پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

گرگ ایمان خوار


گرگ ایمان خوار
● ابلیس، مطرود درگاه حق
اینکه ابلیس چگونه موجودی است، آیا از مَلَک است یا نه، علل رانده شدنِ او از درگاه حق، روشهای او در فریب بندگان خدا چیست؟ و راه‏های مقابله با دسایس او چگونه است؟ سؤالهایی است که به ذهن خطور می‏کند. در این مقاله سعی شده است به‏طور فشرده به این سؤالها پاسخ داده شود.
قبل از هرچیز جا دارد این نکته یادآوری شود که لفظ «ابلیس» یازده بار در قرآن مجید آمده و عجیب این است که درست به همین تعداد هم لفظ «استعاذه» (پناه بردن به خدا از او) در قرآن ذکر شده است.
در کتاب «مفردات راغب» پیرامون این لفظ چنین آمده:
«بَلَسَ، الإبلاس: الحُزن المعترض مِن شدّةِ البَأْس یُقال اَبْلَسَ، و مِنه اشتُقَّ اِبلیسُ...»۱.
«بلس: مأیوس و غمناک شد. الإبلاس: حزن و اندوهی که از شدت یأس و نومیدی حکایت کند. که به او «اَبْلَسَ» گفته می‏شود. و ابلیس از آن مشتق شده است.
ابلیس نام غیر عربی است و گروهی گفته‏اند که عربی است و از ابلاس مشتق است و در کتاب صحاح و قاموس، آن را عربی و از ابلاس گرفته است و در قاموس، عجمی بودن آن نیز محتمل شمرده شده است اگر -چنانکه نقل شده -ثابت شود که اسم اصلی او «عزازیل» و کلمه ابلیس عربی است، صفت بودن آن بهتر به نظر می‏رسد،
● ریشه و مفهوم واژه ابلیس
مراد از این کلمه در قرآن مجید، موجودی است زنده، با شعور، مکلّف، نامرئی، فریبکار و... که از امر خداوند سرپیچید و به آدم سجده نکرد، در نتیجه رانده شد و مستحق عذاب و لعن گردید. او در قرآن غالبا به نام شیطان خوانده شده است، اما این که آیا این کلمه عَلَم شخص و نام مخصوص اوست و یا صفت است و به واسطه یأس از رحمت خدا به او ابلیس گفته شده؟ محل بحث است.
می‏توان احتمال دوم را ترجیح داد؛ زیرا همان‏طور که از مفردات راغب نقل شد، ریشه ابلیس از «بَلَسَ» است به معنی «مأیوس شد» چنانکه در قرآن مجید درباره گنهکاران آمده است: «یَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ یُبْلِسُ المُجْرِمُونَ»۲. «روزی که قیامت برپا شود گنهکاران مأیوس شوند».
در تفسیر مجمع‏البیان آمده است: ابلیس نام غیر عربی است و گروهی گفته‏اند که عربی است و از ابلاس مشتق است و در کتاب صحاح و قاموس، آن را عربی و از ابلاس گرفته است و در قاموس، عجمی بودن آن نیز محتمل شمرده شده است اگر -چنانکه نقل شده -ثابت شود که اسم اصلی او «عزازیل» و کلمه ابلیس عربی است، صفت بودن آن بهتر به نظر می‏رسد، در کتاب «تفسیر صافی» از حضرت رضا علیه‏السلام نقل شده که نام او «حارث» بوده است، ابلیس نامیده شد زیرا که از رحمت خدا مأیوس گردید۳.
● آیا ابلیس از فرشتگان بود؟
حال باید پرسید: آیا او مَلَک و از فرشتگان بود یا خیر؟
در قرآن به صراحت ذکر شده که او از جِنّ بوده آنجا که می‏فرماید:
«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا اِلاّ اِبْلِیسَ کانَ مِنَ الجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ...»۴.
«چون به فرشتگان گفتیم آدم را سجده کنید، همه سجده کردند مگر ابلیس که از جنّیان بود و از فرمان پروردگارش بیرون شد...».
● رانده شدن ابلیس از درگاه الهی
ابلیس که به فرموده مولا علی علیه‏السلام، خدا را شش هزار سال عبادت کرد و باز بنا به گفته خود امام: «لا یُدری أَمِنْ سِنیِ الدنیا‌ام مِن سنی الآخرة»۵.«معلوم نیست آیا از سالهای دنیا بوده یا از سالهای آخرت که هر روز آن معادل پنجاه هزار سال دنیا است». چرا از درگاه خداوند رانده شد؟
پاسخش را نیز خود امام می‏فرمایند: «عَنْ کِبرِ ساعةٍ واحدَةٍ» «به جهت کبر و سرکشی یک ساعت»۶.
قرآن هم این موضوع را چنین بیان می‏فرماید:
«...قالَ أَناَ خَیْرٌ مِنهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ»۷.
«ابلیس» گفت: من از او(آدم) بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل».
روش ابلیس در فریب بندگان خدا و راه مقابله با او
پس از آن که ابلیس از بهشت رانده شد، به خدا عرض کرد:
«...فَبِعِزَّتِکَ لأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ* اِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ المُخْلَصِینَ»۸.
«به عزتت سوگند که همه بندگانت را گمراه می‏کنم مگر آن بندگانِ مخلص تو».
طبق این آیه، خداوند از قول ابلیس می‏فرماید که همه بندگان در معرض اِغوای شیطان هستند مگر بندگان با اخلاص.
در سوره حشر، خداوند روش ابلیس در گمراه کردن بندگان را این‏گونه بیان می‏فرماید:
«کَمَثَلِ الشَّیْطانِ إِذْ قالَ لِلإنْسانِ اکْفُرْ فَلَمّا کَفَرَ قالَ اِنِّی بَرِی‏ءٌ مِنْکَ اِنِّی أَخافُ اللّهَ رَبَّ العالَمِینَ»۹.
«همانند شیطانکه به انسان گفت کافر شو، چون کافر شد، گفت: من از تو بیزارم، من از خدا، آن پروردگار جهانیان می‏ترسم».۱۰
یعنی شیطان، خوب که انسان را فریب داد و او را به کفر واداشت، از او بیزاری می‏جوید.
باز در جای دیگر خداوند می‏فرماید که تسلّط شیطان تنها بر آنهاست که او را دوست دارند و کسانی که بر خدای عالمیان شرک بورزند:
«إِنَّما سُلْطانُهُ عَلیَ الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ»۱۱.
«اگر آدمی از یاد خدا سربتابد، خداوند شیطانی را بر او می‏گمارد که همواره با اوست و قرین و همنشین با او می‏گردد».
«وَ مَنْ یَعْشُ عِنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطانا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»۱۲.
«و هرکس از یاد خدا روی‏گردان شود، شیطان را به سراغ او می‏فرستیم پس همواره قرین اوست».
چرا که ابلیس دارای اعوان و عفریتهایی از جنّ و انس است که هر لحظه آماده اِغوای آدمیان هستند.
در کتاب «المیزان» بنا به نقل امالی صدوق از امام صادق علیه‏السلام روایت کرده که وقتی آیه:«وَ الَّذِینَ إذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ...»۱۳.
«کسانی که وقتی کار زشتی مرتکب می‏شوند و یا به خود ستم می‏کنند به یاد خدا می‏افتند و از گناهان خود استغفار می‏کنند» نازل شد، ابلیس به بالای کوهی در مکه رفت که آن را کوه «ثویر» می‏نامند و به بلندترین آوازش عفریتهای خود را صدا زد، همه نزدش جمع شدند، پرسیدند: ای بزرگ ما مگر چه شده که ما را نزد خود خواندی؟ گفت: این آیه نازل شده، کدام یک از شما است که اثر آن را خنثی سازد؟ عفریتی از شیطانها برخاست و گفت: من از فلان راه آن را خنثی می‏کنم، شیطان گفت: نه این کار از تو برنمی‏آید، عفریتی ۱۴ دیگر برخاست و مثل راهی را گفت که اوّلی گفته بود؛ و مثل آن پاسخ را شنید. وسواس خنّاس گفت: این کار را به من واگذار، پرسید از چه راهی آن را خنثی خواهی کرد؟ گفت: به آنان وعده می‏دهم، آرزومندشان می‏کنم تا مرتکب خطا و گناه شوند وقتی در گناه واقع شدند، استغفار را از یادشان می‏برم، شیطان گفت: آری تو؛ به درد این کار می‏خوری و او را تا روز قیامت موکّل بر این مأموریت کرد۱۵.
ابلیس که به فرموده مولا علی علیه‏السلام، خدا را شش هزار سال عبادت کرد و باز بنا به گفته خود امام: «لا یُدری أَمِنْ سِنیِ الدنیا‌ام مِن سنی الآخرة»۵.«معلوم نیست آیا از سالهای دنیا بوده یا از سالهای آخرت که هر روز آن معادل پنجاه هزار سال دنیا است». چرا از درگاه خداوند رانده شد؟پاسخش را نیز خود امام می‏فرمایند: «عَنْ کِبرِ ساعةٍ واحدَةٍ» «به جهت کبر و سرکشی یک ساعت
پس بهترین راه شیطان برای فریب انسان این است که او را از یاد خدا دور نماید و به او وعده و وعید بدهد و توفیق استغفار کردن را از او بگیرد و بهترین راهِ آدمی هم برای فرار از وساوس او و ذُریّه‏اش این است که همواره به یاد خدا باشد و پیوسته بگوید:
«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ»۱۶.«پروردگارا از وسوسه‏های شیاطین به تو پناه می‏برم».
و به قول مرحوم آیت‏الله طالقانی قدس‏سره فقط در روشنی ایمان و معارف عالیه و هدایت قرآن می‏توان عوامل و آثار و تحریکات آنها(شیاطین) را شناخت و هشیار بود و در پناه ربّ‏العالمین و «مَلِک النّاس و اِلهِ الناس» می‏توان راه نفوذ وسوسه‏ها را بست و دریچه انوار الهامات را گشود: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذکِّرُوا فَإذا هُمْ مُبْصِرُونَ»۱۷.
«کسانی که تقوا پیشه کنند، چون از شیطان وسوسه‏ای به آنها برسد، خدا را یاد می‏کنند و در دم بصیرت می‏یابند».
و اگر آدمی از خود غافل شود و خدا را از یاد بَرَد قرین شیطان می‏گردد... و شیطان بر او چیره می‏شود و جزء حزب او می‏گردد:«اِسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَاللّهِ اُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الخاسِرُونَ»۱۸.
«شیطان بر آنها چیره شده و نام خدا را از یادشان برده است، ایشان حزب شیطانند، آگاه باشید که حزب شیطان زیان کنندگانند».
محمد باقر عارف دارابی
پاورقیها:
۱. المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، ص ۶۰
۲. روم: ۱۲.
۳. قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج۱، ص ۲۲۶ و ۲۲۷.
۴. کهف: ۵۰.
۵. ترجمه و شرح نهج البلاغه فیض الاسلام، ج۴، ص ۷۷۹.
۶. همان.
۷. همان.
۸. صاد: ۸۲
۹. حشر: ۱۶.
۱۰. این کلمه به صورت مفرد ۷۰ بار و به صورت جمع(شیاطین) ۱۸ بار در قرآن مجید آمده است، و به معنی «دور شده» و «متمرّد» می‏باشد. (قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج۴، ص ۳۲).
۱۱. نحل: ۱۰۰.
۱۲. زخرف: ۳۶.
۱۳. آل عمران: ۱۳۵.
۱۴. عفریت یعنی گردنکش وخبیث
۱۵. المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبائی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج۲۰، ص ۹۱۰.
۱۶. مؤمنون: ۹۷.
۱۷. اعراف: ۲۰۱
۱۸. مجادله: ۱۹. تفسیر پرتوی از قرآن، سید محمود طالقانی، ج۱ و ۲، قسمت دوم از جزء
سی‏ام، ص ۳۱۵.
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید