جمعه, ۲۰ مهر, ۱۴۰۳ / 11 October, 2024
مجله ویستا
چگونگی حکومت پیامبر اکرم(ص) در رابطه با جانشینی ایشان
حكومت اسلامی، كه در مدینه به دست پیامبر اكرم(ص) تشكیل شد، فصل تازهای را درباره امور حكومتی و تشكیل دولت برروی مردم شبه جزیره عربستان گشود. آنان كه با گرایش به اسلام و در سایه حكومت پیامبر اكرم(ص) امت واحدی را به وجود آورده بودند و امورشان نظم ویژهای یافته بود، یقیناً پس از آن حضرت نیز نمیتوانستند بدون حاكم و حكومتی منسجم به زندگی اجتماعی خویش ادامه دهند و تاریخ اسلام نیز به این امر گواه است كه حكومت در میان مسلمانان، پس از پیامبر(ص) نخست به صورت خلافت و سپس پادشاهی و موروثی استمرار یافت.
مسأله حكومت پس از پیامبر اكرم(ص) از دو بعد قابل بررسی است: از لحاظ نظری، با مراجعه به آیات و روایات و دلایل عقلی و نیز شواهد تاریخی میتوان بررسی كرد كه حكومت پس از آن حضرت، چگونه میبایست استمرار مییافت و آیا آن چه در تاریخ تحقق یافته است، با دلایل مسأله سازگار است یا نه. از لحاظ تاریخی نیز میتوان با بررسی چگونگی تشكیل نهاد خلافت و استمرار آن در طول زمان، به تحقیق درباره ماهیت خلافت پرداخت. بحث تفصیلی درباره این دو مسأله، از موضوع این نوشته خارج است. جهت اول بحث، تقریباًموضوع بخش عمدهای از مباحث این كتاب است و بیشتر مباحث جهت دوم نیز ربطیبه موضوع بحث ما ندارد؛ اما هر یك از این دو بعد، به گونهای میتواند ما را در شناختماهیت الهی یا مردمی حكومت پیامبر اكرم(ص) یاری دهد. اینك آنها را از این جهت بررسی میكنیم.
واضح است كه هر دو نظریه الهی و مردمی بودن، هم چون حكومت پیامبر اكرم(ص)، درباره حكومت پس از آن حضرت نیز مطرح است. بدین ترتیب، رابطهای دو طرفه بین این دو حكومت، از این جهت برقرار است ؛ یعنی پذیرش مردمی بودن حكومت آن حضرت، در چگونگی حكومت پس از ایشان تأثیر گذار است و پذیرش الهی بودن حكومت پس از آنحضرت و شكلگیری آن از طریق نصب حاكم توسط خداوند، در چگونگی حكومت رسول خدا(ص) مؤثر است. هرگاه ثابت شود كه پیامبر اكرم(ص) بر اساس انتخاب مردم، به تشكیل حكومت پرداخت و حكومت ایشان ربطی به مسأله نبوت در رسالتش نداشت، حكومت پس از آن حضرت نیز همین گونه خواهد بود؛ زیرا دیگر وجهی باقی نمیماند كه به واسطه آن بخواهیم به حكومتی الهی و منصوب از سوی خداوند، در استمرار حكومت نبوی قائل شویم؛ امّا اگر همان طور كه گفتیم حكومت آن حضرت، حكومتی الهی و برخاسته از رسالت و نبوت باشد درباره حكومت پس از آن حضرت، هر دو احتمال مردمی و الهی بودن وجود دارد و برای اثبات هر یك، نیازمند دلیل هستیم.
اما در جهت عكس، اعتقاد به مردمی و غیر الهی بودن حكومت، پس از پیامبر اكرم(ص) تأثیری در ماهیت حكومت نبوی ندارد؛ زیرا این احتمال وجود دارد كه حكومت آن حضرت، مربوط به رسالتش باشد و به نصب الهی محقق گردیده باشد؛ ولی هرگاه مبنای نصب را در حكومت پس از پیامبر اكرم(ص) بپذیریم، یعنی معتقد شویم كه حاكم جامعه اسلامی، در این زمان باید از سوی خداوند نصب گردد، در مییابیم كه پیامبر اكرم(ص) نیز به واسطه نصب الهی، حاكم جامعه اسلامی شده بود؛ زیرا چگونه میتوان تصور كرد كه خاستگاه و منشأ حكومت در زمان آن حضرت، اراده، خواست و انتخاب مردم باشد و خود آن حضرت و مردم نیز با چنین اعتقادی به تشكیل حكومت اقدام كردهاند، آن گاه رسول خدا(ص) به نصب حاكم پس از خویش اقدام كند و حكومت پس از او حكومتی الهی و منصوب از سوی خداوند باشد؟ چنین امری اقتضا دارد كه فرع بر اصل فزونی داشته و آن حضرت حقوق مردم را مراعات نكرده باشد و امانتی را كه مردم در اختیار او گذاشتهاند، بدون اجازه در اختیار شخص دیگری قرار داده باشد.
اما این كه آیا آن حضرت، دست به چنین اقدامی زده و حاكم پس از خویش را نصب كرده است یا آن را به مردم واگذار كرده، مطلبی است كه در فصلهای پیشین درباره آن سخن گفتیم و نتیجه گرفتیم كه نه تنها در غدیر خم، بلكه در موارد بسیار دیگری، آن حضرت خلیفه و حاكم پس از خود را به مردم معرفی كرده و با نصب او به امامت و خلافت پس از خویش، از مردم خواسته است كه از او اطاعت كنند. البته اگر تنها این مطلب نیز ثابت شود كه امامان معصوم(ع) غیر از بیان مسائل دین و رهبری امور عبادی مردم، رهبری سیاسی و اجتماعی آنان را نیز برعهده داشتهاند و مردم موظف بودهاند در این امور نیز از آنان اطاعت كنند، این مطلب، به خودی خود، بر نصب آنان به حكومت دلالت دارد؛ زیرا هیچ دلیلی جز نصب، چنین اقتضایی ندارد و ما در فصل آینده نیز در این باره سخن خواهیم گفت.
●خلافت، جانشینی پیامبر(ص)
با نگرشی تاریخی به حكومت اسلامی پس از پیامبر اكرم(ص) میبینیم كه حكومت در این زمان، با زمان آن حضرت تفاوتی اساسی دارد. همان طور كه گذشت، حكومت رسول خدا از ایمان مردم به اسلام و رسالت آن حضرت نشأت گرفت؛ اما در حكومتهای بعدی، امور انسانی مانند نفوذ قبیله یا فرد یا مردم، در تعیین حكومت نقش اساسی داشت و بر سر حكومت، منازعات بسیاری نیز رخ داد.این امور موجب میشود كه مسأله خلافت، به روایت تاریخی آن، امری غیر الهی باشد؛ یعنی نصب از سوی خداوند و پیامبرش، در تعیین حاكم نقشی نداشت؛ اما همین حكومت غیر الهی نیز دارای ابعادی است كه میتواند ماهیت حكومت رسول خدا(ص) را از نظر مردمی یا الهی بودن روشن كند.
حكومت اسلامی در طول قرنهای متمادی پس از پیامبر اكرم(ص) چه در زمان خلفای راشدین و چه در زمان حكومتهای موروثی، با عنوان «خلافت» شناخته میشود. با مراجعه به تاریخ اسلام، در مییابیم كه هر چند این واژه، در اواسط قرن اول هجری، عنوانی برای حكومت گردیده است، اما در سالهای آغازین استعمال آن، تنها بامفهوم لغوی خود، برای اشاره به جانشینی پیامبر اكرم(ص) به كار میرفته است. ابوبكر در اولین خطبه خود برای توجیه حكومت خویش و برای انتخاب نامی برای آن، میگوید: ما اكنون در خلافت نبوت هستیم.[۷۵] مردم نیز تا آخر، ابوبكر را با عنوان خلیفهٔ رسول اللّه خطاب میكردند[۷۶] و خود او نیز در نامه هایش تنها از همین عنوان استفاده میكرد.[۷۷] عمر در آغاز خلافت، «خلیفهٔ خلیفهٔ رسول اللّه» خوانده میشد تا این كه خود او یا به پیشنهاد دیگران، به علت طولانی بودن این لقب، «امیرالمؤمنین» نامیده شد.[۷۸]
اكنون با توجه به این كه خلافت همان طور كه در مقدمه كتاب گذشت به معنای جانشینی است و تلقی مردم و خلفای صدر اسلام از حكومت پس از پیامبر اكرم(ص) این بود كه این حكومت، جانشین نبوت و حاكم در آن، جانشین رسول خدا است و در معنای كلمه جانشینی نهفته است كه فرد اصلی باید دارای مقامی باشد كه به جانشین منتقل میشود، پس روشن میشود كه رسول خدا(ص) با عنوان رسالت، دارای مقام حكومت بوده است تا این كه جانشین او نیز دارای چنین مقامی باشد. اگر رسول خدا به واسطه انتخاب مردم، مقام حكومت را به دست آورده بود و رسالت ایشان هیچ نقشی در این زمینه نداشت، دلیلی برای نامیدن حكومت پس از او به خلافت نبوت، و حاكم در این حكومت، به خلیفه رسول خدا وجود نداشت و خلفای پس از او نمیتوانستند با استناد به این كه آنان خلیفه رسول خدا(ص) هستند،مردم را به اطاعت خویش فراخوانند. زمانی كه ابوبكر میخواست جانشینی عمر را مسجّل كند، عمر به همراه غلام ابوبكر، كه نامه استخلاف او در دستش بود، به میان مردم آمد و گفت:
ایها الناس اسمعوا و اطیعوا قول خلیفهٔ رسول اللّه...[۷۹]
ای مردم! بشنوید و اطاعت كنید كلام جانشین رسول خدا را....
و نباید مردم سنت ابوبكر و عمر را هم چون سنت رسول خدا(ص) بدانند و از خلفای پس از آنان و حتی از حضرت علی(ع) تقاضا كنند كه طبق سنت این دو نفر عمل كنند.[۸۰]
●نهادینه نبودن حكومت انتخابی در صدر اسلام
یكی دیگر از اموری كه نشان میدهد حكومت پیامبر اكرم(ص) با تكیه بر انتخاب مردم تشكیل نشد و بنابراین، بازگشت به رسالت او دارد، اتفاقاتی است كه در انتخاب خلفای پس از آن حضرت به وقوع پیوست. خلافت ابوبكر در سقیفه و در جمع بسیار محدودی از مهاجران و انصار، با آنچنان سرعت و تعجیلی شكل گرفت كه مجری اصلی آن، یعنی عمر نیز آن را فلته و لغزش مینامد و از خداوند میخواهد كه مردم را از شر آن محفوظ نگاه دارد. پس از انتشار خبر بیعت با ابوبكر، اعتراضات بسیاری صورت گرفت كه بیشتر آنها از سوی كسانی بود كه به حق اهل بیت در این زمینه ایمان داشتند؛ ولی هیچ یك از این اعتراضات، چنین رویكردی ندارد كه شما حق مردم را غصب كردهاید و میخواهید به زور بر آنان حاكم شوید، بلكه قاطبه مردم، به راحتی تسلیم این بیعت تعجیلی شدند.
خلافت عمر، كه با نصب صریح ابوبكر شكل گرفت، از خلافت ابوبكر این را كمتر داشت كه اگر در بیعت با ابوبكر، دست كم تعدادی حضور داشتند و در شكل دادن به آن مؤثر بودند، خلافت او تنها به دستور ابوبكر صورت گرفت و تنها اراده وخواست او آن را محقق ساخت. خلافت عثمان نیز اگر چه در ظاهر، بر عهده شورای شش نفره بود، ولی در واقع، همه كار، به دست یك نفر صورت گرفت كه نظر او معیار تعیین خلیفه بود. بدین ترتیب، آیا ما میتوانیم معتقد باشیم كه در زمان رسول خدا(ص) وضعیت اجتماعی به گونهای بود كه مردم، خود به انتخاب حاكم اقدام میكردند، ولی در سال دهم هجری، ابوبكر آن گونه به خلافت رسید و در سال سیزدهم هجری، یعنی دو سال و اندی پس از رحلت پیامبر اكرم، عمر با نصب صریح از سوی ابوبكر، بدون این كه با مخالفتی از سوی مردم روبه رو شود؛ آیا این امور نشانگر این نیست كه مردم هیچ تصوری از این كه خود، حاكم جامعه اسلامی را برگزیدند، نداشتند و حكومت ابوبكر را از این جهت كه او خلیفه رسول خدا بود، و حكومت عمر را از این جهت كه منصوب خلیفه رسول خدا بود، پذیرفتند و سالها بعد مطیع خلیفهای شدند كه تنها در شورای شش نفره مطرح و نصب گردیده بود.
آنچه در جریان خلافت اتفاق افتاد، نشان میدهد كه در سالهای پس از رحلت پیامبر اكرم (ص) انتخاب حاكم جامعه، توسط مردم، نه تنها نهادینه نشده بود، بلكه مردم تصوری نیز از آن در ذهن خویش نداشتند و این امر حكایت از آن دارد كه در زمان تشكیل حكومت رسول خدا (ص) نیز چنین تصوری وجود نداشته است ؛ زیرا اگر مردم در این زمان كه تا زمان خلافت، تنها یازده سال فاصله دارد، بر اساس انتخاب و رأی عمومی به انتخاب آن حضرت اقدام كرده بودند، باید برای زمان پس از آن حضرت نیز همین امر را در ذهن داشته باشند و به همان صورت عمل كنند، بلكه از این كه نصب خلیفه، به عنوان جانشین رسول خدا(ص) به وسیله ابوبكر، به راحتی جای خویش را در جامعه اسلامی باز كرد و بعداً نیز در طول قرنهای متمادی حكومت موروثی در جامعه اسلامی برقرار بود، میتوان دریافت كه مردم از حكومت رسول خدا(ص) تلقی نصب از سوی خداوند را داشتند و از این لحاظ كه او رسول الهی بود، اطاعت از آن حضرت را لازم میشمردند و حكومت آن حضرت تنها بر اساس ایمان به اسلام و رسالت ایشان شكل گرفت و توسعه یافت. پس از ایشان نیز حكمرانان جامعه اسلامی، با تمسك به اینكه آنان جانشین رسول خدا(ص) وحتی در بعضی موارد، جانشین خداوند هستند، بر مردم حكومت كردند.
منبع:فصلنامه حكومت اسلامی
[۱]. حدید، آیه ۲۵.
[۲]. تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۷۱.
[۳]. تاریخ طبری، ج۲، ص۶۳.
[۴]. الطبقات الكبری، ج۱، ص۲۰۰.
[۵]. نهجالبلاغه، خ۲۶.
[۶]. همان، خ۱۰۴.
[۷]. نهج البلاغه، خ۱۹۲.
[۸]. آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا، ص۶۲ به بعد.
[۹]. حدید، آیه ۲۵.
[۱۰]. آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا، ص۷۳.
[۱۱]. حدید، آیه ۲۵.
[۱۲]. بقره، آیه ۲۶۵؛ شمس، آیه ۹ و ۱۰؛ لیل، آیه ۱۷ و ۱۸.
[۱۳]. آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا، ص۶۴.
[۱۴]. حشر، آیه ۷.
[۱۵]. توبه، آیه ۱۰۳.
[۱۶]. توبه، آیه ۲۹.
[۱۷]. الطبقات الكبری، ج۱، ص۲۰۲.
[۱۸]. تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲۵.
[۱۹]. بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۷۸، ح۶.
[۲۰]. تاریخ طبری، ج۲، ص۳۵۰.
[۲۱]. نهج البلاغه، خ۱۶۹.
[۲۲]. همان، نامه ۳۶.
[۲۳]. بحارالانوار، ج ۱۵، ص۲۰۰، ح ۱۷.
[۲۴]. تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۵۴.
[۲۵]. فروع كافی، ج۱، ص۱۰، كتاب الجهاد، باب وجوه الجهاد، ح۲.
[۲۶]. هود، آیه ۱۲.
[۲۷]. بحارالانوار، ج۳۲، ص۲۹۹، ح۲۶۰ و ص۳۰۳، ح۲۶۷.
[۲۸]. همان، ج۳۳، ص۱۸، ح۳۷۶.
[۲۹]. الطبقات الكبری، ج۱، ص۱۹۳.
[۳۰]. بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۱، ح۴و ص۱۹۴، ح۲۶؛ ج۵۸، ص۱۴۵، ح۳؛ ج۶، ص۳۰۳، ح۱.
[۳۱]. بحارالانوار، ج۵۳، ص۳۵۲، ح۱۱۲.
[۳۲]. همان، ج۳۶، ص۳۰۳ تا ص۳۶۸، ج۲۶، ص۲۶۳.
[۳۳]. حدید، آیه۲۵.
[۳۴]. بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۰۱ و ۳۶۸.
[۳۵]. نساء، آیه ۵۴.
[۳۶]. بحار الانوار، ج۳۳، ص۲۵۶، ح۵۲۹؛ كشف الغمه، ج۱، ص۴۳۴.
[۳۷]. مكاتیب الرسول، ج ۲، ص۳۴۳.
[۳۸]. همان، ص۶۹۰.
[۳۹]. فتح، آیه ۱۸.
[۴۰]. تاریخ طبری،ج ۲، ص۳۵۲.
[۴۱]. همان، ص۳۵۶.
[۴۲]. همان، ص۳۶۲.
[۴۳]. همان.
[۴۴]. همان.
[۴۵]. همان، ص۳۶۲.
[۴۶]. همان، ص۳۶۴.
[۴۷]. همان، ص۳۶۵.
[۴۸]. همان، ص۳۶۴.
[۴۹]. همان، ص۳۶۳.
[۵۰]. همان، ص۴۳۵.
[۵۱]. الطبقات الكبری، ج ۱، ص۲۲۶.
[۵۲]. سیره ابن هشام، ج ۲، ص۱۴۰.
[۵۳]. همان، ص۱۴۲
[۵۴]. ر.ك: دولهٔ الرسول. ص۱۷۷ به بعد.
[۵۵]. الطبقات الكبری، ج ۱،ص ۲۳۸.
[۵۶]. سیره ابن هشام، ج ۲، ص۱۴۷.
[۵۷]. تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۹۴.
[۵۸]. حجرات، آیه ۲.
[۵۹]. ر.ك: مكاتیب الرسول. ج۲؛ نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد(ص)، ترجمه سید محمد حسینی.
[۶۰]. ر.ك: مكاتیب الرسول، ج۲، ص۵۰۹ به بعد.
[۶۱]. همان، ص۳۶۱.
[۶۲]. همان، ص۴۸۹.
[۶۳]. انفال، آیه ۳۹.
[۶۴]. تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۶۶ و ۳۶۹.
[۶۵]. همان، ص۴۰۲ به بعد.
[۶۶]. همان، ص۴۴۰.
[۶۷]. همان، ص۵۰۳.
[۶۸]. تاریخ طبری، ج۳، ص۱۴۷.
[۶۹]. مكاتیب الرسول، ج ۲، ص۶۱۴.
[۷۰]. همان، ص۵۹۴.
[۷۱]. الاسلام و اصول الحكم، ص ۴۲، ۴۵ و ۵۷.
[۷۲]. همان، ص۶۷.
[۷۳]. همان.
[۷۴]. همان، ص۶۸.
[۷۵]. جمهرهٔ خطب العرب الزاهرهٔ، ج۱، ص۱۸۳.
[۷۶]. تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۳۶.
[۷۷]. همان، ص۱۳۶، ۱۳۷.
[۷۸]. همان ص۱۵۰؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۰۸.
[۷۹]. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲۹.
[۸۰]. همان، ج۳. ص۴۷۵، ج۴، ص۲۳۳ و ۴۱۰.
[۱]. حدید، آیه ۲۵.
[۲]. تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۷۱.
[۳]. تاریخ طبری، ج۲، ص۶۳.
[۴]. الطبقات الكبری، ج۱، ص۲۰۰.
[۵]. نهجالبلاغه، خ۲۶.
[۶]. همان، خ۱۰۴.
[۷]. نهج البلاغه، خ۱۹۲.
[۸]. آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا، ص۶۲ به بعد.
[۹]. حدید، آیه ۲۵.
[۱۰]. آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا، ص۷۳.
[۱۱]. حدید، آیه ۲۵.
[۱۲]. بقره، آیه ۲۶۵؛ شمس، آیه ۹ و ۱۰؛ لیل، آیه ۱۷ و ۱۸.
[۱۳]. آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا، ص۶۴.
[۱۴]. حشر، آیه ۷.
[۱۵]. توبه، آیه ۱۰۳.
[۱۶]. توبه، آیه ۲۹.
[۱۷]. الطبقات الكبری، ج۱، ص۲۰۲.
[۱۸]. تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲۵.
[۱۹]. بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۷۸، ح۶.
[۲۰]. تاریخ طبری، ج۲، ص۳۵۰.
[۲۱]. نهج البلاغه، خ۱۶۹.
[۲۲]. همان، نامه ۳۶.
[۲۳]. بحارالانوار، ج ۱۵، ص۲۰۰، ح ۱۷.
[۲۴]. تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۵۴.
[۲۵]. فروع كافی، ج۱، ص۱۰، كتاب الجهاد، باب وجوه الجهاد، ح۲.
[۲۶]. هود، آیه ۱۲.
[۲۷]. بحارالانوار، ج۳۲، ص۲۹۹، ح۲۶۰ و ص۳۰۳، ح۲۶۷.
[۲۸]. همان، ج۳۳، ص۱۸، ح۳۷۶.
[۲۹]. الطبقات الكبری، ج۱، ص۱۹۳.
[۳۰]. بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۱، ح۴و ص۱۹۴، ح۲۶؛ ج۵۸، ص۱۴۵، ح۳؛ ج۶، ص۳۰۳، ح۱.
[۳۱]. بحارالانوار، ج۵۳، ص۳۵۲، ح۱۱۲.
[۳۲]. همان، ج۳۶، ص۳۰۳ تا ص۳۶۸، ج۲۶، ص۲۶۳.
[۳۳]. حدید، آیه۲۵.
[۳۴]. بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۰۱ و ۳۶۸.
[۳۵]. نساء، آیه ۵۴.
[۳۶]. بحار الانوار، ج۳۳، ص۲۵۶، ح۵۲۹؛ كشف الغمه، ج۱، ص۴۳۴.
[۳۷]. مكاتیب الرسول، ج ۲، ص۳۴۳.
[۳۸]. همان، ص۶۹۰.
[۳۹]. فتح، آیه ۱۸.
[۴۰]. تاریخ طبری،ج ۲، ص۳۵۲.
[۴۱]. همان، ص۳۵۶.
[۴۲]. همان، ص۳۶۲.
[۴۳]. همان.
[۴۴]. همان.
[۴۵]. همان، ص۳۶۲.
[۴۶]. همان، ص۳۶۴.
[۴۷]. همان، ص۳۶۵.
[۴۸]. همان، ص۳۶۴.
[۴۹]. همان، ص۳۶۳.
[۵۰]. همان، ص۴۳۵.
[۵۱]. الطبقات الكبری، ج ۱، ص۲۲۶.
[۵۲]. سیره ابن هشام، ج ۲، ص۱۴۰.
[۵۳]. همان، ص۱۴۲
[۵۴]. ر.ك: دولهٔ الرسول. ص۱۷۷ به بعد.
[۵۵]. الطبقات الكبری، ج ۱،ص ۲۳۸.
[۵۶]. سیره ابن هشام، ج ۲، ص۱۴۷.
[۵۷]. تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۹۴.
[۵۸]. حجرات، آیه ۲.
[۵۹]. ر.ك: مكاتیب الرسول. ج۲؛ نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد(ص)، ترجمه سید محمد حسینی.
[۶۰]. ر.ك: مكاتیب الرسول، ج۲، ص۵۰۹ به بعد.
[۶۱]. همان، ص۳۶۱.
[۶۲]. همان، ص۴۸۹.
[۶۳]. انفال، آیه ۳۹.
[۶۴]. تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۶۶ و ۳۶۹.
[۶۵]. همان، ص۴۰۲ به بعد.
[۶۶]. همان، ص۴۴۰.
[۶۷]. همان، ص۵۰۳.
[۶۸]. تاریخ طبری، ج۳، ص۱۴۷.
[۶۹]. مكاتیب الرسول، ج ۲، ص۶۱۴.
[۷۰]. همان، ص۵۹۴.
[۷۱]. الاسلام و اصول الحكم، ص ۴۲، ۴۵ و ۵۷.
[۷۲]. همان، ص۶۷.
[۷۳]. همان.
[۷۴]. همان، ص۶۸.
[۷۵]. جمهرهٔ خطب العرب الزاهرهٔ، ج۱، ص۱۸۳.
[۷۶]. تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۳۶.
[۷۷]. همان، ص۱۳۶، ۱۳۷.
[۷۸]. همان ص۱۵۰؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۰۸.
[۷۹]. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲۹.
[۸۰]. همان، ج۳. ص۴۷۵، ج۴، ص۲۳۳ و ۴۱۰.
منبع : خبرگزاری فارس
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست