پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات دو قطبی یا چند قطبی


انتخابات دو قطبی یا چند قطبی
اگرچه تا دقیقه ۹۰ احتمال تغییر در این ترکیب دور از ذهن نیست اما آنگونه که از شرایط موجود در کشور بر می‌آید، هر یک از دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا با کاندیداهای متعدددی برای انتخابات دهم مواجه‌اند.
این نخستین وجه تشابه انتخابات این دوره با دور گذشته است که جناحین سیاسی به‌رغم ادوار گذشته، با کاندیداهای متعددی به برگزاری انتخابات نزدیک می‌شوند. به گونه‌ای که اگر چه در انتخابات ریاست جمهوری هفتم، سید محمد خاتمی با علی اکبر ناطق نوری -در کنار کاندیداتوری ری‌شهری و زواره‌ای- کاندیداهای شاخص دو جناح به شمار می‌رفته و با یکدیگر به رقابت پرداختند؛ اما در عرصه انتخابات ریاست جمهوری نهم، جناحین سیاسی کاندیداهایی چون مهدی کروبی، مصطفی معین، محسن مهرعلیزاده از اصلاح طلبان و علی لاریجانی، محمود احمدی‌نژاد، اکبر هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی، محمد باقر قالیباف، علی اکبر ولایتی و احمد توکلی از اصولگرایان را داشتند که به مصاف با یکدیگر رفتند. (البته ولایتی، توکلی و رضایی به ترتیب تا نزدیک شدن به برگزاری انتخابات از عرصه کناره‌گیری کردند)
در مقایسه آذرماه سال ۸۳ با آذرماه ۸۷ شاهد تجدید حضور اغلب این کاندیداها هستیم. چه آنکه مهدی کروبی کاندیداتوری قطعی خود را اعلام کرده و کسانی چون مهرعلیزاده و قالیباف و رضایی نیز نشانه‌هایی از کاندیداتوری احتمالی خود را ابراز کرده‌اند. البته علاوه بر رقبای سابق این عرصه، چهره‌های دیگری نیز به جمع این رقبا افزوده شده‌اند. کسانی چون خاتمی، مصطفی پورمحمدی، ناطق نوری، حسن روحانی و...به این ترتیب تعداد بازیگران این عرصه اگر بیشتر از انتخابات قبل نباشد، کمتر نخواهد بود.
دومین وجه تشابه انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری، تلاش ائتلاف‌های جمعی اصلاح طلب و اصولگرا برای ایجاد اجماع میان گروه‌های مختلف و اعلام حمایت از کاندیداتوری یک کاندیدای واحد است. تلاشی که در انتخابات گذشته با شکست مواجه شد. همین نکته یکی از وجوه تفاوت انتخابات ریاست جمهوری گذشته و حال است. چرا که در آن زمان تنها نصایحی بود که اجماع بهتر از افتراق است اما الان تجربه این امر نیز وجود دارد و هر دو جناح می دانند که تعدد کاندیداها مساوی با تشتت آرای میان گروههای سیاسی از یکسو و سرشکن شدن آرای رای دهندگان میان آنها از سوی دیگر است؛ تعددی که حداقل نتیجه حاصل از آن، کاهش سقف آرای منتخب نهایی به نسبت روسای جمهور پیش از خود خواهد بود. (کما اینکه سقف آرای احمدی‌نژاد در دور اول انتخابات ریاست جمهور گذشته به مراتب کمتر از خاتمی بود)
یکی دیگر از تفاوت‌های انتخابات پیش رو با دور گذشته در این است که تکلیف ائتلاف‌های دو طرف برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری مشخص نیست. چه آنکه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و جبهه اصلاحات در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نهم تشکیل شده و سازوکارهای خود را تعریف کرده بودند. اما در حال حاضر هیچ یک از دو گروه سیاسی موجود سازوکار مشخصی در دستور کار خود ندارند. نه اصلاح‌طلبان می‌دانند که می‌خواهند به شورای حکمیت پیشنهادی کروبی اقتدا کنند و نه اصولگرایان می‌دانند که تابع دولت وحدت ملی یا کابینه ائتلافی یا شورای حکمیت خواهند بود یا نه؟
● انتخابات دومرحله‌ای و نتایج آن
روشن‌ترین پاسخی که به چرایی عدم تعریف سازوکارهای انتخاباتی جناحین سیاسی داده می‌شود، آن است که «هنوز تا انتخابات ریاست جمهوری آینده فرصت بسیاری باقی است و نیازی به عجله نیست!» این را هم سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت و هم اسدالله بادامچیان به عنوان قائم مقام حزب موتلفه اسلامی می گویند. از سوی دیگر، محمدرضا خباز عضو اعتماد ملی و حسین مرعشی عضو کارگزاران نیز باور مشابهی دارند.
اما مساله این جاست که اگرچه با این تاخیر، کاندیداهای دو طرف مشخص‌تر می‌شوند و عرصه رقابت شفاف‌تر می‌گردد اما هرچه تعریف مدل‌های اجماعی دیرتر ارائه شود، تمکین گروهها به اجرای آن نیز بیشتر به تعویق خواهد افتاد.البته کسانی چون پرویز سروری، سخنگوی مجمع نمایندگان تهران و عضو جبهه متحد اصولگرایان بر این باور است که «تعمق و تدبر در ارائه یک مدل مورد اجماع لازم است چون هرچه مشارکت گروه‌ها در تعریف این مدل بیشتر باشد، تمکین از نتیجه نهایی آن نیز بیشتر خواهد بود.»
این در حالی است که تجربه انتخابات ریاست جمهوری نهم نشان داد که علی رغم تدبر در تعریف این مدل اجماعی و حتی عقد میثاق‌نامه‌ای مشترک میان کاندیداها، باز هم ضمانت اجرایی لازم برای تمکین از نظر اجماع ائتلاف‌ها وجود ندارد.چنان چه این بار نیز این مدل‌های اجماعی پاسخگو نباشد و کاندیداهای متعدد وارد عرصه شوند، بعید نیست که انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز همچون انتخابات ریاست جمهوری گذشته به دور دوم کشیده شود. البته چهره‌هایی چون شهاب الدین صدر عضو جبهه متحد اصولگرایان بر این باورند که «در شرایط سیاسی موجود نمی‌توان هیچ پیش بینی‌ای نسبت به زمان برگزاری انتخابات داشت و باید منتظر تعیین کامل آرایش نیروها بود. چرا که ممکن است هر لحظه این آرایش تغییر یابد و گروههای سیاسی بسته به حرکت گروه مقابل، اقدامی نوین را انجام دهند.»
سیدرضا اکرمی نیز در گفت وگو با «خبرآنلاین» این احتمال را مطرح کرد و گفت: به نظر من انتخابات آتی نیز با وجود این همه کاندیدای احتمالی به دور دوم کشیده خواهد شد. جواد آرین‌منش عضو موتلفه اسلامی نیز این احتمال را دور از ذهن ندانست و گفت: تنها چیزی که مانع از دومرحله‌ای شدن انتخابات می‌شود اجماع گروههای سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب بر معرفی یک کاندیدای واحد است.علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر نیز با بیان اینکه «طبیعت انتخابات، قالبی یک مرحله‌ای دارد»، یادآورشد که «دو مرحله‌ای شدن انتخابات ریاست جمهوری تنها در دوره نهم و آن هم به دلیل تعدد زیاد کاندیداها رخ داد. به زعم وی اگر همچنان این روند در انتخابات ریاست جمهوری آتی تکرار شود، بعید نیست که بار دیگر شاهد انتخاباتی دو مرحله‌ای باشیم.»
محمدرضا خباز عضو حزب اعتماد ملی نیز معتقد است که «اگر جناحین سیاسی کشور با یک کاندیدا وارد عرصه شوند، انتخابات یک مرحله‌ای خواهد بود اما تعدد کاندیداها آن را به دور دوم خواهد کشانید.»
امیدوار رضایی میرقائد عضو حزب توسعه و عدالت نیز با تایید این سخنان ادامه داد: دو مرحله‌ای شدن انتخابات باعث شکسته شدن آرا و کاهش سطح آرای منتخب نهایی خواهد شد. به این ترتیب دولت آینده از پشتوانه رای کمتری برخوردار خواهد بود که این به نفع نظام نیست.
فارغ از این مساله اینکه رقابت نهایی در صورت دومرحله‌ای شدن انتخابات میان چه کاندیداهایی خواهد بود نیز سوالی دیگر است که پاسخ‌های متفاوتی نسبت به آن داده می شود. چه آنکه از نگاه اکرمی و آرین منش، یکی از کاندیدهایی که به دور دوم انتخابات راه خواهد یافت، محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور کنونی است.
اما محجوب و خباز هیچ پیش بینی‌ای از اینکه رقابت نهایی میان چه نوع کاندیداهایی خواهد بود، ندارند و «حدس دقیق در مورد آن را محال» می‌دانند. با این حال امیدوار رضایی، معتقد است که «تعیین رقبای نهایی در دور دوم انتخابات، به آرایش سیاسی اصلاح طلبان بستگی دارد.» به گفته وی «اگر اصلاح طلبان با یک کاندیدای واحد و قوی وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شوند، رقابت در مرحله دوم میان یکی از نامزدهای اصولگرا و آن نامزد واحد اصلاح طلبان خواهد بود. اما اگر اصلاح طلبان به اجماع نرسیده و با کاندیداهای متعدد وارد عرصه شوند، رقابت مرحله دوم میان دو کاندیدای اصولگرا برگزار خواهد شد.»
این موضوع هم با انتخابات گذشته دارای وجه تشابه است و هم دارای وجه تمایز. تشابه از این جهت که انتخابات به دور دوم کشیده می‌شود و تمایز از این باب که نخستین بار است که رئیس‌جمهوری برای تمدید دوره ریاستش بر قوه مجریه، وارد مصافی دو مرحله ای می‌شود. شاید از همین روست که چهره‌های مدافع دولتی چون حمید رسایی و احمد بزرگیان با قطعیت اعلام می‌کنند که «دوره ریاست جمهوری در ایران هشت ساله است وباز هم احمدی‌نژاد رئیس جمهور خواهد شد.»
تمایز دیگر در آن است که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته یکی از راه‌یافتگان به دور دوم هاشمی رفسنجانی بود و اکثر قریب به اتفاق ناظران سیاسی معتقد بودند که هر کسی که به مصاف هاشمی‌برود، پیروز خواهد شد اما در حال حاضر تردید وجود دارد که احمدی‌نژاد پیروز مرحله دوم نیز باشد. چه آنکه اکرمی و آرین‌منش اظهار داشتند که «پیروزی احمدی‌نژاد در دور دوم بسته به این است که رقیب وی در این مرحله چه کسی باشد. اگر چه آرین‌منش این موضوع را غیر قابل پیش بینی می‌دانست اما اکرمی معتقد بود که اگر رقیب احمدی‌نژاد یکی از کاندیداهای اصلاح‌طلبان باشد، قطعا احمدی‌نژاد رای می‌آورد اما اگر رقیب وی اصولگرا باشد، باید بسته به شرایط آن روز در این مورد اظهار نظر کرد و در حال حاضر پیش‌بینی ان غیر ممکن است.
● نقش کلیدی خاتمی
برخی بازیگران عرصه سیاست بر این باورند که در این اثنا محمد خاتمی، نقشی کلیدی دارد. به گفته محمدرضا میرتاج‌الدینی اگر کاندیداتوری خاتمی قطعی شود و اصلاح‌طلبان در حمایت از او متحد شوند، اصولگرایان نیز برای تضمین پیروزی خود علی رغم تمامی اختلاف نظرهایی که دارند در حمایت از احمدی‌نژاد به اجماع خواهند رسید. پیش‌بینی وی را دیگرانی چون محمدرضا تابش و سیدمهدی پورفاطمی اعضای مشارکت و اعتماد ملی نیز قبول دارند.
اما مساله این جاست که آیا مهدی کروبی که چندین بار اعلام کرده به هیچ وجه انصراف نمی‌دهد، حاضر به کناره‌گیری به نفع خاتمی خواهد بود؟ و یا خاتمی که تا کنون همچون هاشمی رفسنجانی در انتخابات گذشته حضورش را در هاله‌ای از ابهام گذاشته و اعلام کاندیداتوری نکرده، بالاخره تصمیم به حضور در این عرصه خواهد گرفت یا نه؟
علاوه بر این باید دید که احزاب سیاسی اصولگرا بویژه جامعه اسلامی مهندسین و جامعه روحانیت مبارز که اکنون از جمله منتقدین اصولگرای دولت نهم به شمار می‌روند، حاضر به حمایت از کاندیداتوری رئیس جمهور کنونی خواهند شد؟ آیا کاندیداهای اصولگرای منتقد احمدی‌نژاد همچون محمدباقر قالیباف یا احمد توکلی حاضر می‌شوند به نفع احمدی‌نژاد، عرصه را واگذار کنند؟
تمامی اینها سوالاتی است که پاسخ به آن تا نزدیکی بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری آینده مشخص می‌شود. از این رو باید منتظر ماند و دید که بازیگران عرصه رقابت انتخابات ریاست جمهوری دهم چه کسانی خواهند بود و گروههای سیاسی چه آرایشی به خود خواهند گرفت. مضاف بر اینکه باید منتظر ماند و دید که عنصر تعیین کننده این رقابت، یعنی افکار عمومی چه تصمیمی را بر کاندیداها و حامیان آنها تحمیل خواهند کرد.
نسرین وزیری
منبع : خبر آنلاین


همچنین مشاهده کنید