چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


صنایع دستی و گذر از کلیشه های رایج


صنایع دستی و گذر از کلیشه های رایج
سخن گفتن از ضرورت حمایت از صنایع دستی، شاید چندان حرف تازه ای نباشد. در کشور ما به عنوان کشوری با قدمت دیرینه و تمدنی کهن، بارها در مورد ضرورت حفظ و صیانت از آثار تاریخی و فرهنگی که نشان دهنده تمدن دیرپای ایران زمین در دو حوزه فرهنگ کهن ایرانی و فرهنگ غنی اسلا می است، سخن گفته شده و مطالب متعددی در نشریات انتشار یافته است. اما به راستی، این همه قلم زدن در راه حفظ و صیانت از نمادهای این تمدن کهن و غنی، که صنایع دستی یکی از بارزترین نمادهای آن است، چه فوایدی داشته و مارا به کجا رسانده است؟ نمی خواهم به یک باره به این پرسش، پاسخ منفی دهم و همه اقداماتی که در این راستا انجام شده را زیر سوال ببرم. چرا که تمام آن چه در رسانه ها در مورد ضرورت حفظ و صیانت از صنایع دستی و پررنگ تر شدن حضور آن در بین مردم گفته و نوشته شده اگر هم تاثیر زیادی در تغییر نگاه به این مقوله مهم نداشته، حداقل موجب شده که صنایع دستی، در ذهن عموم مردم به عنوان یک هنر متفاوت با قدمتی دیرینه شناخته شود. اما این کافی نیست. چرا که پررنگ تر شدن نقش صنایع دستی در ذهن عموم، موجب افزایش توجه عمومی به آن نشده و این بدین معناست که باید نگرش خود را به این موضوع تصحیح کنیم.
در حقیقت، هدف از نگارش مطالب در نشریات یا اجرای برنامه ها در رسانه ها در مورد صنایع دستی، صرفا پرکردن صفحات نشریات یا پرکردن زمان پخش برنامه های رادیو، تلویزیون نیست چرا که اگر هدف ما این باشد که ره به خطارفته ایم.
البته تجربه نشان داده که اغلب سخنرانی هایی که در ضرورت حفظ و صیانت از جایگاه صنایع دستی ارائه شده و شاهد انعکاس آن در رسانه ها بوده ایم، اگر چه حاوی رویکردهای مثبتی بوده و اقداماتی مطلوب محسوب می شود اما با ارائه راهکار برای بهبود وضعیت صنایع دستی در کشور همراه نبوده و اگر هم راهکارهایی در قالب آن ارائه شده، شاهد وجود عزم و اراده ای جدی برای عملی ساختن آن راهکارهای نظری نبوده ایم.
نمی خواهم کار را راحت کنم و پیشنهاد دهم که باید راهکارهای مناسب ارائه شده عملی شود تا شاهد حل مشکلا ت و معضلا ت موجود در حوزه صنایع دستی باشیم. هر چند که این امر، ضرورتی انکار ناپذیر و نیازی بی بدیل است اما همه آن چیزی نیست که باید در دستور کار خود قرار دهیم. به نظر من، باید کمی عقب تر برویم و پایه ای تر عمل کنیم. هر چند که دوست ندارم ازعبارت کلیشه ای « فرهنگ سازی» استفاده کنم، اما باید بپذیریم که برای حفظ و صیانت از صنایع دستی و ارتقای جایگاه آن در جامعه، والبته معرفی آن به عنوان نمادی از تمدن ایرانی - اسلا می به جهانیان، نخستین گامی که باید برداشته شود، برنامه ریزی و تلا ش برای فرهنگ سازی است. اما این فرهنگ سازی، تنها از طریق سخنرانی ها و همایش ها تحقق نخواهد یافت. آنچه در قالب سخنرانی ارائه می شود یا شاهد طرح آن در سمینارها و همایش ها هستیم، اگر چه در برگیرنده مسایلی مهم و مفید در مورد مسایل مختلف و از جمله مقوله صنایع دستی است اما مخاطب آن، اقشار خاص و افرادی هستند که در این حوزه فعالیت دارند و عموم مردم ، نقشی در برگزاری این سمینارها و همایش ها ندارند و اگر هم مخاطب آن قرار گیرند، به دلیل ارائه اطلا عات تخصصی تاثیرگذاری لا زم را روی آنها ندارد. بنابراین شایسته است از روش های دیگری برای فرهنگ سازی استفاده کرد، روش هایی که برای عموم مردم تاثیرگذاری داشته باشد.
نخستین و مهم ترین روش که به نظر می رسد در کشور ما مغفول واقع شده یا چندان به آن بها داده نشده است، فرهنگ سازی برای حفظ و صیانت از صنایع دستی و ارتقای جایگاه آن در جامعه، از طریق کتاب های درسی در سنین پایه است. اگر چه در اغلب منازل ما، نمودهایی از صنایع دستی وجود دارد، اما بهره گیری از آن تا چه حد کاربردی بوده و چقدر باعث جذب عموم مردم شده تا به شیوه ای آگاهانه از آن استفاده کنند؟ اصلا کدام یک از ما در مورد تاریخ وتمدن کهن سرزمین خود و صنایع دستی آن که نمودی از همین فرهنگ غنی است، با فرزندان خود صحبت کرده ایم و در مورد اهمیت آن سخن گفته ایم؟
به نظر می رسد مشکل از آنجا نشات می گیرد که صنایع دستی را بیش از آنکه نمودی از تمدن و فرهنگ غنی ایران بدانیم، به عنوان وسایل تزئینی که تنها کاربرد آن پر کردن دکور بوفه منزل یا احیانا محل کار ماست مورد استفاده قرار داده ایم. این مشکل را باید از همان سنین پایه رفع کنیم.
باید به کودکان خود بگوییم که صنایع دستی سرزمین ما، صرفا وسایل تزئینی نیست، بلکه بازگو کننده بخشی از فرهنگ و تمدن کهن سرزمین ماست که باید آن را پاس بداریم. پس از این فرهنگ سازی بخش دیگری از وظیفه ما آغاز می شود که تلا ش برای کاربردی تر کردن صنایع دستی به منظور ترغیب مردم به بهره گیری از آن است. پس از آنکه در داخل کشور، ارتقای سطح کاربردی صنایع دستی و افزایش حضور آن در بین عموم مردم را شاهد بودیم، می توانیم برای حضور فعال و گسترده در عرصه بین المللی هم برنامه ریزی کنیم. چرا که صنایع دستی در جهان امروز صرفا یک هنر نیست، بلکه صنعتی درآمدزا است که علا وه بر نقش مهمی که در رونق اقتصادی کشور می تواند ایفا کند، موجب صدور فرهنگ و تمدن غنی اسلامی به نقاط دیگر جهان می شود.
اما فراموش نکنیم که گام اول، همانگونه که پیش از این ذکر کردم، فرهنگ سازی برای تبیین نقش و جایگاه واقعی صنایع دستی از سنین پایه با گذر از کلیشه های رایج است. چه اشکالی دارد صدا و سیما به عنوان فراگیر ترین رسانه کشور و سایر رسانه ها به این فرهنگ سازی کمک کنند وبخشی از برنامه ها ومطالب خود را به تبیین نقش مهم و بی بدیل صنایع دستی در تبیین فرهنگ ایرانی برای عموم مردم اختصاص دهند.
اگر به این نکته دقت کنیم که این اقدامات ما در راستای حفظ فرهنگ کهن ایرانی - اسلا می ما و فراهم آوردن زمینه صدور صنایع دستی ایرانی به عنوان نمادی از تمدن کشور عزیزمان است، آنگاه تلا ش برای ارتقای جایگاه صنایع دستی در کشور، توجیه پذیرتر خواهد شد.
نویسنده : حمید رضا شکوهی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید