جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

امام رضا(ع) و سفرش به ایران


امام رضا(ع) و سفرش به ایران
امام علی بن موسی الرضا (ع)، امام هشتم ما شیعیان، تنها امامی از دوازده امام شیعه است که مرقد مطهر او در ایران واقع است. حضور آن حضرت در ایران، گذشته از اهمیت خاص مذهبی، تنیده در دلایل تاریخ سیاسی ایران و اسلام است که این مقاله بدان اختصاص دارد.
اولا، دلیل اینکه آن حضرت به لقب «رضا» ملقب و معروف شده است، این است که هنگامی که مسلمانان جهان و به خصوص ایرانیان از مظالم امویان و مروانیان به ستوه آمده بودند، مبلغان و داعیانی که مردم را در جهت مخالفت با حاکمیت وقت بسیج می کردند، برای اینکه اجماع پیروان همه مذاهب از شیعی و سنی را کسب کنند، از آنها می خواستند که به «الرضا من آل محمد» (کسی از خاندان پیامبر(ص) که مورد رضایت همگان باشد) بیعت کنند. به این معنی که از مردم قول می گرفتند که اول، کمک کنند تا از شر حکومت جبار اموی / مروانی خود را خلاص کنند، بعد کسی را که مورد رضایت و قبول همه اشخاص باشد، به امامت و خلافت برگزینند.
پس از برانداختن امویان / مروانیان، خلافت به دست عباسیان افتاد و آنها نه تنها ابومسلم خراسانی را کشتند بلکه فرزندان امام علی را نیز قلع و قمع کردند و به حبس انداختند. لذا زمینه شورش ایرانیان علیه دستگاه خلافت جدید، دوباره آماده می شد. در این اوضاع، مامون خلیفه هوشمند عباسی که در ایران می زیست، پس از قتل برادرش امین، به منظور جلب رضایت ایرانیان، امام هشتم را به عنوان «الرضا من آل محمد» به ولیعهدی خود تعیین کرد و چنین اعلام کرد که می خواهد لااقل پس از خود، خلافت را به خاندان امام علی(ع) برگرداند.
● سفر امام رضا(ع) به ایران
حضرت رضا(ع) از راه بصره، اهواز و ارجان = ارگان که در آن زمان حاکم نشین خوزستان بوده است، به فارس آمد. سپس از فارس از راه طبس به خراسان آمد و در نیشابور که در آن تاریخ «ابرشهر» یعنی کلان شهر خراسان بود، حدیث مشهور «سلسله الذهب» را از پدران خود تا حضرت رسول و آن حضرت از جبرئیل از خداوند نقل کرد که: کلمه لا اله الا الله حصار و باروی من است و هر که به درون این حصار در آید، از عذاب من درامان خواهد بود.
ابوالقاسم صحاب در کتاب زندگانی حضرت رضا(ع) نوشته است که آن حضرت، «از راه سمنان و دامغان به سبزوار و نیشابور» آمده است. اما این امر خلاف است و صحت ندارد، زیرا:
الف) ابو الحسن بیهقی در تاریخ بیهق هیچ یادی از آمدن آن حضرت به سبزوار نکرده است. در حالی که چون بیهق از دیرباز یکی از مراکز مهم شیعه نشین ایران بوده است، اگر آن حضرت به سبزوار آمده بود، مولف شیعی آن کتاب حتما آن را ذکر می کرد.
ب) همان مولف ضمن ذکر سفر امام جواد(ع) به سبزوار می نویسد: «محمد بن علی بن موسی الرضا(ع) که لقب او تقی بود - از راه طبس مسینا دریا عبرت کرد که آن وقت راه قومس مسلوک نبود و آن راه در عهدی نزدیک مسلوک گردانیدند. به ناحیت بیهق آمد.»
پس مسلم می شود که در زمان سفر امام رضا و بعد امام جواد به خراسان، طریق قومس (یعنی راه سمنان به دامغان و سبزوار)، مسلوک (جاده محل عبور و مرور مسافران) نبوده است. لذا باید پذیرفت که اولا، حضرت رضا از فارس به کرمان و کوه بنان و از آنجا به طبس مسینان در قهستان و قائنات (بیرجند امروز) رفته و پس از قاین به ترشیز و از آنجا به نیشابور رفته است. بدون آنکه از سبزوار یا شاهرود، دامغان و سمنان یا اصفهان گذر کرده باشد و ثانیا، حضرت جواد(ع)، با اندک انحرافی از همان مسیر یعنی از قاین به کندر و ترشیز و از آنجا به سبزوار رفته است.
استاد احمد بهمنیار در تعلیقات خود بر تاریخ بیهق نادانسته بر مولف خرده گرفته و نوشته است:
«مولف، خط سیر امام محمدتقی را نیز تعیین کرده می گوید از راه طبس مسینا ]مسینان[ دریا عبرت کرد. از این عبارت چنین به نظر می رسد که در آن عهد، مابین طبس مسینا و بیهق دریایی بوده و بطلان این امر واضح است. لیکن مقصود مولف، ظاهرا این است که حضرت برای آمدن به خراسان راه طبس مسینان را که مستلزم عبور از دریا (خلیج فارس) بود، اختیار کرد، نه قومس (دامغان) را که از بغداد و همدان و ری عبور می کنند.» (همان جا، ص۲۹۸) در حالی که هم انتساب اشتباه باورنکردنی وجود دریا بین طبس و بیهق، غلط فاحش است و هم توجیه اینکه آمدن حضرت جواد(ع) به طبس مسینا مستلزم عبور از خلیج فارس است، اشتباه است. زیرا بیهقی تصریح دارد که: «از راه طبس مسینان دریا عبرت کرد و به ناحیت بیهق آمد.»
یعنی تصریح می کند که عبور از دریا «از طریق طبس مسینان» برای آمدن به بیهق است، پس اشاره به نزدیک است که فاصله طبس مسینان و بیهق باشد نه اشاره به دور که خلیج فارس باشد و با طبس و سبزوارش فاصله ای بسیار دور و دراز، باز از سوی دیگر، صریح منطوق بیهقی است که راه طبس مسینا را در مقابل و در برابر راه قومس قرار داده است که در عهد خود بیهقی دو راه برای گذر کردن بر بیهق بوده است و بنابراین راه خلیج فارس ربطی به طبس و سبزوار ندارد. پس منظور مولف از دریا نه دریای بزرگ پارس،بلکه «دریاچه زره» است که فاصل بین سیستان = زابلستان و قهستان = قائنات بوده و آن دریاچه اکنون خشک شده ولی دیهی بنان نام در جنوبی ترین بخش قهستان قدیم وجود داشته است، باری، مسیر طبسین (طبس مسینان و طبس گیلکی) به نیشابور و بیهق در قرون اوائل اسلامی یعنی از زمان حمله آغازین اعراب به ایران تا زمانآمدن حضرت رضا(ع) و امام جواد(ع) به خراسان، دو راه بوده است.
الف) ز طبس مسینان به تون / بشرویه و سپس قائن و از آنجا به باخرز و بوزجان و از آنجا به نیشابور.
ب)از طبس به ترشیز (کاشمر)، از آنجا به پشت (در شمال غربی قهستان) و از آنجا به بیهق و از آنجا به نیشابور.
بیهقی می گوید که راه قومس یعنی راهی که از طبس به بسطام و دامغان به بیهق وجود دارد، در سابق الایام مسلوک نبوده است و لذا بایدچنین دانست که امام رضا(ع) از مسیر اول یعنی از باخرز و بوزجان به نیشابور رفته است و لذا بر بیهق گذر نفرموده است. امام جواد(ع) از مسیر دوم یعنی از راه ترشیز و پشت حرکت کرده و لذا به ناحیت بیهق فرود آمده و در دیه ششته اقامت فرموده است.
باری، حضرت رضا(ع) از نیشابور از طریق طوس و سرخس به مرو رفت.
نویسنده : پروفسور سیدحسن امین
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید