کینه، انگیزه جنایات خانوادگی

کینه از همسر گاه به انگیزه یی برای جنایات تکان دهنده تبدیل می شود. مهدی جوانی ۳۲ ساله است که اکنون در انتظار اجرای مجازات مرگ به سر می برد. او آذرماه سال ۸۵ همسرش را به همراه پدر و مادر زن خود به قتل رساند. مهدی چهار سال پیش از قتل به خواستگاری دختری به نام زینت رفت اما با پاسخ منفی خانواده او روبه رو شد. والدین زینت بر این عقیده بودند مهدی جوانی شرور است که نمی تواند همسری شایسته برای دخترشان باشد. به رغم این مخالفت ها دختر ۱۷ساله بر ازدواج با مهدی اصرار کرد و سرانجام این دو پای سفره عقد نشستند و پس از آن برای آغاز زندگی مشترک راهی اراک شدند. روزهای خوش زندگی زینت و مهدی چندان دوام نیاورد و نوعروس خیلی زود از تصمیمی که گرفته بود پشیمان شد چرا که مهدی او را مورد ضرب و جرح قرار می داد و رفتارهایش با وعده هایی که داده بود کاملاً مغایرت داشت. زینت که زندگی سختی را پیش روی خود می دید چاره یی جز سکوت نیافت چرا که می دانست اگر از شوهرش گلایه کند مورد سرزنش والدین خود قرار خواهد گرفت. اما طاقت زن جوان پس از چهار سال به پایان رسید و او که دیگر حاضر نبود کتک های همسرش را تحمل کند به حالت قهر خانه را ترک کرد و راهی منزل پدری شد.
پس از این اتفاق بود که مهدی تلاشش را برای بازگرداندن زینت به کار بست، ولی زن با حمایت خانواده اش در برابر شوهر خود مقاومت کرد و مصمم شد با ارائه دادخواست طلاق به صورت قانونی به این وصلت پایان دهد. در همین اثنا مهدی که از همسرش کینه به دل گرفته بود درصدد انتقام جویی برآمد. او بعدازظهر روز ۲۵ آذرماه سال ۸۵ به خانه پدرزن ۵۵ ساله اش واقع در خیابان شهید زارع پور محلاتی رفت. داماد خشمگین که تصور می کرد والدین همسرش مسبب از هم پاشیده شدن زندگی او هستند نقشه قتل پدر و مادر وی را طراحی کرده بود، اما پس از آنکه با دعوت امامقلی وارد خانه او شد فهمید مادرزنش و زینت به خانه یکی از اقوام رفته اند و پدر همسرش در خانه تنها است. او به مشاجره با امامقلی پرداخت و دقایقی بعد با چاقو به وی حمله ور شد و ضربات پیاپی را به پیکرش وارد کرد. مهدی که نقشه خود را پایان یافته نمی دید و معتقد بود هنوز انتقامش را نگرفته است، سپس به انتظار ماند تا اینکه معصومه و دخترش وارد خانه شدند. مهدی در حیاط منزل با مادرزنش روبه رو شد و بلافاصله او را هدف قرار داد و به قتل رساند. سپس به همسرش پیشنهاد داد همراه او فرار کند.
زینت که از قتل مادرش در برابر چشمان خود شوکه شده بود، از پذیرفتن خواسته مهدی سر باز زد و به همین جرم، نام او نیز به عنوان سومین مقتول ثبت شد. ساعاتی بعد هنگامی که خواهر کوچک زینت از مدرسه به منزل بازگشت و با اجساد والدین و خواهرش روبه رو شد بلافاصله پلیس را در جریان قرار داد و در همان مراحل اولیه تحقیقات هویت قاتل مشخص شد. فرار مهدی و زندگی پنهانی او فقط یک ماه به طول انجامید و وی سرانجام در اراک بازداشت شد و پس از انتقال به تهران جرمش را پذیرفت و گفت به قصد انتقام جویی دست به این جنایت زده است. مهدی چندی بعد در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و گفت؛ من مطمئن بودم دخالت ها و تحریک های والدین زینت باعث شده بود او بخواهد طلاق بگیرد و به همین دلیل هم تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم. وقتی فهمیدم پدرزنم در خانه تنها است او را کشتم. بعد یک قوری چای خوردم تا زینت و مادرش معصومه از راه برسند. آنها را هم کشتم و فرار کردم. کینه من از امامقلی و معصومه به حدی بود که هنوز هم آرام نشده ام و به همین خاطر می خواهم هرچه زودتر اعدام شوم.بعد از اتمام جلسه محاکمه پنج قاضی شعبه ۷۱ مهدی را به جرم جنایتی که فجیع ترین جنایت خانوادگی سال ۸۵ لقب گرفته بود به سه بار قصاص محکوم کردند و این رای به تایید قضات شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور نیز رسید و متهم در حال حاضر در فهرست اعدامیان قرار دارد.

منبع : روزنامه اعتماد