جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

عمل و عکس‌العمل


عمل و عکس‌العمل
اگر عملی روی دهد، حتماً عکس‌العمل آن‌هم باید روی دهد. نیروی عکس‌العمل با نیروی عمل مساوی است و هر دو از یک جنس هستند. هر فکری، علاقه‌ای، تخیلی موجب عکس‌العمل می‌شود. نیکی پاداش خاص خود را دارد و بدی مجازات خود را. این قانون عمل و عکس‌العمل است. خداوند نه فرد بد را تنبیه و مجازات می‌کند و نه به افراد نیکوکار پاداش می‌دهد، بلکه این اعمال خود آنان است که پاداش یا مجازات به‌دنبال دارد. هیچ‌کس را نباید مورد سرزنش قرار داد. این قانون با دقت هر چه تمام و به‌صورت علمی در تمامی موارد اعمال می‌شود. قانون عمل و عکس‌العمل هم در طبقات فیزیکی و هم در طبقات ذهنی عمل می‌کند.
● قانون جایگزینی
این قانون در همه جای طبیعت وجود دارد. دانه می‌شکفد و درختی عظیم از آن رشد می‌کند. زغال می‌شود و از بین می‌رود، اما در عوض گرما به‌وجود می‌آید. قانون جایگزینی ایجاد تعادل می‌کند و در طبیعت صلح و آرامش، تعادل و هماهنگی ایجاد می‌کند. هیچ‌کس نمی‌تواند از این قانون سخت و جبری نافرمانی کند. اگر شما عملی منفی انجام دهید، برای جبران، میوه‌ای بد برداشت خواهید کرد. اگر زندگی یک شخص را به‌عنوان واقعه‌ای منفرد در نظر بگیرید که با تولد کالبد فیزیکی آغاز می‌شود و با مرگ پایان می‌پذیرد، نمی‌توانید برای مسائل زندگی هیچ توضیحی مناسب یا هیچ راه‌حلی بیابید. در هر حال زندگی کنونی‌تان در مقایسه با زندگی روحی و معنوی شما هیچ‌چیز نیست. این زندگی گذرا و تنها یک تکه از کلمه زندگی است. هرگاه بخواهید علت یا تقدم چیزی را پیدا کنید، باید عمیقاً به مسائل زندگی معنوی جاودانه بپردازید. قانون جایگزینی کل زندگی معنوی را در بر می‌گیرد. زندگی با تجزیه بین کالبد فیزیکی پایان نمی‌پذیرد، شما باید نسبت به روح خود بارزترین نگرش را در نظر بگیرید. آنگاه اصل مطلب برایتان مشخص می‌شود. برای همه مسائل پیچیده و بغرنج زندگی راه‌حلی عالی و رضایت‌بخش پیدا می‌کنید، بدین ترتیب دیگر برای گله کردن و عزاداری یا سوءتفاهم جائی وجود نخواهد داشت.
● قانون جزا و مجازات
براساس این قانون، هر عمل نادرستی جزای خود را به‌دنبال دارد. قوانین علت و معلول، عمل و عکس‌العمل، جایگزینی و مجازات همه و همه اعمال می‌شوند. کسی‌که به دیگری آسیب می‌رساند اول به‌خود آسیب می‌رساند. کسی که سر دیگری را کلاه می‌گذارد اول سر خود را کلاه گذاشته است.
به خاطر داشته باشید که خداوند نه مغرض است نه ظالم. خداوند مسئول ثروت یا فقر کسی نمی‌باشد. شما نتیجه اعمال خود را دریافت می‌کنید. در این دنیا هیچ چیز آشفته و یا بی‌دلیل متغیر نیست. وقایع به‌طور اتفاقی یا شانسی و بدون ترتیب و نظم مشخص روی نمی‌دهند، بلکه میان آنها یک توالی منظم وجود دارد و با نظمی خاص به‌دنبال هم روی می‌دهند. بین آنچه شما انجام می‌دهید و آنچه در آینده روی می‌دهد یک ارتباط مشخص و خاص وجود دارد. همیشه دانه‌هائی بکارید که به شما میوه‌هائی شیرین و گوارا بدهند، دانه‌هائی که سعادت این دنیا و پس از آن‌را برای شما به بار بیاورند.
● کارما چگونه شکل گرفته است؟
هر انسان ذاتاً سه‌بعدی است و از سه بعد ایچها Ichha، جنانا jnana و کریا Kriya، تشکیل شده است. ایچها علایق و احساسات فرد است. جنانا دانش فرد است. کریا اراده و عزم فرد است. این سه بعد کارمای فرد را می‌سازند. فرد چیزهائی چون صندلی، درخت و... را می‌شناسد. احساس شادی و غم می‌کند. اراده می‌کند فلان کار را انجام دهد یا فلان کار را نکند.
در پس هر عملی علایق و افکار فرد وجود دارد. علاقه به یک شی موجود، در ذهن رشد می‌کند، آن‌گاه فکر می‌کنید چطور آن‌را به‌دست بیاورید، سپس برای تصاحب آن اقدام می‌کنید. علاقه، فکر و عمل همیشه همراه هم هستند. این سه رشته‌هائی است که در طناب کارما به هم پیچیده شده و به‌هم پیوسته‌اند.
علاقه تولید کارما می‌کند. شما برای کسب آنچه که دوست دارید سعی و اقدام می‌کنید. کارما ثمرات خود را به شکل درد یا شادی ظاهر می‌سازد. این قانون کارما است.
● سرنوشت آدمی چگونه شکل می‌گیرد؟
کارمای واقعی تفکر کردن است. تفکر عینیت می‌یابد و به عمل تبدیل می‌شود. اگر به ذهنتان اجازه دهید به افکار آموزنده بپردازید شخصیتی اصیل می‌یابید. اگر افکار منفی را در سر بپرورانید شخصیتی پست و فرومایه پیدا می‌کنید. بنابراین با پرورش افکار والا شخصیت خود را شکل می‌دهید. شما عملی را می‌کارید و عادتی را برداشت می‌کنید، عادتی را می‌کارید و شخصیتی را برداشت می‌کنید. شخصیتی را می‌کارید و سرنوشت برداشت می‌کنید. بنابراین سرنوشت ساخته و پرداخته خود شماست. می‌توانید با انجام اعمال نیک و تغییر نحوه تفکر خود، آن‌را باطل و بی‌اثر کنید و تغییر دهید. مردمان بزرگ این خواسته را با انجام کارهای نیک جامه عمل می‌پوشانند. پتانسیل‌های افکار و اعمال آنها جمع می‌شود و در یک تولد فرد روحانی بزرگی چون بودا، عیسی مسیح و شانکارا Shankara پا به عرصه وجود می‌گذراند. هیچ عملی بیهود نیست. صبر و تلاش خستگی‌ناپذیر لازم است، شما باید مراقب تک‌تک افکار، سخنان و اعمال خود باشید.
اراده انسان همواره آزاد بوده و خواهد بود. اما خودخواهی این آزادی را تضعیف کرده است. آدمی می‌تواند با خلاصی از علائق پست، پسندها و ناپسندها اراده خود را تصفیه کرده و آن‌را قوی و فعال سازد.
کارما سه حالت دارد:
سانچیتا (Sanchita) یا همه کارماهای جمع شده گذشته. بخشی از این نوع کارما در شخصیت فرد، تمایلات و توانائی‌ها، قابلیت‌ها، گرایش‌ها و علائق وی دیده می‌شود.
پرارابدها (Prarabdha) یا کارهای مثمرثمر. بخشی از کارمای گذشته که مسئول کنونی ماست. این کارما آماده برداشت. نمی‌توان از آن دوری کرد یا آن‌را تغییر داد. براساس آن شما قرض‌های گذشته خود را می‌پردازید.
آگامی (Agami) یا کارهای کنونی. کارمائی که در حال حاضر برای آینده انجام می‌شود. این نوع کارما راکریامانا (Kriyamana) یا وارتامانا (Vartamana) هم می‌نامند. در ادبیات ودانتا تشبیه زیادی در این‌باره وجود دارد:
کمانگیر یا تیراندازی تیردانی مملو از تیر دارد. این تیرها داخل تیردان، کارمای ”سانچیتا“ هستند.
کمانگیر تیری را پرتاب می‌کند، تیر دیگر از دست او خارج شده است و نمی‌تواند آن‌را پس بگیرد. تیر پرتاب شده ”پرارابدها“ است. او می‌خواهد تیر دیگری بیندازد، این تیر که هنوز پرتاب نشده ”آگامی“ است.
روش دیگری برای فهم کارما در نظر گرفته شده که موجودی غذا و غلات است.
”سانچیتا“ ذخیره غلات جمع شده هست.
”پرارابدها“ غلاتی است که در حال پختن در ظرف است.
”آگامی“ غلاتی است که به‌عنوان محصول بعدی کاشته می‌شود.
فرد ممکن است بر ”سانچیتا“ و ”آگامی“ کنترل کامل داشته باشد، پس باید بر ”پرارابدها“ی خود کار کند. فرد حتی به واسطه ”ایشوآرا“ یا خداوند هم نمی‌تواند از ”پرارابدها“ جلوگیری کند.
● سرنوشت و تلاش فردی
قانون کارما تغییرناپذیر است، با این‌حال فرصت و جائی هم برای عنایت الهی وجود دارد. عنایت از طریق پشیمانی، پرهیزکاری و ایمان ایجاد می‌شود. ندامت قانون کارما را دستکاری نمی‌کند، تغییر نمی‌دهد، بلکه عملی است مثل سایر اعمال که ثمره خود را برجا می‌گذارد. فرد نمی‌تواند آنچه را که باید برداشت کند به تنهائی تغییر دهد، اساساً با تلاش فردی مسلماً می‌تواند تکرار آن‌را کنترل کند. تلاش فردی پوروشارتها ”Purushartha“ است. سرنوشت ”پرارابدها“ است.”پرارابدها“ فقط ”پوروشارتهائی“ است که در تولدهای گذشته انجام شده است، تلاش‌های امروز فرد به سرنوشت آینده او تبدیل می‌شود، همان‌طور فقط زمان حال وجود دارد، همان‌طور که فقط ”پوروشارتها“ وجود دارد. خداوند هم با آدمی کار می‌کند، این در واقع ”پوروشارتها“ است.
ریزش باران و شرایط جوی تحت کنترل انسان نیست. با این‌حال کشاورزان زمین را شخم می‌زنند، آنها شخصاً تلاش می‌کنند، محصول ممکن است به خاطر کم‌آبی خوب از آب در نیاید. با وجود این کشاورزان برای به‌دست آوردن یک محصول خوب تمام تلاش خود را می‌کنند و دست از کار نمی‌کشند. به همین ترتیب تمرین‌های یوگا هم تلاشی است برای خنثی کردن ”پرارابدهای“ منفی. اگر ”پرارابدها“ نیرومند باشد، یوگا نیرومندتر از آن است. روح هر فرد مثل کشاورز است که یک قطعه زمین دارد. مساحت زمین، نوع خاک و شرایط جاری همه از قبل مشخص شده‌اند. کشاورز آزاد است تا بر روی زمین خود زراعت کند، آن‌را کود داده و محصولی به‌دست آورد یا این‌که آن‌را چون یک تکه زمین بایر به‌حال خود رها کند.
”پرارابدها“ فقط به گذشته مربوط می‌شوند. آینده در دستان شماست. شما می‌توانید سرنوشت خود را تغییر دهید. شما اختیار دارید تا هر طور می‌خواهید عمل کنید. خودتان را به قدرت تشخیص، شادی، بینش، طیب‌خاطر و روحی متهور و جسور تجهیز کنید، آینده‌ای درخشان پیش روی شما خواهد بود، بگذارید گذشته‌ها مدفون شوند، امید خود را از دست ندهید. شما می‌توانید تأثیر عوامل منفی و نیروهای مخالف و سیاه را که ممکن است برعلیه شما اقدام کنند خنثی کنید. شما می‌توانید سرنوشت را باطل کنید. سرنوشت مخلوق خود شماست. شما سرنوشت خود را با افکار و اعمال خود خلق می‌کنید. نگوئید ”کارهای من این سرنوشت را برایم رقم زده است.“
خودتان اقدام کنید. ”پوروشارتها“ را انجام دهید. تاپاس Tapas (پرهیزکاری) کیند. تمرکز کنید، خود را تصفیه کنید، مراقبه کنید، تقدیرگرا (جبرگرا) نشوید، تسلیم رخوت و سستی نشوید. مثل یک بره بع‌بع نکنید. مثل یک شیر نعره بزنید، به خاطر داشته باشید که شما صاحب و ارباب سرنوشت خود هستید.
● ”تناسخ ارواح“
از جمادی مردم و نامی شدم
وزنما مردم به حیوان سرزدم
مردم از جیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم
همیه دیگر بمیرم از بشر
تا برآرم از ملائک بال و پر
وز ملائک بایدم جستن زجو
کل شیءٌ مالک الا وجهه
بار دیگر از فلک پران شدم
آنچه اندر و هم ناید آن شدم
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم اناالیه راجعون
ـ مولانا شیخ‌جلال‌الدین رومی
شیخ جلال‌الدین رومی شاعر و عارف بزرگ، گذشته، حال و آینده انسان را به زیبائی تشریح می‌کند. همه ادیان بزرگ به ما می‌گویند که هدف از زندگی شناخت خود و سپس شناخت خداوند است.
● جسم وسیله‌ای برای حمل روح
اتحاد روح با کالبدی مشخص ”تولد“ و جداشدن روح از این کالبد ”مرگ“ نامیده می‌شود. روح وقتی نیام فیزیکی خود را ترک می‌کند براساس اعمال خود به آسمان‌ها پرواز می‌کند.
روند این پرواز تا بدانجا ادامه پیدا می‌کند که روح پس از گذر از چند زندگی و پس از پاک شدن از همه آلودگی‌ها و کسب دانش کامل و واقعی در مورد ذات جاودان خود، به موکشا (Moksha) یا ”رهائی نهائی“ می‌رسد و لذت سعادت جاودان را می‌چشد.
● مدارکی دال بر باقیماندن روح پس از مرگ
عاشق شدن در نگاه اول احساسی است از یک زندگی گذشته، دو روحی که قبلاً به یکدیگر عشق ورزیده‌اند، این موضوع را به خاطر دارند و حس می‌کنند، گوئی قبلاً همدیگر را دیده‌اند. این نوع عشق فقط یک جاذبه جنسی نیست و به‌ندرت شکست می‌خورد. بودا برای همسرش در زندگی قبلی به بودا کرده بود، او همچنین از زندگی‌های قبلی افراد دیگر هم جزئیاتی بیان کرده بود.
آدمی را می‌توان به گیاهی تشبیه کرد که رشد می‌کند، شکوفا می‌شود و می‌میرد ـ اما نه به‌طور کامل. این گیاه دانه‌های خود را برجا می‌گذارد و این دانه‌ها به‌نوبه خود گیاه دیگری را به‌وجود می‌آورند. هر آدمی با اعمال نیک و بد در زندگی کالبد فیزیکی ممکن است بمیرد و تجزیه شود، اما تأثیرات ظریف نمی‌میرند، تک‌تک ما باید دوباره به دنیا بیائیم تا از ثمرات این اعمال یا لذت ببریم یا به خاطر آنها زجر بکشیم و بدهی خود را بپردازیم. پس بیائید از همین امروز روش زندگی خود را عوض کنید و به خداوند پناه ببرید. بیائید در کار ما یا اعمالتان تجدید نظر کنید. بیائید خوب بودن و کار خوب انجام دادن را سرلوحه زندگیتان قرار دهید تا شما هم مثل هزاران عابد و زاهد واقعی به ”موکشا“ یا رهائی دست یابید و بهشت را تجربه کنید.

منبع: اینترنت Divine life society
برگردان: مریم جوادزاده
منبع : مجله دانش یوگا


همچنین مشاهده کنید