پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


خاطرات فارنهایت ۱۱/۹


خاطرات فارنهایت ۱۱/۹
گری ریتسو، با همکاری تدوینگر صدا اسکات گیتو، عشق پرشور خود به پروژه و ذره‌ذره تجربه‌ای را که در جریان کار روی ۵۰ فیلم داستانی اندوخته بود در طراحی صدای مستند مایکل‌مور به‌کار گرفت. گری ریتسو، ناظر تدوین صدا Supervising Sound editor و مسوول میکس re-recording mixer فیلم مستند مشهور مایکل‌مور بود. این تجربه در عین حال که برایش هیجان‌انگیز و ارضاکننده بود در هر مرحله توانایی‌ها و مهارت‌های او را در آزمونی سخت به چالش می‌خواند. ضرب‌الاجل‌های فشرده، فرمت‌های گوناگون صدا، منابع گوناگون صدا با کیفیت‌های مختلف و نیاز به واکنش سریع نسبت به تغییرات فیلم در آخرین دقایق، کار روی فارنهایت ۱۱/۹ را به تجربه‌ای به کلی متفاوت نسبت به کارهای دیگری که تا آن زمان کرده بود، تبدیل کرد. به قول خودش: «روشی که در فارنهایت ۱۱/۹ داشتیم منحصربه‌فرد بود. معمولا یک فیلم را به پنج، شش یا حتی هفت حلقه تقسیم می‌کنند. در اینجا اما نخستین چیزی که ما از بخش تصویر دریافت کردیم تکه‌های کوچکی از فیلم بودند. ما چندین هفته در «اسکای‌واکر ساند» [بخش تدوین صدای شرکت لوکاس دیجیتال] در اتاق تدوین روی فیلم کارمی‌کردیم. چیزی حدود دو هفته گذشته بود که بساط‌مان را جمع کردیم و به نیویورک رفتیم.»
گیتو و ریتسو ۱۰ هفته در نیویورک کار کردند و به کمک مایکل‌مور کار را به سرانجام رساندند. یک Pro Tools ۵.۱ در اتاق تدوین تصویر دایر کردند که برایشان این امکان را فراهم می‌کرد که به راحتی با تدوینگران تصویر کار کنند. ریتسو می‌گوید: «این بهترین شکل مستندسازی است. کارگردانی دارید که کار با بخش‌های صدا و تصویر را همزمان پیش می‌برد.»
ریتسو ادامه می‌دهد: «همه چیز خیلی تند اتفاق می‌افتاد. اینطوری بود که تا مایکل‌مور به سراغ تدوین سکانس بعدی می‌رفت ما روی صدای سکانسی که بسته بود کار می‌کردیم. تکنولوژی کمک بزرگی بود برای اینکه بتوانیم با تغییرات انبوه و محدودیت‌های ناشی از یک تیم صدای دو نفره کنار بیاییم.»
ریتسو توضیح می‌دهد: «تکنولوژی کمک می‌کند ما بتوانیم از نظر صدا آنطور که می‌خواهیم در فیلم مشارکت داشته باشیم و در عین حال به فیلمساز اجازه می‌دهد آنطور که دلش می‌خواهد خود را بیان کند.» با استفاده از توانایی‌های «پرو تولز» در زمینه conforming و نرم‌افزاری به نام EdiTrace که این کار را به‌طور خودکار انجام می‌داد، آنها به‌راحتی می‌توانستند از عهده تغییراتی که مور مرتب در فیلم می‌داد، بربیایند. به قول ریتسو: «ما از «ادی تریس» برای انجام کارهای محاسباتی‌مان استفاده می‌کردیم. این نرم‌افزار کاری را که در جلسه قبل کرده بودیم همانطور تعدیل می‌کرد که تدوینگران تصویر کار جلسه قبل‌شان را اصلاح کرده بودند. اینطوری ما دست‌کم از قافله عقب نمی‌ماندیم.»
یکی دیگر از عوامل موفقیت بخش صدا کوشش‌های خستگی‌ناپذیر کارل دیل بود که سمت آرشیویست ارشد را داشت. کار او این بود که به قدر کافی مواد آرشیوی برای مور فراهم کند تا او به‌راحتی بتواند هرچه را می‌خواهد در فیلم بگنجاند. ریتسو می‌گوید: «همراه فیلم‌های آرشیوی صدای آرشیوی می‌آید. اگر یک تکه فیلم خبری آرشیوی صدای واقعا بدی داشت، ما سراغ کارل می‌رفتیم و از او می‌‌خواستم منبع بهتری برای همان تکه صوتی پیدا کند.» ریتسو به خاطر می‌آورد که هرچند در بیشتر موارد دیل مشکل را حل می‌کرد، گاهی هم پیش می‌آمد که منبع بهتری پیدا نمی‌شد و آنها ناچار دست به کار می‌شدند و اقداماتی را که لازم بود برای بهبود کیفیت آن تکه صوتی انجام می‌دادند.
در ساخت فارنهایت ۱۱/۹ هر صدایی از چند مرحله عبور می‌کرد. به گفته ریتسو: «مرحله اول مرحله بازیابی یا اصلاح صدا بود. در این مرحله ما سعی می‌کردیم صدا را تا آنجا که ممکن بود قابل شنیدن بکنیم، تا حد ممکن از شر نویز خلاص شویم، بدون اینکه یکدستی باند صدا آسیبی ببیند. در مرحله بعد آن را با تصویر سینک و تلطیف می‌کردیم. آخرین مرحله این مسیر میکس بود، جایی که ما EQ، فشرده‌سازی و بالانس هر یک از باندهای صدا را در برابر باندهای دیگر انجام می‌‌دادیم. از برکت نرم‌‌افزار «ادی تریس»، ما یک‌بار صدا را تمیز می‌کردیم،‌ بعد به کمک «پرو تولز»، تغییرات اعمال‌شده به‌طور منظم با تغییرات تصویر از نو سینک می‌شد. وظیفه دشواری که باید با آن دست و پنجه نرم می‌کردیم، این بود: «باید در یک نوبت کار را درست انجام می‌دادیم و می‌فرستادیم برای میکس نهایی.»
یکی از سکانس‌‌های فارنهایت که تدوین صدای آن برای ریتسو بسیار مهم بود، سکانس مونتاژ خود واقعه ۱۱ سپتامبر بود که یکی از تکان‌دهنده‌ترین فصل‌های فیلم هم هست. چون آمریکایی‌ها صدها بار تصاویر سقوط برج‌‌های دوقلو را دیده بودند از نظر بیان سینمایی تصمیم گرفته شده بود،‌ در این بخش کار اصلی به‌عهده صدا باشد.
ریتسو موضوع را اینطور توضیح می‌دهد: «ما می‌خواستیم با یکی، دو ثانیه سکوت شروع کنیم، یکی، دو ثانیه فقط آمبیانس صدای شهر: آخرین صداها پیش از اینکه دنیای ما تغییر کند. بعد همه آن آشوب و درهم‌ریختگی را دارید. یک‌جور هراس همگانی را. بعضی‌ها فریاد می‌زنند، بعضی‌ها گریه می‌کنند. تکه کوچکی صدای رادیو. هر صدایی که شما می‌شنوید از صداهایی انتخاب شده که در روز واقعه ضبط شده‌اند. از هیچ صدای آرشیوی استفاده نشده است. زورآزمایی ما این بود که تا حد امکان آن را قوی دربیاوریم. آن را همان اندازه که واقعا بود عصبی بسازیم بدون اینکه ماجرا را بیش از اندازه احساسات‌برانگیز و جنجالی نمایش دهیم. در یک کلام، آن را واقعی دربیاوریم.»
گری ریتسو بعد از فارنهایت ۱۱/۹، وقتی فیلم داشت رکورد گیشه فیلم‌های مستند را می‌شکست، روی مراحل پساتولید فیلم باورنکردنی‌ها به کارگردانی براد بیرد کار می‌کرد.
روبرت صافاریان
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید