یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا
فساد مالی در تاریخ معاصر ایران
فساد مالی دولتها و حكومتها در زمره اندوهبارترین فرازهای مطالعات مربوط به تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی است و متاسفانه حجم زیادی از رویدادهای مربوط به تاریخ معاصر ایران با زمینهها و بسترها و لایهها و نمایههای شرمآوری از انواع مفاسد مالی دولتی و گروهی در آمیخته است.
اختاپوس فساد مالی در تاریخ معاصر ایران نه تنها قهرمانان ملی بزرگی چون میرزاتقیخان امیركبیر را به خاطر مبارزه با آن قربانی خود ساخته بلكه با پریشان ساختن به موقع رشتههای اقتصاد و فرهنگ و سیاست ملی، ملت و سرزمین ایران را چمبره هزارگونه محنت و ابتلا فرو برده است كه متاسفانه ریشهها و شاخههای آن هنوز هم بر جای مانده است. اكنون كه بزرگترین هدف و نیاز سفینهٔالنجاهٔ انقلاب اسلامی مبارزه با مفاسد اقتصادی و مالی و اداری عنوان میشود، هر گونه تحقیق و تالیف و جد و جهدی كه در این زمینه از سوی آگاهان و نخبگان مردم انجام میشود قابل توجه و تامل است. به همین خاطر مقاله حاضر را به عنوان گوشهای از این بایستهها تقدیم حضورتان میكنیم.
هر نوع تصرف غیرقانونی در اموال عمومی و استفاده نامشروع از اختیارات و قدرت به منظور بهرهوری از امكانات مالی برای كسب منافع شخصی، فساد مالی نام دارد؛ فساد مالی دارای مصادیق بسیاری از جمله اختلاس، رشوه، اخاذی، رانتهای اقتصادی برداشت و دخل و تصرف غیرقانونی در وجوه و اموال، استفاده از امتیازات و بهرهبرداریهای مالی، تقلب، كمكاری و... است. این فساد با تشكیل حكومت و دولت و برپایی تشكیلات اداری و نهادهای عمومی مطرح گردید و همواره تهدیدی جدی برای جامعه و منافع عمومی به شمار میرود.
كشور اسلامی ما --- ایران --- نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد و در اعصار مختلف با این مساله مواجه بوده است؛ اما مهم این است كه مفاسد به چه دلیلی شیوع یافتهاند و عاملان آن چه كسانی بودهاند. ایران معاصر پیوسته از فساد برخی رجال حكومتی در عصر قاجار و یا پهلوی اول و دوم رنج برده است. خاندان رژیم سابق و حتی شخص شاه بارها اقدامهای ناسالمی انجام دادهاند كه در كارنامه رژیم سلطنتی ثبت گردیده است.
به جرأت میتوان فساد مالی حكومت پهلوی را یكی از دلایل شكلگیری نهضت انقلاب اسلامی دانست. صاحبنظران داخلی و خارجی نیز بر این مطلب تاكید بسیار دارند. رژیم سابق داعیه مبارزه با مفاسد مالی را داشت در حالی كه خود به شدت در آن غوطهور بود. اسراف، تجمل، دزدی، رشوه و در یك كلام فساد خاندان سلطنتی و مقامات بلند پایه جامعه آن روز؛ دلیل اصلی بحران موجود در كشور به شمار میرفت.
این مقاله مروری تاریخی بر بروز و شیوع مفاسد مالی در ایران معاصر دارد. در آغاز مقدمهای از كلیت بحث ارائه میشود و سپس به، مفاسد مالی عصر قاجار، پهلوی اول و دوم، خاندان یهودی و دولتهای رژیم سابق پرداخته میشود. در پایان نیز به علل وجود مفاسد مالی در ایران پس از انقلاب توجه خواهیم كرد.
●مقدمه
ایران در تاریخ معاصر خود، شاهد مفاسد مالی بسیاری بوده است؛ حكومتهای فاسد و مستبد، با سوءاستفادههای مالی هر آنچه خواستند با ملت ایران كردند. مقام و مسوولیت، ثروت كلانی به همراه داشت و بسیاری با دادن رشوه، به مقامهای دولتی و حكومتی دست یافتند و بدینترتیب، مسیر فساد و بهرهبرداریهای انتفاعی را در جهت منافع شخصی پیمودند.
عامل اصلی اعتراضات مردمی و بزرگان دینی چه در عصر قاجار و چه در حكومت رضاخان و پهلوی دوم، ساختار استبدادی و فساد مالی، به همراه اختناق و مفاسد اخلاقی بود.۱ از طرفی، بحرانهای اقتصادی به وجود آمده در تاریخ گذشته ایران، ناشی از فساد طبقه حاكم، چپاول ثروتهای ملی و عمومی و همچنین وجود مقامات بلندپایه حكومتی و دولتهای فاسد بوده است.۲ صاحبنظران خارجی و اندیشمندان بسیاری بر این مطلب تاكید دارند.۳ فساد و رشوهخواری مقامات و اعضای خاندان سلطنتی به شدت با ارزشها و عادتهای اجتماعی طبقات متوسط و پایین جامعه سنتی ایران در تعارض بود كه منجر به همین دوگانگی شدید طبقاتی گردید. به عنوان مثال، ملت ایران در سالهای --۵۴ ۱۳۵۲، از خود شاه شنیده بودند كه درآمدهای نفتی كشور سه و یا چهار برابر شده است. بر همین اساس آنان سوال میكردند كه چرا دچار فقر و بحران اقتصادی شدهاند و آن همه ثروت به یكباره چه شد و كجا رفت؟ از آن جا كه رشوهخواری و فساد مالی برخی از اعضای خاندان سلطنتی، شخص شاه و دولتهای به قدرت رسیده بر همگان آشكار بود، جامعه آگاه ایران با دیده شك، تردید و انزجار به رژیم نگاه میكرد و این وضعیت برای آنان تحملناپذیر بود.
دامنه فساد آنقدر گسترش یافته بود كه یكی از خبرنگاران خارجی با اشاره به جریان مبارزه با فساد در ایران نوشته بود «این كار، غیرممكن به نظر میرسد، چرا كه پای همه به نحوی گیراست.»۴ دامنه فساد و سوءاستفادههای مالی اطرافیان شاه و صاحبان نفوذ و قدرت در حكومتهای گذشته و بهویژه در دستگاه پهلوی آنقدر وسیع و گسترده بود كه از دید پژوهشگران خارجی نیز به دور نمانده است؛ آنها بیشترین موارد فساد مالی را مربوط به خانواده پهلوی و دربار شاه میدانند.۵ چه بسیار سوءاستفادههایی كه توسط یك وزیر یا مقام بالای مملكتی صورت میگرفت و به راحتی از آن میگذشتند، در حالی كه یك كارمند ساده با دریافت مختصر رشوهای محاكمه و زندانی میشد.۶
با این مقدمه كوتاه و اجمالی از وضعیت كلی جامعه ایران در رژیم سابق، اشارات مفصلی نیز به وضعیت جامعه ایران از منظر شیوع مفاسد مالی در عصر قاجار، دوران حكومت رضاخان و پهلوی دوم خواهیم داشت.
●فساد مالی در عصر قاجار
ایران چه در عصر قاجار و چه قبل از آن ضربههای بسیاری از فساد مالی و عواقب آن مانند فقر و تبعیض خورده است.۷ قراردادهای تركمانچای، گلستان، تالبوت، دارسی و تشكیلات فراماسونری، كاپیتولاسیون و انقلاب سفید، همه به نوعی باجدادن به بیگانگان و سوءاستفادههای مالی توسط ایادی داخلی و خارجی بوده است كه گوشههایی از فساد مالی را نشان میدهد. در این میان مبارزان بسیاری بودند كه در راستای مبارزه با مفاسد مالی و خلاصی كشور از این معضل، جان خود را از دست دادند؛ امیركبیر از سردمداران چنان مبارزانی بود و تاریخ گواه آن است كه چه بر سر او آوردند. داستان به قتل رسیدن امیركبیر حكایت از نارضایتی عاملان فساد در دستگاه حكومتی ناصرالدین شاه دارد؛ چرا كه اقدامات اصلاحی او باعث قطع دستدرازیهای بسیاری بر اموال عمومی و بیتالمال گردید. بعدها نیز آیتالله كاشانی، مصدق، مدرس، حضرت امام(ره) از دیگر بزرگانی بودند كه به مبارزه علیه فساد دستگاه حاكمه پرداختند. سلاطین قاجار جملگی مرتكب اعمال فاسدآلودی بودند كه هر یك به نوعی پرده از چهره فاسد آنان برمیداشت. در تاریخ آمده كه آغامحمدخان قاجار برای به دست آوردن جواهرات نادری دست به جنایتهای بسیاری در خراسان زد؛ از جمله اینكه حاكم خراسان را در فجیعترین شكلی به قتل رساند.۸ دستاندازی به بیتالمال، باجگیری و نیز سوءاستفادههای مالی به وفور وجود داشت. بیشتر ماموران دولتی حاضر به گرفتن رشوه بودند و حاكمان محلی نیز به این امر مبادرت داشته و به ثروتاندوزی مشغول بودند. آنها در نخستین فرصت، مبالغی را كه برای خرید مقام خود پرداخته بودند، از مردم طلب میكردند.۹ در این دوران برخی افراد با پرداخت رشوه، به القاب خاصی منتسب میشدند كه هرگز شایسته آن نبودند.۱۰ این القاب حتی به اشخاص غیرممیز نیز داده میشد.۱۱
چنین وضعیتی در دوران سلطنت مظفرالدین شاه و ناصرالدین شاه قاجار نیز وجود داشت؛ حاكمان قاجار برای پرشدن خزانه دولت، هر ساله حكام ایالات را تغییر میدادند و از این انتصابات رشوههای فراوانی میگرفتند. حاكمان محلی نیز كارهای اداری را به اشخاص متمول میفروختند و از این راه بر اموال عمومی قیمومیت داشته و چپاولهای بسیار میكردند.۱۲
در پایان این بحث یادآوری این نكته ضروری به نظر میرسد كه دستیازی به اموال عمومی و حیف و میل بیتالمال، در راه خوشگذرانی و عشرت شاهان قاجار صرف میگردید. شهوترانی ناصرالدین شاه از نمونه این چپاولها است. بنا به قولی روزی كه او كشته شد، هشتاد و پنج زن داشت كه زنهای درجه اول ماهی ۷۵۰ تومان، درجه دوم بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ تومان و درجه سوم بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ تومان از خزانه دولت پول میگرفتند؛ حقوق دخترهای بزرگ شاه نیز تا ۴۰۰ تومان بود و كسی هم حق اعتراض نداشت.۱۳ این است نمونههایی از وضعیت كشور ما در عصر قاجار كه چگونه سلاطین و حاكمان دولتی و محلی به راحتی مرتكب اعمال فاسدی میشدند. با كودتای رضاخان عمر حكومت قاجار به پایان میرسد و دوران استبدادی رضاخان و حكومت پهلوی با ویژگیهای خاص خود آغاز میگردد.
●فساد مالی رضاخان، پهلوی اول
در زمان رضاخان ارتكاب اعمال فاسد نیز نه تنها كم نشد، بلكه بیشتر از قبل نیز صورت گرفت و حتی با استبداد و اختناق بیشتری هم شایع گردید. درخصوص شخصیت رضاخان در تاریخ ایران آمده است: «وقتی او در سوم اسفند ۱۲۹۹ كودتا كرد و در سال ۱۳۰۴ به سلطنت رسید، نه ملكی داشت، نه كارخانه و نه دارایی قابل ذكری، و در سال ۱۳۲۰ املاك سلطنتی او حدود دو هزار ملك شش دانگ برآورد شد كه از راههای مفسدهآمیزی چون غصب، خرید به اجبار و چپاول به دست آمده بود.»۱۴ در آن زمان رضاشاه با تصرف اموال و املاك مردم، بزرگترین مالك ایران شده بود و تمام چرخهای حیاتی كشور را در جهت منافع شخصی خود به حركت درمیآورد. مرگ در انتظار كسانی بود كه حاضر نبودند املاك خود را تقدیم شاه كنند.۱۵
در تاریخ آمده است كه او باجهای هنگفتی میگرفت و در حالی كه طبقه سرمایهدار، تجار، انحصارگرو مقربان سیاسی را غنی میكرد، تورم و مالیاتهای سنگین و سوءاستفادهها و مفاسد مالی، سطح زندگی مردم را كاهش میداد. جنون ثروت، رضاخان را آنقدر از خود بیخود كرده بود كه تنها به غصب املاك مردم، برقراری انحصارات و كارخانهداری ختم نمیشد، بلكه اعتبارات و بودجه مملكتی و بهویژه درآمد كشور از نفت، بدون هیچ حساب و كتابی در اختیار شخص شاه بود و او به میل و اراده خود از آن برداشت نموده و حیف و میل میكرد.
فساد مالی شخصرضاخان و مفاسد بیشمار مقامات بلندپایه باعث گردید، تصدی مشاغل و پستهای بالای دولتی و حكومتی تنها در دست عدهای محدود جابهجا شود. در تاریخ آمده است: «اداره سیصد شغل سطح بالای مملكتی فقط در اختیار ۷۰ الی ۸۰ نفر از سیاستمداران قدیمی و بانفوذ بود كه به جز چند مورد، سن همه آنها از ۵۰ و یا ۶۰ سال بیشتر بود.»۱۶ چنین وضعیتی در طول سلطنت رضاخان به وفور دیده میشد؛ استبداد، فقر، تبعیض و بحرانهای اقتصادی بر شدت وخامت شیوع مفاسد مالی افزوده بود.●فساد مالی در رژیم پهلوی دوم
بعد از روی كار آمدن محمدرضا اوضاع جامعه از نظر شیوع فساد مالی بدتر شد. چرا كه فساد در آن زمان تنها به رضاخان و اطرافیان بانفوذ او محدود میشد، اما در دوران سلطنت پهلوی دوم، از شخص شاه گرفته تا خاندان و فامیل او و نیز دولتهای بر سر كار آمده و وابستگان آنها، همگی به چپاول اموال عمومی، رشوهخواری و اخاذی مشغول بودند. به طوری كه این میزان گستردگی، باعث شكلگیری اعتراضات داخلی و خارجی گردید و حاكمیت را با بحران مشروعیت مواجه كرد. این مساله به عنوان یك موضوع ملی مطرح بود چرا كه به قولی «در رژیم گذشته فسادهای زیر ۱۰۰ میلیون تومان را مباح میشمردند.»۱۷ از آن جا كه خود دولت نیز فاسد بود، نمیتوانست در مقابل فساد مقامات و صاحبان قدرت و نفوذكاری انجام دهد و وقتی دولتمردان ادعای مبارزه با فساد مالی را میكردند، به سراغ چند تاجر، بازاری و یا كارمند دون پایه رفته و آنها را محاكمه میكردند و خود را حامی جامعهای بدون مفاسد مالی میدانستند. در سالهایی كه نفت به قیمت خوبی فروش میرفت، فساد در نورچشمیها بسیار زیاد میشد و وقتی قیمت نفت پایین میآمد، بحران اقتصادی، فقر مزمن، مهاجرت روستاییان، تبعیض و شكاف طبقاتی و هزار و یك معضل دیگر در جامعه شیوع پیدا میكرد؛ این موضوع نتیجه سیاستهای غلط و سوءاستفادههای مالی كلان و نیز برداشتها و حیف و میلهای بیحساب و كتاب ثروت عمومی بود. در ادامه به تفصیل و به صورت موردی، مفاسد شخص شاه، درباریان و خاندان پهلوی و دولتهای بر سر كار آمده را مرور میكنیم.
●محمدرضا پهلوی عامل اصلی مفاسد مالی در كشور
شاه به زعم خود بودجه كشور را تقریر میكرد، برداشتها و حیف و میلهای او از خزانه عمومی باورنكردنی است. یكی از این هزینههای عجیب، مخارجی بود كه او به معشوقههای خود میداد، وی برای مسكوت ماندن قضیه روابط نامشروع خود، رشوههای كلانی به زنان بسیاری میپرداخت؛ بیشتر این رشوهها جواهرات قیمتی بودند كه تنها با یك اشاره از خزانه پرداخته میشدند.۱۸ همچنین خرید كاخها، ملك، زمین و اتومبیل، سرمایهگذاری در خارج از كشور، سفرهای خارجی و... همه از ثروت عمومی و خزانه مملكتی هزینه میگردید.
شخص شاه در بسیاری از معاملات انجام شده با شركتهای اسلحهسازی امریكایی رشوه میگرفت. این شركتها برای جلب توجه وی به منظور خرید از آنها، رشوههای كلانی میپرداختند: «خود شاه تنها در یك معامله با شركتهای اسلحهسازی امریكایی حدود ۵/۳ میلیارد دلار رشوه گرفته بود.»۱۹ در بررسی پروندههای مربوط به فروش جنگافزار و تسلیحات به ایران موارد بسیاری در اینخصوص وجود دارد كه نه تنها دولتهای به قدرت رسیده، بلكه اعضای خاندان سلطنتی و شخص شاه از شركتهای مربوط رشوههای كلانی دریافت میكردند.۲۰ با این وجود شاه بارها ادعای مبارزه با فساد را داشت و بر خشكاندن ریشه رشوهخواری و مفاسد در ایران تاكید میكرد حتی در اصل نوزدهم انقلاب سفید، مبارزه با فساد مالی را گنجانده بود و گاهی اوقات اصل «از كجا آوردهای» را در مجلس یا دولت بر سر زبانها میانداخت، هر چند مردم میدانستند عامل اصلی خود اوست و شرط اول مبارزه، پاكسازی دربار میباشد. خوشگذرانیها، مجالس عیش و نوش و نحوه برپایی جشنهای ۲۵۰۰ ساله، همگی ادعای دروغین شاه را نمایان میكردند. شاه برای تبلیغات رییسجمهوری امریكا --- برای آنكه بعدها حامی او باشد --- مخارج هنگفتی پرداخت میكرد كه تمام این هزینهها از بودجه عمومی و خزانه پرداخت میگردید. جالب اینجاست كه اگر شخص مورد نظر، رییسجمهور نمیشد، تا مدتها روابط خصمانهای وجود داشت مگر اینكه امتیازات و رشوههای خاصی از سوی شاه و دولت ایران داده میشد تا روابط به حال عادی بازگردد. نمونهای از این مساله در سال ۱۳۵۵ اتفاق افتاد كه دلارهای نفتی بسیاری از ایران برای ستاد انتخاباتی رییسجمهور امریكا هزینه شد.۲۱
●فساد مالی خاندان پهلوی
رشوهخواری، تصرف اموال و املاك عمومی، قاچاق مواد مخدر، قمار و عیاشی تنها گوشهای از ویژگیهای خاندان فاسد پهلوی دوم است. به گفته یك منبع موثق غربی، در چند سال آخر حكومت رژیم پهلوی، مبالغ هنگفتی --- بالغ بر ۲ میلیارد دلار --- از درآمدهای نفتی به طور مستقیم به حساب بانكی متعلق به اعضای خانواده سلطنتی در خارج از كشور واریز میشد كه این انتقالات هرگز در خزانه كشور ثبت نگردید.۲۲ این خاندان با چپاول و بلعیدن ثروت زمینداران و ملاكین و متلاشی كردن نیروهای اقتصادی --- اجتماعی، به درآمدهای غیرمالی خود افزودند و درآمدهای ریالی را نیز به حسابهای خود در خارج از كشور منتقل میكردند. خزانه مملكتی؛ حساب شخصی شاه، اطرافیان و خاندان پهلوی بود و پرداختها به دلایل مختلفی صورت میگرفت.
بر طبق مستندات تاریخی، خانواده پهلوی در اوایل دهه ۱۳۵۰ ثروتمندترین خانواده سوداگر ایران بودند؛ شراكت هر یك از افراد این خانواده در كارخانههای ساخت ماشینآلات، مجتمعهای اتومبیلسازی، تولیدات ساختمانی و ساختمانسازی، شركتهای معدنی و كارخانجات نساجی امری بدیهی بود. بیشتر داراییها نیز توسط «بنیاد پهلوی» مدیریت و اداره میشد؛ این بنیاد در سال ۱۳۳۷ تاسیس گردید تا به ظاهر امور بشردوستانه و خیرخواهانه را سامان دهد. در اواخر دهه ۱۳۵۰ دارایی بنیاد بالغ بر ۸/۲ میلیارد دلار میشد كه در زمینه املاك، بازرگانی، بانكداری، ساخت اتومبیل و... سرمایهگذاری گردید، دارایی شاه در این بنیاد حدود ۱۳۵ میلیون دلار بود. برآورد شده كه خاندان سلطنتی ۵ درصد كل سرمایه ثابت ناخالص كشور را در برنامه پنجم به صورت بخش خصوصی داخلی سرمایهگذاری كرده بودند.۲۳
این وضعیت اقتصادی در جامعه باعث شكلگیری انحصار خاصی شده بود كه بخش بزرگی از آن در دست خاندان پهلوی بود و با وجود انحصارات در اقتصاد داخلی، دیگر كسی را یارای رقابت با آنها نبود. از طرفی بنیاد پهلوی سالانه بالغ بر ۴۰ میلیون دلار یارانه میگرفت و تنها در سال ۱۳۵۶، سهام ۲۰۷ شركت شامل ۸ شركت معدنی، ۱۰ كارخانه سیمان، ۱۷ بانك و شركت بیمهای، ۲۳ هتل، ۲۵ كارخانه فلزات، ۲۵ واحد كشت و صنعت و ۴۵ شركت ساختمانی را در اختیار داشت.۲۴ این وضعیت اقتصاد كشور را فلج كرده بود، با توجه به اینكه قشر عظیمی از جامعه به شدت از فقر، تبعیض و شكاف طبقاتی رنج میبرد، بحرانهای اقتصادی روز به روز بر وخامت اوضاع افزوده بود. كسی هم كه میخواست سرمایهگذاری كند، در دام انحصارات خاندان سلطنتی افتاده و مضمحل میشد چرا كه اجازه كار پیدا نمیكرد؛ به نمونهای از این موضوع اشاره میكنیم: «از آن جا كه شاهپور غلامرضا كارخانه سیمان داشت، نمیگذاشت كسی اجازه تاسیس كارخانه سیمان بگیرد و در نتیجه این مساله بود كه مملكت دچار كمبود سیمان شد.»۲۵
برپایی مجالس عیش و نوش، جشنها و مهمانیهای بسیار و پرخرج از دیگر مواردی بود كه هر یك از اعضای خاندان سلطنت و وابستگان به میل خود انجام میدادند. هزینه تمام این مجالس پرخرج كه دور از شان والای انسانی بودند، از بودجههای مملكتی و خزانه عمومی تامین میشدند. به عنوان مثال، مراسم جشن ۲۵۰۰ ساله را مرور میكنیم؛ این جشن كه به مناسبت سالگرد بنیانگذاری نخستین سلسله شاهنشاهی در ایران بر پا گردید به شكل مفتضحانهای برگزار شد. این جشن تنها برای رهبران كشورهای خارجی تدارك گردید و به همین خاطر كلیه فعالیتهای تداركاتی آن نیز به خارجیان سپرده شد. جشنها با بریز و بپاش فراوانی برگزار شدند و هزینه یكصد میلیون دلاری آن هم از خزانه مملكتی پرداخت گردید.۲۶ در مجالس برپا شده اعمال خلاف اخلاق و فاسد جاری بود، تنها برای تزیین و چراغانی شهر تهران حدود هشتاد میلیون تومان هزینه شد؛ در حالی كه در جنوب شهر، مردم از شدت قحطی و خشكسالی مجبور بودند اطفال خود را بفروشند.۲۷ به همین دلیل جرقههای اعتراض و انزجار از شاه، خاندان سلطنتی و دولتهای وابسته شعلهورتر شد.
سوء استفادههای مالی، رشوهخواری و فساد مالی در معاملات داخلی و خارجی فراوان بود، به طوری كه در طول تاریخ ۲۵۰۰ ساله پادشاهی سابقه نداشت. این مساله تنها مشكل موجود نبود، بلكه اعضای خانواده سلطنتی كه از این راهها ثروت كلانی به دست آورده بودند، به فساد اخلاقی روی آورده بودند، قماربازی، عیاشی و قاچاق مواد مخدر از كارهای معمول آنها بود. فردوست درباره اشرف، خواهر محمدرضا پهلوی نوشته: «قماربازی، قاچاق مواد مخدر و عیاشی كه با سوءاستفادههای مالی همراه بود از جمله كارهای روزمره اشرف بود.»۲۸ دخالتهای دربار در امور مربوط به مواد مخدر تنها به اشرف ختم نمیشد، بلكه هر یك به نوعی سهیم بودند و حتی دولتهای بر سر كار آمده و برخی از شخصیتهای صاحب قدرت نیز به این كار مبادرت داشتند.۲۹
نمونههای بسیاری از ارتكاب اعمال فاسد توسط خاندان پهلوی وجود دارد كه به عنوان مثال روزنامه كیهان در شهریور و مهرماه سال ۱۳۷۶ طی سلسله مقالاتی با عنوان «دزدان با چراغ» به آنها اشاره كرده است و خاطرات موجود و كتابهای نوشته شده در این زمنیه توسط نویسندگان داخلی و خارجی نیز بر این موضوع تاكید دارند. بنابراین وقتی شاه و خاندان پهلوی در فساد مالی غوطهور هستند، میتوان وضع دولتهای وابسته را در آن دوران حدس زد و اگر تلاشی برای مبارزه با فساد صورت گرفته به یقین ادعایی دروغ بوده كه راه به جایی نمیبرد.۳۰
●دولتهای فاسد در رژیم سابق
فساد مالی وزیران و دولتهای بر سر كار آمده در دوران پهلوی دوم زبانزد خاص و عام است. هر دولتی كه بر مسند قدرت مینشست، بیشتر از دولت قبلی مرتكب اعمال فاسد میشد و جالب اینجاست كه هر دولت و كابینهای كه بر سر كار میآمد، سرلوحه كار خود را مبارزه با فساد قرار میداد و اعلام میكرد: «دولتها با فساد و در كنار فساد زندگی كردهاند و با عوامل و اسباب فساد در حال سازش دائمی و همزیستی مسالمتآمیز به سر بردهاند.»۳۱
مهمترین و اصلیترین راه برای سوءاستفادههای مالی و فساد دولتهای رژیم، خرید تسلیحات از طریق بودجه نظامی بود. طبق آمار موجود در دهه ۱۹۷۰ ارتش ایران دارای سلاحهایی بود كه حتی نیروهای نظامی امریكا هم به آنها مجهز نبودند و برخی از آنها برای ارتش امریكا گران تشخیص داده شده بود. بودجه مستقیم وزارت جنگ از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱ به میزان ۶۵ میلیارد ریال یعنی چهار برابر بودجه صنعتی و كشاورزی بود؛ كمكهای نظامی امریكا به ایران باعث گردید ۴۰ درصد از بودجه نفت كه میبایست برای كارهای عمرانی و توسعه اقتصادی خرج میشد، صرف كسری بودجه ناشی از نظامیكردن كشور شود.۳۲
در دولتهای انتصابی، مشاغل و پستهای دولتی، حكومتی و سفارتخانهای با پرداخت رشوههای كلان جابهجا میشد؛ این مشاغل ممكن بود به كسانی داده شود كه هرگز تخصصی در امور محوله نداشتند. نفوذ صاحبان ثروت و قدرت در دولتمردان و وزیران به جایی رسیده بود كه حتی ممكن بود اقتصاد مملكت را با بحران روبهرو كند. یكی از این نمونهها مربوط به وقتی است كه گلسرخی، وزیر منابع طبیعی بود. وی با یكی از تجار معروف به نام آهنچیان قرار گذاشتند هر جا زمین و یا ملك باارزشی یافتند، آن را جزو اراضی منابع طبیعی (ملی) معرفی كرده و آن را از تملك صاحبش خارج كنند و بعد از خرید ارزان، زمین را از ملی بودن خارج كرده، به چند برابر قیمت بفروشند و در این میان سود حاصله را بین خود تقسیم كنند.۳۳ مواردی از این دست در تاریخ بسیار به چشم میخورد.از بین دولتهای بر سر كار آمده، دولت هویدا و كابینه او بیشترین فساد را مرتكب شدهاند ؛ قمار، عیاشی و حیف و میل درآمدهای نفتی بیش از پیش در این دوران وجود داشت. فردوست در مورد اوضاع آن زمان میگوید: «در هیچ زمانی به اندازه دوران هویدا فساد گسترده نبود.» ۳۴ دریافت وامهای كلان و بازپرداخت آنها و بهویژه بهره آنها --- به منظور خودشیرینی -- باعث تاراج ثروت ملی و دلارهای نفتی حاصل از فروش نفت خام شد. جالب اینجاست كه كشور در سالهای شوك نفتی (۵۴ -- ۱۳۵۲) كه درآمدهای كلانی به دست آورده بود، به كشورهای مختلف وام میداد و از سویی، به دلایلی وام میگرفت. نكته اینجاست كه رژیم با شرایط سنگین و با بهره ۱۲۰ در هزار وام میگرفت و سرمایه ملت و درآمد نفت را با بهره ۶ در هزار به دیگر كشورها وام میداد.۳۵ پس از اینكه درآمد نفت و صادرات نفت خام كم شد، مشكلات یكی پس از دیگری جامعه را با بحران مواجه كرد؛ اجرای سیاستهای دروازه باز باعث شد كه واردات به ۵ برابر صادرات برسد. برای اینكه ایران نقطه امنی باشد و سپر دفاعی امریكا در مقابل كمونیست محسوب شود، هزینههای نظامی نیز افزایش یافت. این وضعیت تنها باعث ثروتمندتر شدن عدهای محدود و فقیر شدن قشرعظیمی از جامعه شد.۳۶
سیاستهای فریبكارانهای از جمله «انقلاب سفید» و «اصلاحات ارضی» نه تنها منافعی برای عامه مردم نداشت، بلكه عامل نفاق، تبعیض طبقاتی، فقر و مهاجرت بود. روند جاری در آن زمان به سمت وابستگی اقتصادی و سیاسی به غرب و به خصوص امریكا حركت میكرد. به این ترتیب، بخش مهمی از درآمدهای نفتی صرف خرید مواد مصرفی و بخش مهم دیگر آن نیز صرف خرید تسلیحات میشد. آن زمان در اقتصاد ایران ظرفیتسازی نشده بود، به همین دلیل ارتكاب مفاسد مالی و سوءاستفادهها به شدت رواج داشت. نمونه بارز این مساله مدت انتظار كشتیهای پهلو گرفته برای تخلیه بار بود؛ چون آمادگی لازم وجود نداشت، ممكن بود تا ۸۰۰ كشتی در صف انتظار برای تخلیه بار خود در نوبت بمانند و حتی گفته شده این انتظار گاهی تا ۶ ماه طول میكشید، این مساله برای صاحب كشتی مسوولیتی نداشت و اگر كالا فاسدشدنی بود، طبق دستور آن را در دریا میریختند. فردوست این وضعیت را رویه دایمی توقف كشتیها در بندرعباس عنوان كرده است.۳۷
فساد، رشوهخواری و سوءاستفادههای مالی به همراه ترویج عادات اجتماعی غیربومی و ارزشهای غیرسنتی طبقه حكومتی و دولتمردان باعث تنفر و پریشانی عموم ملت شده بود. این فساد با افزایش شدید قیمت نفت به اوج خود رسید، شاه و دولت دستنشانده همیشه میزان معینی فساد و رشوه را در میان مقامات ضروری میدانستند و به آن عمل میكردند. این وضعیت برای مردم و روحانیت مردمی غیرقابل تحمل بود؛ بنابراین اعتراضات مردمی و جرقههای انقلاب شعلهورتر شد.
در دورانی كه رژیم پهلوی آخرین نفسهای حیات خود را میكشید، شاه فرار كرده و كشور را به حال خود واگذاشته بود، هر كس از وابستگان هر آنچه میخواست، میكرد؛ در این دوران كوتاه نیز مفاسد مالی بزرگ و سوءاستفادههای كلانی وجود داشت. از جمله در زمان دولت بختیار كه دوره آن كوتاه بود، تلاش برای ارتكاب فساد با سرعت بیشتری صورت گرفت. بختیار به تنهایی حدود ۶۰ میلیون تومان از هزینه سری نخستوزیریرا به نفع خود برداشت كرده بود و تنها ۱۰ میلیون تومان را بابت باختهای خود در قمار پرداخته بود.۳۸
با این حال، عمر رژیم فاسد پهلوی به سر آمد و این در حالی بود كه تا به شدت در فساد فرو رفته بود. مردم دیگر تحمل چنین وضعیتی را نداشتند. رهبری دینی با همت مردم و پشتوانه الهی توانست بساط خاندان پهلوی را برچیند و با پیروزی انقلاب عمر آن را به سر آورد. به یقین یكی از علتهای اصلی بروز انقلاب اسلامی و پیروزی شكوهمند آن، وجود مفاسد مالی، رشوهخواری، حیف و میل اموال عمومی و سوءاستفادههای غیرقانونی دولتمردان و مقامات بالای رژیم سابق بود و به طوری كه اشاره كردیم، اكثر صاحبنظران و اندیشمندان داخلی و خارجی بر این مساله تاكید دارند.
●●جمعبندی و نتیجهگیری
فساد در رژیم پهلوی به نهایت خود رسیده بود و میلیاردها دلار توسط عمال داخلی و حتی خارجی از طریق اعمال فاسد جابهجا میشد. حتی طبق برآوردی، میزان فساد صورت گرفته بین سالهای ---۵۵ ۱۳۵۲ حدود یك میلیارد دلار بود.۳۹ این در حالی بود كه دولتهای داخلی خود را مدعی و حامی مبارزه با فساد مالی و رشوهخواری معرفی میكردند و جالبتر اینكه دولت امریكا نیز از گستردگی مفاسد مالی در ایران ابراز نگرانی میكرد و كمكهای خود را به دولت --- تنها به صورت تبلیغات دروغین --- كم میكرد؛ در حالی كه در فاصله سالهای ---۵۷ ۱۹۵۵ میزان كمكهای بلاعوض و وامهای دولت امریكا به ایران به طور متوسط در سال حدود ۱۰۰ میلیون دلار بود.۴۰
از طرفی در دوران سلطنت پهلوی اول و دوم، به افراد، گروهها و یا عواملی كه بایستی در یك جامعه مدنی به مبارزه علیه مفاسد مالی و رسواگری عاملان آن بپردازند، اجازه فعالیت و ادامه حیات داده نمیشد. در یك جامعه مدنی، مطبوعات یكی از اركان مبارزه با مفاسد مالی هستند؛ اما در رژیم پهلوی به جای مبارزه، خود سانسوری میكردند، آنها حق نداشتند انحرافی از رژیم پیدا كنند؛ سعی میكردند اعمال رژیم را توجیه كرده و از مخالفان، حوادث و جریانات واقعی سیاسی اسمی نبرند؛ چیزی نوشته میشد كه مسالهای به وجود نیاورد. پنجه سانسور اجازه تبادل فكر نمیداد و محیط با خفقان كامل توسط عوامل جاسوس و ساواك حفظ میشد.
قوه قضاییه نیز كه بایستی مستقل، آزاد و عادلانه عمل كند، وظیفه اصلی خود یعنی رسیدگی به جرایم، انحرافات و مفاسد را، فراموش كرده بود. با گذشت سالها چنان ضعیف شده بود كه بیشتر دستورات مقامات قوه مجریه، دولتهای فاسد و ساواك بر آن حاكم بود؛ مشاغل كلیدی در اختیار اشخاص فاقد صلاحیت قرار داشت و محدودیتهای مختلف، كارایی قوه قضاییه را مختل كرده بود. بیشتر وزیران، مقامات دولتی و حكومتی و صاحبان نفوذ، قدرت و ثروت، با عنوان سرعت در كار به دخالت در امور قضایی میپرداختند. قضات و مسوولان قضایی اگر به دستورات و نكات تحمیلی دولت و ساواك توجه نمیكردند و با چند دفعه احضار و جلب تسلیم سازمان امنیت نمیشدند، بدون سرو صدا از كار كنار گذاشته میشدند. قضات و عاملان قضایی هم كه بر سر كار بودند برای ارتقای مقام و عنوان، چاپلوسیهای بسیاری انجام میدادند و بسیاری از جنایات رژیم را تسهیل میكردند.
نبود احزاب مختلف و فعال نیز یكی از راههایی بود كه فساد مالی را تسهیل میكرد. اگر حزبی شكل میگرفت و طبق وظیفه خود، به رسواسازی فاسدان میپرداخت، بلافاصله نابود شده و اجازه ادامه حیات پیدا نمیكرد. البته جالب است بدانیم كه یك حزب مطرح وابسته وجود داشت با عنوان «حزب رستاخیز» كه توسط شاه و خاندان پهلوی پایهریزی شد. علت تكحزبی بودن نیز مشكل سوءاستفادههای مالی بیان میشد، آنها ادعا میكردند تنها با حزب واحد این معضل رفع میشود. افراد و گروهها مجبور به عضویت در این حزب بودند و كسانی كه امتناع میكردند، از حقوق اجتماعی خود محروم شده و گاهی حبس و شكنجه در انتظار آنان بود. حضرت امام(ره) با اعلامیهای صریح پرده از رسواییها و مفاسد صورت گرفته زیر لوای عضویت در حزب رستاخیز برداشتند و در ۲۸ صفر ۱۳۹۵ هجری قمری، به شدت حزب را زیر سوال بردند؛ ایشان فرمودند: «اجبار مردم به تظاهر در موافقت و پایكوبی و جنجال در امری كه مخالف خواسته آنهاست و اجبار ملت به ورود در حزب، نقض قانون اساسی است.» ایشان ورود افراد به این حزب را تحریم كردند.
بنابراین، میتوان گفت كه رژیم سابق و وابستگان آن در فساد مالی و سوءاستفادههای بسیاری غوطهور شده بودند و هیچكس نمیتوانست به مقابله با آنها بپردازد؛ همگان مسخ شده و در خواب غفلت فرو رفته بودند. اما گذشت زمان مردم را بیدار كرد و روحانیت و مردم با تمسك به ریسمان الهی بساط فساد و ارتشأ رژیم را برچیدند. پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رژیم پهلوی را با ابعاد و سیطره گسترده فسادش ابطال كرد. مقام معظم رهبری در توصیف وضعیت رژیم سابق چنین فرمودهاند: «رژیم پهلوی با نابودكردن كشاورزی ملی و وابسته كردن صنعت ناقص و معیوب و بازگذاشتن دست بیگانگان حریص و دوركردن دربار و غارت منابع نفتی و بذل و بخشش ثروت ملی به اربابان امریكایی و اروپایی و ویران كردن روستاها و تبدیل ایران به بازار كالاهای بیارزش خارجی و پیمانههای محصولات كشاورزی امریكا و برنامههای خائنانه دیگری از این قبیل، اقتدار كشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اداره قدرتهای خارجی كرده و رگ حیات ملت را به دست دشمنان سپرده بود.»۴۱ این بود كه پایههای انقلاب شكل گرفت و با جدیت تمام به ثمر نشست.
اما سوال مهمی كه شاید در اذهان باشد، این است كه چرا در ایران بعد از انقلاب همچنان شاهد بروز مفاسد مالی هستیم؟ هر چند این بحث مجال دیگری را برای پاسخ دادن میطلبد،۴۲ اما اشاراتی گذرا به این موضوع میكنیم. نخست اینكه به حمد الهی سران و مقامات طراز اول حكومتی از این مساله مبرا هستند و پیوسته در این خصوص گوشزدهایی میكنند. دیگر اینكه قوه قضاییه در ایران اسلامی مستقل و آزادانه عمل میكند و به شدت علیه مصادیق فساد مالی مبارزه میكند. سوم اینكه مطبوعات آزاد، جنبشهای دانشجویی و نیز تعدد احزاب و در یك كلام جامعه مدنی موجود، مجال جولان به فاسدان نمیدهد.
حال اگر فردی، گروهی و یا شخصیتی مرتكب اعمال فاسد شد، چندین بحث مطرح میشود؛ نخستین و مهمترین آن این است كه ارزشهای اخلاقی و آموزههای معنوی و دینی در او كم اثر و یا بیاثر شدهاند و از طرفی وجدان خفته او توانایی بیداركردن او را ندارد. اگر ارزشهای اخلاقی و دینی در جامعه پرفروغ باشد، شخص به خود اجازه ارتكاب مفاسد را نخواهد داد، چون در جامعه دینی كنترلهای درونی و بیرونی نقش اصلی خود را به خوبی ایفا میكنند. نكته دیگر اینكه شاید علت اصلی ارتكاب مفاسد، فقر و اقتصاد نوپای كشور باشد كه با توجه به جوانی انقلاب، رفتهرفته سایه شوم وابستگی سیاسی و اقتصادی رخت بربسته و اقتصاد داخلی با تكیه بر مردم و خداوند متعال شكوفاتر میشود. سومین بحث نیز آن است كه علت برخی از مفاسد در عدم شفافیت قوانین و یا تعدد آنهاست كه بایستی در اینخصوص نیز اقداماتی اساسی صورت گیرد. چهارمین توضیح اینكه بسیاری از مفاسد مالی صورت گرفته ممكن است ریشه خارجی داشته باشند و توسط بیگانگان و دشمنان حمایت و پشتیبانی شوند؛ دشمن انقلاب سعی بسیار دارد با توسل به ترفندهای گوناگون جو فاسدی را در داخل رواج دهد. لازم است ریشههای این نفوذ به خوبی شناخته و به طور كامل از بین برود و نیز عاملان فاسد و وابسته، رسوا شوند.
تمامی هموغم مسوولان حكومتی و دولتمردان مملكتی با ارائه قوانین و دستورالعملهای مختلفی، از جمله تشكیل مستمر جلسات ستاد مبارزه با فساد مالی و نیز تصویب قانون پولشویی و غیره، بر این است كه مصادیق فساد از جامعه اسلامی رخت بربندد، چرا كه جامعه اسلامی ما دنبالهروی حكومت دینی و جامعه علوی است. شایسته آن كه هدف اصلی مردم و مسوولان در راستای كمكردن فاصله طولانی با جامعه آرمانی علوی باشد و البته این، كاری بس عظیم و بزرگ است بنا به فرموده مقام معظم رهبری، «مهمترین بخش انجام اصلاحات در كشور ما بایستی مبارزه با فقر، فساد و تبعیض باشد.»
حسن دادگر
پینوشتها:
-۱- ر.ك. به: فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه ح.۱. مهران، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۶۵، ص ۹.
-۲- ر.ك. به: مهدی رهبری، اقتصاد و انقلاب اسلامی ایران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۹، ص ۲۹۱.
-۳- نمونههایی از این نظرات را در منابع زیر جستوجو كنید؛ نیكی آر. كدی، ریشههای انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۷۵؛ همچنین: سایروس ونس و برژینسكی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، انتشارات هفته، تهران، ۱۳۶۲، و نیز: فرد هالیدی، دیكتاتوری و توسعه سرمایهداری در ایران، ترجمه فضلالله نیكآیین، انتشارات امیركبیر، تهران، ۱۳۵۸.
-۴- سقوط شاه، ص ۹۲.
-۵- این بحث، نظر آنتونی پارسونز است كه در خاطرات خود در دوران سفارت خود (سفیر كبیر انگلیس) آورده است:
.۲۸,۹۷۹۱-۴۷۹۱۵, London, ۴۸۹۱, PP. ۱Anthony Parsons, The Pride and the Fall: Iran
-۶- مثالی در این زمینه را در كتاب زیر ببینید: حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۷۴، جلد اول، ص ۵۷۲.
-۷- برای ملاحظه برخی از نمونههای فساد مالی در ایران قدیم، ر.ك. به: حسن دادگر، فساد مالی: زمینهها، عوامل و راهكارهای خلاصی، به سفارش كانون اندیشه جوان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، انتشارات موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، در دست چاپ.
-۸- در تاریخ میخوانیم كه دستور داده شد دور سر حاكم خراسان را خمیر بگیرند و سرب مذاب در آن بریزند، تا او مجبور شود جواهرات نادری را به آغامحمدخان قاجار بدهد؛ ر.ك. به: سیدجلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، تابستان ۱۳۷۵، جلد اول، ص ۲۳.
-۹- ر.ك. به: تاریخ تمدن ویل دورانت، ترجمه گروهی از نویسندگان، انتشارات اسلامی، تهران، ۱۳۶۵، جلد ششم، ص ۸۴۲.
-۱۰- مثالهایی در اینباره را در ماخذ زیر ببینید: مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران، انتشارات زوار، تهران، بیتا، جلد اول، صص ۲۰۹ و ۵۱۴.
-۱۱- ر.ك. به: ناظمالاسلام كرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، بدون ناشر، ۱۳۵۷، جلد اول، ص ۱۲۷.
-۱۲- برای بررسیهای بیشتر در این زمینه، ر.ك. به: مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات امیركبیر، تهران، ۱۳۵۹، جلد چهارم، صص ۱۳۰ و ۸۴۹. جلد دوم، صص --۴۹۷ --۴۹۸ ۵۱۴
-۱۳- همچنین در تاریخ آمده كه وقتی ناصرالدین شاه دستور قتل امیركبیر را صادر كرد، با نقشه قبلی و حیله اطرافیان، در حال معاشقه با یكی از زنان خود بوده است و اطرافیان با این ترفند، مانع بزرگ خود را كه همانا امیركبیر بود از میان برداشتند؛ ر.ك. به: تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، صص ---۵۴ ۵۹.
-۱۴- ر.ك. به: ژولیان بارییر، اقتصاد ایران (---۱۳۴۹ ۱۲۷۹)، ترجمه مركز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، انتشارات سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه، تهران، ۱۳۶۳، ص ۱۹۷.
-۱۵- مرگ آنها توسط آمپول هوا و یا ماندن در سلولهایی پر از شپش آلوده به تیفوس شكل میگرفت كه به طور كامل مرگی طبیعی وانمود میشد؛ ر.ك. به: تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، صص ---۲۷۱ ۲۷۰.
-۱۶- تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، ص ۲۹۷.
-۱۷- كانون اندیشه دانشجوی مسلمان دانشگاه صنعتی امیركبیر، فساد مالی در حاكمیت، انتشارات موسسه فرهنگی خانه خرد، قم، ۱۳۸۰، ص ۵۸.
-۱۸- فردوست در كتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی به تفصیل در اینباره سخن گفته است؛ از جمله در این كتاب آمده كه ممكن بود برای یك معشوقه یك میلیون تومان هم بدهد و اگر زیبا و باارزش بود، در ماه ۱۰ میلیون در قالب جواهرات قیمتی به او رشوه میداد. برای بررسیهای بیشتر، ر.ك. به: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، صص ۴۸، ۵۰، ۲۱۶، ۲۲۶، ۲۶۲، ۲۶۵.
-۱۹- واحد مطالعات و تحقیقات اسلامی سازمان اوقاف و امور خیریه، رشوه: پدیده شوم اجتماعی، انتشارات اسوه، تهران، ۱۳۷۵، ص ۱۹۰.
-۲۰- برای ملاحظه موارد بیشتر، ر.ك. به: غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۷۷، جلد اول، صص ۵۳۶، ۵۳۹، ۵۴۶، ۵۴۷.
-۲۱- ر.ك. به: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، صص ۵۷۳ و ۵۷۲.
-۲۲- یراوند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه كاظم فیروزمندی و دیگران، چاپ سوم، نشر مركز، تهران، ۱۳۷۹، ص ۴۰۰.
-۲۳- توضیح اینكه این میزان تنها داراییها و سرمایههای داخلی آنان بود و میزان پولهای سرمایهگذاری شده در خارج و بانكهای خارجی را اگر به این داراییها بیفزاییم، در تصور نمیگنجد، ر.ك. به: ماخذ زیر:
.۲۵-۵۸۸۲۵۵-۲۵۸Iran: The Illusion of Power, St. Martion,s, Newyork, ۰۸۹۱, PP. ؛Robert Graham
-۲۴- به منظور بررسیهای بیشتر، ر.ك. به: ایران بین دو انقلاب، ص ۴۰۱؛ همچنین: سقوط شاه، ص ۱۴۷؛ و نیز: محمد حسنین هیكل، ایران، روایتی كه ناگفته ماند، ترجمه حمید احمدی، نشر الهام، تهران، بیتا، صص ۱۷۵،---۲۱۴ ۲۱۶.
-۲۵- احمدعلی مسعودانصاری، من و خاندان پهلوی، تنظیم و نوشته محمد برقعی و حسین سرافراز، نشر پیكان،تهران، ۱۳۷۶، چاپ پنجم، ص ۱۱۶.
-۲۶- ر.ك. به: ماروین زونیس، شكست شاهانه، ترجمه عباس مخبر، انتشارات طرح نو، چاپ دوم، تهران، زمستان ۱۳۷۰، صص ---۱۲۶ ۱۲۴.
-۲۷- تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، ص ۱۶۶.
-۲۸- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، صص ---۲۳۸ ۲۳۱.
-۲۹- از دیگر كسانی كه در این امر فعالیت داشت، محمودرضا --- یكی از برادران شاه --- بود كه به او اجازه داده بودند در امر كشت تریاك و فروش محصولات افیونی فعالیت داشته باشد؛ ر.ك. به: سقوط شاه، ص ۹۴.
-۳۰- وقتی در زمان نخستوزیری هویدا از او پرسیده میشود كه چرا با تجار فاسد مبارزه نمیكنید، میگوید: «چه فایده! چون آب از سرچشمه گلآلود است و اگر قصد مبارزه با این مفسدین باشد، باید از بالا شروع كرد و اول از همه شاه، خانواده و اطرافیانش را به محاكمه كشید. اگر هر كار دیگری هم غیر از این انجام شود، بینتیجه است»؛ سقوط شاه، ص ۹۰.
-۳۱- تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، جلد دوم، ص ۱۴.
-۳۲- ر.ك. به: حسن دادگر، ارزیابی رابطه با امریكا از دیدگاه اقتصادی، به سفارش كانون اندیشه جوان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، تهران، ۱۳۸۱، صص ۳۵، ۷۵، ۷۶.
همچنین در تاریخ آمده كه: «در اوج بحران اقتصادی كشور، در سال ۱۳۵۵ مبلغ ۱۲ میلیارد دلار از امریكا سلاح خریداری شد؛ بین سالهای ---۵۶ ۱۳۵۰ حدود ۲۰ درصد درآمدهای نفتی صرف خرید تسلیحات شد كه تقریبا نیمی از سلاحهای فروخته شده امریكا به تمامی دنیای خارج را شامل میگشت.» جان فوران، تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۷۷، ص ۵۱۲. -۳۳- برای بررسیهای بیشتر، ر.ك. به: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، ص ۲۷۱.
-۳۴- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، ص ۲۶۶.
-۳۵- ر.ك. به: تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، ص ۱۸۵.
-۳۶- ر.ك. به: اقتصاد و انقلاب اسلامی، ص ۲۱۲؛ همچنین: تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، صص ۵۹۰ -- ۵۸۹.
-۳۷- ر.ك. به: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلداول، ص ۲۷۵.
-۳۸- برای بررسی بیشتر و مشاهده نمونههایی از این دست، ر.ك. به: خاطرات فردوست در كتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی كه در دو جلد گردآوری شده است.
-۳۹- ر.ك. به: ایران بین دو انقلاب، ص ۴۱۱، به نقل از ماخذ زیر:
.۳۳-۳۴"The Crisis in Iran", Armed Forces Journal International, January ۹۷۹۱, PP. ؛A. Mansu
-۴۰- این مطلب را «مارلو» سفیر امریكا در ایران بیان داشته است؛ ر.ك. به:
.۱۱۹Iran: A Short Political Guid, Pall Mall, London, ۳۶۹۱, P. ؛J. Mrlow
-۴۱- پیام مقام معظم رهبری به مناسبت بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روزنامه جمهوری اسلامی، موزخ ۲۴/۱۱/۱۳۷۷، ص ۲.
-۴۲- نگارنده در كتابی با عنوان «فساد مالی: زمینهها، عوامل و راهكارهای خلاصی» به تفصیل در اینباره بحث كرده است .این كتاب كه در دست چاپ است، میتواند به این سوال پاسخی مقتضی بدهد.
حاكمان قاجار برای پرشدن خزانه دولت، هر ساله حكام ایالات را تغییر میدادند و از این انتصابات رشوههای فراوانی میگرفتند. حاكمان محلی نیز كارهای اداری را به اشخاص متمول میفروختند و از این راه بر اموال عمومی قیمومیت داشته و چپاولهای بسیار میكردند.
دستیازی به اموال عمومی و حیف و میل بیتالمال، در راه خوشگذرانی و عشرت شاهان قاجار صرف میگردید.
رضاشاه با تصرف اموال و املاك مردم، بزرگترین مالك ایران شده بود و تمام چرخهای حیاتی كشور را در جهت منافع شخصی خود به حركت درمیآورد. مرگ در انتظار كسانی بود كه حاضر نبودند املاك خود را تقدیم شاه كنند.
در تاریخ آمده است: «اداره سیصد شغل سطح بالای مملكتی فقط در اختیار ۷۰ الی ۸۰ نفر از سیاستمداران قدیمی و بانفوذ بود كه به جز چند مورد، سن همه آنها از ۵۰ و یا ۶۰ سال بیشتر بود.»
از آن جا كه خود دولت نیز فاسد بود، نمیتوانست در مقابل فساد مقامات و صاحبان قدرت و نفوذكاری انجام دهد و وقتی دولتمردان ادعای مبارزه با فساد مالی را میكردند، به سراغ چند تاجر، بازاری و یا كارمند دون پایه رفته و آنها را محاكمه میكردندشاه تنها در یك معامله با شركتهای اسلحهسازی امریكایی حدود ۵/۳ میلیارد دلار رشوه گرفته بود.
برپایی مجالس عیش و نوش، جشنها و مهمانیهای بسیار و پرخرج از دیگر مواردی بود كه هر یك از اعضای خاندان سلطنت و وابستگان به میل خود انجام میدادند. هزینه تمام این مجالس پرخرج از بودجههای مملكتی و خزانه عمومی تامین میشدند.
ارتش ایران دارای سلاحهایی بود كه حتی نیروهای نظامی امریكا هم به آنها مجهز نبودند و برخی از آنها برای ارتش امریكا گران تشخیص داده شده بود.
سیاستهای فریبكارانهای از جمله «انقلاب سفید» و «اصلاحات ارضی» نه تنها منافعی برای عامه مردم نداشت، بلكه عامل نفاق، تبعیض طبقاتی، فقر و مهاجرت بود.
بختیار به تنهایی حدود ۶۰ میلیون تومان از هزینه سری نخستوزیریرا به نفع خود برداشت كرده بود و تنها ۱۰ میلیون تومان را بابت باختهای خود در قمار پرداخته بود.
پینوشتها:
-۱- ر.ك. به: فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه ح.۱. مهران، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۶۵، ص ۹.
-۲- ر.ك. به: مهدی رهبری، اقتصاد و انقلاب اسلامی ایران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۹، ص ۲۹۱.
-۳- نمونههایی از این نظرات را در منابع زیر جستوجو كنید؛ نیكی آر. كدی، ریشههای انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۷۵؛ همچنین: سایروس ونس و برژینسكی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، انتشارات هفته، تهران، ۱۳۶۲، و نیز: فرد هالیدی، دیكتاتوری و توسعه سرمایهداری در ایران، ترجمه فضلالله نیكآیین، انتشارات امیركبیر، تهران، ۱۳۵۸.
-۴- سقوط شاه، ص ۹۲.
-۵- این بحث، نظر آنتونی پارسونز است كه در خاطرات خود در دوران سفارت خود (سفیر كبیر انگلیس) آورده است:
.۲۸,۹۷۹۱-۴۷۹۱۵, London, ۴۸۹۱, PP. ۱Anthony Parsons, The Pride and the Fall: Iran
-۶- مثالی در این زمینه را در كتاب زیر ببینید: حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۷۴، جلد اول، ص ۵۷۲.
-۷- برای ملاحظه برخی از نمونههای فساد مالی در ایران قدیم، ر.ك. به: حسن دادگر، فساد مالی: زمینهها، عوامل و راهكارهای خلاصی، به سفارش كانون اندیشه جوان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، انتشارات موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، در دست چاپ.
-۸- در تاریخ میخوانیم كه دستور داده شد دور سر حاكم خراسان را خمیر بگیرند و سرب مذاب در آن بریزند، تا او مجبور شود جواهرات نادری را به آغامحمدخان قاجار بدهد؛ ر.ك. به: سیدجلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، تابستان ۱۳۷۵، جلد اول، ص ۲۳.
-۹- ر.ك. به: تاریخ تمدن ویل دورانت، ترجمه گروهی از نویسندگان، انتشارات اسلامی، تهران، ۱۳۶۵، جلد ششم، ص ۸۴۲.
-۱۰- مثالهایی در اینباره را در ماخذ زیر ببینید: مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران، انتشارات زوار، تهران، بیتا، جلد اول، صص ۲۰۹ و ۵۱۴.
-۱۱- ر.ك. به: ناظمالاسلام كرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، بدون ناشر، ۱۳۵۷، جلد اول، ص ۱۲۷.
-۱۲- برای بررسیهای بیشتر در این زمینه، ر.ك. به: مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات امیركبیر، تهران، ۱۳۵۹، جلد چهارم، صص ۱۳۰ و ۸۴۹. جلد دوم، صص --۴۹۷ --۴۹۸ ۵۱۴
-۱۳- همچنین در تاریخ آمده كه وقتی ناصرالدین شاه دستور قتل امیركبیر را صادر كرد، با نقشه قبلی و حیله اطرافیان، در حال معاشقه با یكی از زنان خود بوده است و اطرافیان با این ترفند، مانع بزرگ خود را كه همانا امیركبیر بود از میان برداشتند؛ ر.ك. به: تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، صص ---۵۴ ۵۹.
-۱۴- ر.ك. به: ژولیان بارییر، اقتصاد ایران (---۱۳۴۹ ۱۲۷۹)، ترجمه مركز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، انتشارات سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه، تهران، ۱۳۶۳، ص ۱۹۷.
-۱۵- مرگ آنها توسط آمپول هوا و یا ماندن در سلولهایی پر از شپش آلوده به تیفوس شكل میگرفت كه به طور كامل مرگی طبیعی وانمود میشد؛ ر.ك. به: تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، صص ---۲۷۱ ۲۷۰.
-۱۶- تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، ص ۲۹۷.
-۱۷- كانون اندیشه دانشجوی مسلمان دانشگاه صنعتی امیركبیر، فساد مالی در حاكمیت، انتشارات موسسه فرهنگی خانه خرد، قم، ۱۳۸۰، ص ۵۸.
-۱۸- فردوست در كتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی به تفصیل در اینباره سخن گفته است؛ از جمله در این كتاب آمده كه ممكن بود برای یك معشوقه یك میلیون تومان هم بدهد و اگر زیبا و باارزش بود، در ماه ۱۰ میلیون در قالب جواهرات قیمتی به او رشوه میداد. برای بررسیهای بیشتر، ر.ك. به: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، صص ۴۸، ۵۰، ۲۱۶، ۲۲۶، ۲۶۲، ۲۶۵.
-۱۹- واحد مطالعات و تحقیقات اسلامی سازمان اوقاف و امور خیریه، رشوه: پدیده شوم اجتماعی، انتشارات اسوه، تهران، ۱۳۷۵، ص ۱۹۰.
-۲۰- برای ملاحظه موارد بیشتر، ر.ك. به: غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۷۷، جلد اول، صص ۵۳۶، ۵۳۹، ۵۴۶، ۵۴۷.
-۲۱- ر.ك. به: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، صص ۵۷۳ و ۵۷۲.
-۲۲- یراوند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه كاظم فیروزمندی و دیگران، چاپ سوم، نشر مركز، تهران، ۱۳۷۹، ص ۴۰۰.
-۲۳- توضیح اینكه این میزان تنها داراییها و سرمایههای داخلی آنان بود و میزان پولهای سرمایهگذاری شده در خارج و بانكهای خارجی را اگر به این داراییها بیفزاییم، در تصور نمیگنجد، ر.ك. به: ماخذ زیر:
.۲۵-۵۸۸۲۵۵-۲۵۸Iran: The Illusion of Power, St. Martion,s, Newyork, ۰۸۹۱, PP. ؛Robert Graham
-۲۴- به منظور بررسیهای بیشتر، ر.ك. به: ایران بین دو انقلاب، ص ۴۰۱؛ همچنین: سقوط شاه، ص ۱۴۷؛ و نیز: محمد حسنین هیكل، ایران، روایتی كه ناگفته ماند، ترجمه حمید احمدی، نشر الهام، تهران، بیتا، صص ۱۷۵،---۲۱۴ ۲۱۶.
-۲۵- احمدعلی مسعودانصاری، من و خاندان پهلوی، تنظیم و نوشته محمد برقعی و حسین سرافراز، نشر پیكان،تهران، ۱۳۷۶، چاپ پنجم، ص ۱۱۶.
-۲۶- ر.ك. به: ماروین زونیس، شكست شاهانه، ترجمه عباس مخبر، انتشارات طرح نو، چاپ دوم، تهران، زمستان ۱۳۷۰، صص ---۱۲۶ ۱۲۴.
-۲۷- تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، ص ۱۶۶.
-۲۸- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، صص ---۲۳۸ ۲۳۱.
-۲۹- از دیگر كسانی كه در این امر فعالیت داشت، محمودرضا --- یكی از برادران شاه --- بود كه به او اجازه داده بودند در امر كشت تریاك و فروش محصولات افیونی فعالیت داشته باشد؛ ر.ك. به: سقوط شاه، ص ۹۴.
-۳۰- وقتی در زمان نخستوزیری هویدا از او پرسیده میشود كه چرا با تجار فاسد مبارزه نمیكنید، میگوید: «چه فایده! چون آب از سرچشمه گلآلود است و اگر قصد مبارزه با این مفسدین باشد، باید از بالا شروع كرد و اول از همه شاه، خانواده و اطرافیانش را به محاكمه كشید. اگر هر كار دیگری هم غیر از این انجام شود، بینتیجه است»؛ سقوط شاه، ص ۹۰.
-۳۱- تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، جلد دوم، ص ۱۴.
-۳۲- ر.ك. به: حسن دادگر، ارزیابی رابطه با امریكا از دیدگاه اقتصادی، به سفارش كانون اندیشه جوان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، تهران، ۱۳۸۱، صص ۳۵، ۷۵، ۷۶.
همچنین در تاریخ آمده كه: «در اوج بحران اقتصادی كشور، در سال ۱۳۵۵ مبلغ ۱۲ میلیارد دلار از امریكا سلاح خریداری شد؛ بین سالهای ---۵۶ ۱۳۵۰ حدود ۲۰ درصد درآمدهای نفتی صرف خرید تسلیحات شد كه تقریبا نیمی از سلاحهای فروخته شده امریكا به تمامی دنیای خارج را شامل میگشت.» جان فوران، تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۷۷، ص ۵۱۲. -۳۳- برای بررسیهای بیشتر، ر.ك. به: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، ص ۲۷۱.
-۳۴- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، ص ۲۶۶.
-۳۵- ر.ك. به: تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، ص ۱۸۵.
-۳۶- ر.ك. به: اقتصاد و انقلاب اسلامی، ص ۲۱۲؛ همچنین: تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، صص ۵۹۰ -- ۵۸۹.
-۳۷- ر.ك. به: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلداول، ص ۲۷۵.
-۳۸- برای بررسی بیشتر و مشاهده نمونههایی از این دست، ر.ك. به: خاطرات فردوست در كتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی كه در دو جلد گردآوری شده است.
-۳۹- ر.ك. به: ایران بین دو انقلاب، ص ۴۱۱، به نقل از ماخذ زیر:
.۳۳-۳۴"The Crisis in Iran", Armed Forces Journal International, January ۹۷۹۱, PP. ؛A. Mansu
-۴۰- این مطلب را «مارلو» سفیر امریكا در ایران بیان داشته است؛ ر.ك. به:
.۱۱۹Iran: A Short Political Guid, Pall Mall, London, ۳۶۹۱, P. ؛J. Mrlow
-۴۱- پیام مقام معظم رهبری به مناسبت بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روزنامه جمهوری اسلامی، موزخ ۲۴/۱۱/۱۳۷۷، ص ۲.
-۴۲- نگارنده در كتابی با عنوان «فساد مالی: زمینهها، عوامل و راهكارهای خلاصی» به تفصیل در اینباره بحث كرده است .این كتاب كه در دست چاپ است، میتواند به این سوال پاسخی مقتضی بدهد.
حاكمان قاجار برای پرشدن خزانه دولت، هر ساله حكام ایالات را تغییر میدادند و از این انتصابات رشوههای فراوانی میگرفتند. حاكمان محلی نیز كارهای اداری را به اشخاص متمول میفروختند و از این راه بر اموال عمومی قیمومیت داشته و چپاولهای بسیار میكردند.
دستیازی به اموال عمومی و حیف و میل بیتالمال، در راه خوشگذرانی و عشرت شاهان قاجار صرف میگردید.
رضاشاه با تصرف اموال و املاك مردم، بزرگترین مالك ایران شده بود و تمام چرخهای حیاتی كشور را در جهت منافع شخصی خود به حركت درمیآورد. مرگ در انتظار كسانی بود كه حاضر نبودند املاك خود را تقدیم شاه كنند.
در تاریخ آمده است: «اداره سیصد شغل سطح بالای مملكتی فقط در اختیار ۷۰ الی ۸۰ نفر از سیاستمداران قدیمی و بانفوذ بود كه به جز چند مورد، سن همه آنها از ۵۰ و یا ۶۰ سال بیشتر بود.»
از آن جا كه خود دولت نیز فاسد بود، نمیتوانست در مقابل فساد مقامات و صاحبان قدرت و نفوذكاری انجام دهد و وقتی دولتمردان ادعای مبارزه با فساد مالی را میكردند، به سراغ چند تاجر، بازاری و یا كارمند دون پایه رفته و آنها را محاكمه میكردندشاه تنها در یك معامله با شركتهای اسلحهسازی امریكایی حدود ۵/۳ میلیارد دلار رشوه گرفته بود.
برپایی مجالس عیش و نوش، جشنها و مهمانیهای بسیار و پرخرج از دیگر مواردی بود كه هر یك از اعضای خاندان سلطنت و وابستگان به میل خود انجام میدادند. هزینه تمام این مجالس پرخرج از بودجههای مملكتی و خزانه عمومی تامین میشدند.
ارتش ایران دارای سلاحهایی بود كه حتی نیروهای نظامی امریكا هم به آنها مجهز نبودند و برخی از آنها برای ارتش امریكا گران تشخیص داده شده بود.
سیاستهای فریبكارانهای از جمله «انقلاب سفید» و «اصلاحات ارضی» نه تنها منافعی برای عامه مردم نداشت، بلكه عامل نفاق، تبعیض طبقاتی، فقر و مهاجرت بود.
بختیار به تنهایی حدود ۶۰ میلیون تومان از هزینه سری نخستوزیریرا به نفع خود برداشت كرده بود و تنها ۱۰ میلیون تومان را بابت باختهای خود در قمار پرداخته بود.
منبع : ماهنامه زمانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست