نوازنده و ارائه موتیف های هماهنگ دف/ تنبک با تار و قطعات اجرا شده بیانگر این نکته نیست). در واقع برنامه او شامل دو تصنیف (یکی در دستگاه نوا و دیگری در آواز بیات اصفهان) و هر دو از ساخته های خود او است که متاسفانه ساختار چندان محکمی ندارند. محل نشستن دو نوازنده در گوشه سمت راست سن طوری که مرکز ثقل دید بیننده بدان سمت منحرف شود در حالی که مرکز سن خالی است، از همان آغاز یکی از ایرادهای کار را می نمایاند.
تکنوازی تار در دستگاه نوا با درآمد و چهارمضراب نوا انجام و تصنیف پنج ضربی بر روی شعری از مولانا آغاز می شود که خود سهیل ذوالفنون خواننده آن است؛
دیدم نگار خود را می گشت گرد خانه/برداشته ربابی می زد یکی ترانه
متاسفانه بدعتی که از مدت ها پیش در موسیقی ما گذاشته شده و آن هم خواندن خود نوازنده است، هنوز کار دست برنامه های موسیقی ما می دهد. این امر شاید در مورد گروهی که خواننده یی در اختیار ندارد توجیه پذیر باشد اما وقتی خواننده یی هست که بخش آواز را به او بسپارند چه نیازی است که خود نوازنده این وظیفه را با صدای خارج (فالش) خود بر عهده بگیرد؟
تصنیف دیگر این بخش بر روی یک رباعی از مولوی در آواز بیات اصفهان آغاز می شود؛
گر صحرایی آهوی صحرای توام/ ور دریایی ماهی دریای توام
قسمت سوم برنامه با بداهه نوازی عالی استاد جلال ذوالفنون در آواز افشاری آغاز می شود. او پس از اجرای گوشه های درآمد، کرشمه، قرایی و عراق فرودی موقت به آواز بیات ترک انجام و با اشاره کوتاهی به گوشه صدری کار خود را در آواز افشاری خاتمه می دهد.
قسمت پایانی برنامه در دستگاه شور به صورت گروه نوازی با تصنیف هدهد ساخته سهیل ذوالفنون (طبق بروشور) با مقدمه یی برگرفته از رنگ شهرآشوب آغاز می شود. این تصنیف را قبل از این بارها شنیده ایم؛
باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش/ باز گشادیم خوش بال و پر جان خویش
غیر از این تصنیف، دو تصنیف دیگر نیز (هر دو با شعر مولانا) در این بخش اجرا شدند؛ «وقت طرب» ساخته سهیل ذوالفنون و احتمالاً تنظیم جلال ذوالفنون؛
وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را/ ساقی بیار آن جام را مطرب بزن آن ساز را
در فاصله بین دو تصنیف، آواز شور با بیت زیر اجرا شد؛
به جز از عشق که اسباب سرافرازی بود/ آزمودیم همه کار جهان بازی بود
تصنیف «دولت عشق» ساخته و تنظیم جلال ذوالفنون پایان بخش کنسرت گروه ذوالفنون بود؛
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم/ دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
این تصنیف نیز یک شش و هشت سرزنده است و قبلاً آن را با صدای علیرضا افتخاری شنیده ایم. اجرای حاضر با توجه به هم آوایی گروه در خواندن تصنیف و مخصوصاً عبارات «هو مددی، الله مددی، یا حق مددی، مولا مددی» هدف آهنگساز را رساتر بیان می کند. شور و حال گروه اجراکننده در اجرای این اثر هم مثال زدنی است.
در پایان برنامه تشویق فراوان حضار که رضایت خود را از برنامه اعلام کردند در جلب توجه گروه برای اجرای قطعه یی دیگر (بیز) موثر واقع نشد و گروه صحنه را ترک کرد و ای کاش گروه آرزوی حضار را با اجرای یکی از آثاری که وعده داده شده بود ولی اجرا نشد، برآورده می کرد. گروه جدید و جوان ذوالفنون هنوز در آغاز راه است و راهی طولانی پیش رو دارد و خوش به حال گروهی که راهنمایی همچون جلال ذوالفنون دارد تا بدون هراس از «خطر گمراهی در ظلمات» طی طریق کند. کار گروهی تک تک اعضا بی عیب بود و می توان برای آنها آینده خوبی تصور کرد. از این میان باید به اجرای خوب سیدمرتضی فلاحتی اشاره کنم که جدای از پاره یی اشکالات در ادای کلمات و تلفیق شعر و موسیقی آواز، خوب ظاهر شد و مخصوصاً با توجه به ادای احترام او به پیشکسوت های موسیقی آقایان احمد ابراهیمی و امین الله رشیدی که در شب کنسرت در برنامه حضور داشتند، می توان امیدوار بود که او مسیر آموزش خود را همچنان طی کند و خود را بی نیاز از اساتید فن نداند.
علاءالدین حسینی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید