پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نهضت حسینی و حرکت های رهایی بخش ملل مسلمان


نهضت حسینی و حرکت های رهایی بخش ملل مسلمان
دیدگاه امام خمینی درباره تجلی آثار نهضت حسینی در انقلاب اسلامی ایران و جنبش مقاومت لبنان و ضرورت الگوگیری ملتهای عراق و افغانستان از این حرکت الهی برای دفع اشغال گران نهضت حضرت امام حسین (ع ) دارای ابعاد و جلوه های گوناگون و آثار و ثمرات مختلف و پیامهای ژرف و راهگشا می باشد. این تنوع جنبه ها و پیامها از ارزش های والایی مایه می گیرند که در متن این نهضت بزرگ و تاریخساز نهفته است و از همه سو تمام اعصار و نسلها را در معرفت بارش و ریزش فیض و فضل و آگاهی و بینش قرار می دهند. به تعبیری دیگر خاستگاه اصلی وسعت درس و پیام ها و آثار و ثمرات این حرکت تاریخی مفاهیم عمیق و تحول زا و ارزش های مقدس و تحرک آفرین میباشد و همین عوامل و عناصر هستند که جاودانگی نهضت عاشورا را تثبیت کرده اند.
این جلوه ها و ثمرات هم اعتقادی هستند و هم عبادی هم اخلاقی می باشند و هم تربیتی هم فکری و فرهنگی هستند و هم نظامی و تسلیحاتی و هم اجتماعی و سیاسی . هرکدام از این ابعاد دارای شاخه ها و موضوعات جنبی و درس و پیام های ویژه ای می باشند و از آن میان ابعاد سیاسی نهضت عاشورا در دل خود بینش ها و آگاهیهای تحول زا می پرورد که باید به مداقه و نتیجه گیری گذاشته شوند.
حضرت امام خمینی به هر کدام از جنبه ها و پیام های حرکت های سیاسی حضرت امام حسین (ع ) نگرشی دقیق دارند که در ذیل به نمونه و مصداقی از این جلوه از نهضت عاشورا توجه و دقت روا میداریم :
« شما آقایان که بسیاریتان در منابر و بسیاری در پایین منابر مردم را ارشاد می کنید باید ارشادتان را قوی بکنید و مسائل اسلامی را برای آنها بگویید مسائل سیاسی را برای آنها بگویید. در عین حالی که مسئله کربلا که خودش در راس مسائل سیاسی هست باید زنده بماند به همان فرمی که بود منتها الفاظ تغییر بکند. مصیبت ها همان است مصیبت ها تغییری ندارد باید آن بعد سیاسی کربلا را برای مردم بیان کرد. سیدالشهدا به حسب روایات ما و به حسب عقاید ما از آن وقتی که از مدینه حرکت کرد می دانست که چی دارد می کند می دانست شهید می شود قبل از تولد او اطلاع داده بودند به حسب روایات ما. وقتی که آمد مکه و از مکه در آن حال بیرون رفت یک حرکت سیاسی بزرگی بود که در یک وقتی که همه مردم دارند به مکه می روند ایشان از مکه خارج بشود. این یک حرکت سیاسی بود. تمام حرکاتش حرکات سیاسی بود اسلامی ـ سیاسی و این حرکت اسلامی ـ سیاسی بود که بنی امیه را از بین برد و اگر این حرکت نبود اسلام پایمال شده بود.
آن روزی که افراد ادراک می کنند که احتمال هم بدهند که اسلام در خطر است آن روز همان کاری که امام حسین کرد باید بکنند . آن روزی که احتمال ما بدهیم که اسلام در خطر است باید همه مان فداکاری بکنیم . » (۱ )
اولین موضوع مهم در بیانات حضرت امام خمینی خطاب به علما و روحانیون این است که باید مسائل سیاسی نهضت کربلا برای مردم جامعه تبیین و تشریح گردد و همواره در همه اعصار زنده بماند و نقش بیافریند. لکن در انجام این وظیفه و مسئولیت تبلیغی و فرهنگی لازم است « الفاظ » تغییر کنند ضمن آن که « محتوا » همچنان ثابت می باشد.
امام خمینی به زیبایی هرچه تمام تر به نیازهای عصر توجه دارند و این واقعیت را به همه جهادگران جبهه فکری و فرهنگی القا می کنند که اگر بخواهیم به طور شایسته و براساس مقتضیات زمان و متناسب با نیازهای نسل جوان و با زبان روز درس ها و پیام های نهضت کربلا را به جامعه منتقل نمائیم لازم است از واژه ها و الفاظ و تعابیر تازه بهره جویی کنیم و محتوای غنی این حرکت تاریخساز را در قالب های متناسب و با شیوه های تاثیرگذار تبیین و تشریح نمائیم .
دو اصل « محتوا » و « قالب » نه تنها در این موضوع که در تمام موضوعات و جلوه ها و جنبه های فرهنگ و معارف اسلامی باید مورد نظر و عمل قرار گیرد تا از این طریق مفاهیم عمیق و دستور العمل های زندگی ساز دین مبین حق معرفی و نمایانده شوند و نسل جوان با جلوه های نورانی اندیشه و تفکر اسلام آشنا گردند.
برای درک نقش قالب ـ که الفاظ و تعابیر و جملات می باشندـ همین بس که اگر مستحکم ترین و غنی ترین و پیام گزارترین مفاهیم در قالب های مناسب قرار نگیرند و به شیوه تحول زا و تاثیرگذار به مخاطبان ارائه نشوند هر انتظاری از کاربرد مفاهیم و تحول زایی آنها در نسل جوان عبث و بیهوده است و این شبیه به همان قرآن خوانی است که با صدای ناخوش و آزار دهنده خود و در عین حال که غنی ترین مفاهیم را قرائت می کند بدترین اثر را در مخاطب ایجاد می نماید و یا همانند همان اذان گویی است که زیباترین تعابیر و پیام های ژرف اذان را در قالب ناهنجارترین و گوش خراش ترین صوت قرار می دهد.
حضرت امام توصیه موکد دارند که ابعاد سیاسی نهضت کربلا شرح و تبیین گردد تا به این وسیله اولا آگاهی بخشی های اجتماعی و سیاسی به عنوان یک ضرورت حیاتی در میان اقشار مختلف مردم تحقق یابد. ثانیا نهضت حسینی در این جنبه و جلوه از مقاصد و هدفمندی های والا به صورت الگو برای همه اعصار و نسلها به تبعیت و پیروی در آید.
علت اصلی تاکید و اصرار حضرت امام خمینی بر شرح و تبیین ابعاد سیاسی قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع ) این است که در طول تاریخ و در اثر توطئه های قدرتهای استکباری از دوره حکومت های بنی امیه و بنی عباس تا امروز اهداف و مقاصد سیاسی نهضت کربلا به تحریف گرائیده و یا به نسیان و فراموشی سپرده شده است تا به این وسیله حاکمیت نظام های جور تداوم یابد و قیام حسینی به صورت الگوی حرکت و انقلاب به بهره برداری نرسد.
در کنار توطئه قدرت های استکباری غفلت ها و گرایش های قشری و سطحی توده های مردم به نهضت کربلا نیز از عوامل مهم به فراموشی گرائیدن جلوه های سیاسی قیام حسینی به شمار می رود. همین گرایش های سطحی و فاقد عمق و ژرفا از نهضت کربلاست که باعث شده این قیام و انقلاب بزرگ تاریخی از اهداف و مقاصد اولیه تهی شود و در عین حال که عزاداری و مرثیه سرایی برای زنده ماندن حماسه حسینی یک ضرورت و دارای آثار شگرف میباشد تمام این نهضت به برگزاری مراسم عزاداری محدود و محصور گردد آن هم نه عزاداری های اصیل و صحیح و مستند به وقایع تاریخ نهضت کربلا که عزاداری های سطحی و آمیخته به تحریف و اوهام و خرافات!
اگر بخواهیم اهداف سیاسی نهضت عاشورا همواره زنده بماند و برای همه مقاطع تاریخی و در تمام مناطق جغرافیایی اثر و ثمر بیافریند و راه عزت و آزادگی و مبارزه با ظلم را به ملل جهان بیاموزد باید عزاداری های اصیل و مورد نظر ائمه اطهار (ع ) را به صورت یک ابزار مهم و کارآمد برای ترویج جلوه های سیاسی این نهضت به بهره برداری های بهینه و مکرر برسانیم و خرافه ها و جعل و دروغ ها را که روضه خوانان بی سواد و مداحان و مرثیه سرایان سطحی نگر و فاقد دانش و بینش و تعهد در مدایح و مراثی وارد کرده اند بزدائیم .
حضرت امام خمینی نهضت امام حسین (ع ) را یک نهضت سیاسی و با هدف مقابله با حکومت جائر یزید و از میان بردن ظلم و ستم می دانند و این هدفمندی را آنقدر حائز اهمیت و حیاتی و محوری تلقی می کنند که هرگز قلت نیروی امام حسین (ع ) را به عنوان دلیل مستندی برای رها کردن این حرکت و مقصد سیاسی مشروع نمی دانند :
« حضرت سید الشهدا با یک عدد کمی حرکت کردند و مقابل یزید که یک حکومت قلدری بود یک حکومت مقتدری بود و اظهار اسلام هم می کرد... یک آدم ظالمی است که بر مقدرات یک مملکت بدون حق تسلط پیدا کرده است . این که حضرت ابی عبدالله علیه السلام نهضت کرد و قیام کرد با عدد کم در مقابل این برای این که گفتند تکلیف من این است که استنکار کنم از این نهی از منکر کنم ... در عین حالی که می دانست یعنی به حسب قواعد هم معلوم بود به حسب قواعد هم یک عده کمی که آن وقتی که همراهانشان همه با هم بودند می گویند چهار هزار نفر بودند لکن شب آنها رفتند فقط یک عدد بسیار کم هفتاد ـ هشتاد نفری هفتاد و دو نفری ماند در عین حال او تکلیف می دید برای خودش که باید او با این قدرت مقاومت کند و کشته بشود تا به هم بخورد این اوضاع تا رسوا بکند این قدرت را با فداکاری خودش و این عده ای که همراه خودش بود. چون دید که یک حکومت جائری است که بر مقدرات مملکت او سلطه پیدا کرده است تکلیف خودش را تکلیف الهی خودش را تشخیص داد که باید نهضت کند و راه بیفتد برود و مخالفت بکند و اظهار مخالفت و استنکار بکند هر چه خواهد شد. در عین حالی که به حسب قواعد معلوم بود که یک عدد اینقدری نمی تواند با آن عده ای که آنها دارند مقابله کند لکن تکلیف بود . » (۲ )
حضرت امام خمینی حرکت سیاسی امام حسین (ع ) را برای مقابله با ظلم اموی و حاکمیت غاصبانه یزید به صورت یک اسوه و الگو و سرمشق برای ملت ایران مطرح می نماید و با همین روش تمام مراحل سخت و همه فراز و نشیب های انقلاب اسلامی را طی می نماید و اساس و بنیان رژیم شاهنشاهی را فرو می ریزد.
به رهنمودهای امام خمینی که پیش از پیروزی انقلاب و در نوفل لوشاتوی فرانسه و در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج مطرح می کنند دقت کنیم :
« اگر یک ملتی بخواهد مقاومت کند برای یک حرف حقی باید از تاریخ استفاده کند از تاریخ اسلام استفاده کند ببیند که در تاریخ اسلام چه گذشته و این که گذشته سرمشق هست از برای مالله حضرت ابی عبدالله علیه السلام نهضت کرد و قیام کرد با عدد کم ... گفتند تکلیف من این است که استنکار کنم نهی از منکر کنم . اگر یک حاکم ظالمی بر مردم مسلط شد علمای ملت دانشمندان ملت باید استنکار کنند باید نهی از منکر کنند... این یک سرمشقی است از برای شما و ما که اگر عددمان هم کم بود باید باز استنکار کنیم برای اینکه یک کسی آمده است ... و جایی که باید امیرالمومنین بنشیند این نشسته جایی که باید امام حسین بنشیند این نشسته . سلطنت دارد می کند به خیال خودش و اظهار اسلام هم میکند! معاویه هم می کرد! آنها جماعت هم می خواندند! امام جماعت هم بودند! در مقابل یک کسی که مسند اسلام را غصب کرده است . حکومت اسلامی را غصب کرده بر مقدرات مسلمین حکومت می خواهد بکند اگر این خیانتکار هم نبود غاصب بود غصب کرده بود مقام را. این مقام برای اشخاصی است که شراـیطی دارد. اسلام شرایط معین کرده برای آن کسی که باید تکفل امور مسلمین را بکند. اگر این نفت های ما را هم به باد نداده بود و مراتع ما را هم از بین نبرده بود و زراعت ایران را هم از بین نبرده بود و فرهنگ ایران را هم از بین نبرده بود و ارتش ایران را هم ضایع نکرده بود و اقتصاد ایران را هم به هم نزده بود و همه جهات ایران را هم به هم نزده بود بازهم یک آدم غاصبی بود که استنکار لازم داشت که شما نباید حکومت بکنید حالا که همه این صفات را دارد همه این کارها را هم کرده همه جهات ایران را هم به هم زده است .
همان طوری که سیدالشهدا ـ سلام الله علیه ـ به تکلیف شرعی الهی می خواست عمل بکند غلبه بکند تکلیف شرعی اش را عمل کرده مغلوب هم بشود تکلیف شرعی اش را عمل کرده .... همه ما همه مسلمین همه علما همه روشنفکرها همه سیاسیون تکلیف شرعی الهی اش این است که با این (شاه ) مخالفت کند . » (۳ )
حضرت امام خمینی نهضت حسینی را الگوی انقلاب اسلامی معرفی می کنند و نقش اول و مسئولیت محوری و بنیادین این حرکت الهی را ـ که عبارت است از آگاه سازی سیاسی مردم و رهبری و سامان دهی مراحل مختلف انقلاب و تعیین خط مشی ها و شیوه های مبارزه ـ بر دوش علمای اندیشمند و مسئول و مبارز می گذارند و به صراحت اعلام می کنند که علمای اسلام باید رژیم سفاک و ظالم پهلوی را استنکار کنند و به تبعیت از نهضت حسینی و سیره و روش مبارزاتی حضرت اباعبدالله (ع ) اصل و مبنا را بر « تکلیف شرعی و الهی » برای مبارزه و انقلاب و نهراسیدن از عده کم و انتخاب راه جهاد و شهادت بگذارند.
حضرت امام خمینی در رهنمودهای مکرر دیگر نیز به این نقش و مسئولیت روحانیت اسلام تاکید فراوان دارند و از جمله اعلام می کنند : « علمای اسلام موظفند با انحصارطلبی و استفاده های نامشروع ستمگران مبارزه کنند . » (۴ )
امام خمینی در این رهنمود به کلام شریف حضرت علی (ع ) استناد می کنند که فرمودند : « اگر نبود که خداوند از علمای اسلام پیمان گرفته که بر پر خوری و غارتگری ستمگران و گرسنگی جانکاه و محرومیت ستمدیدگان خاموش نمانند زمام حکومت را رها می کردم و از پی آن نمی گشتم » (۵ )
به این ترتیب حضرت امام خمینی اولا تبیین و تشریح ابعاد سیاسی حرکت و نهضت امام حسین (ع ) را یک اصل مهم و یک ضرورت حیاتی معرفی می نمایند و معتقدند که باید از غفلت های مکرری که در انجام این وظیفه الهی صورت می گیرد جلوگیری به عمل آید. ثانیا مبارزه حضرت امام حسین (ع ) برای سرنگونی حکومت اموی را به گونه ای واجب و حائز اهمیت می دانند که هرگز عده کم در تقابل با لشگرهای مجهز و گوناگون را دلیل و مستندی برای رهاسازی این مبارزه بزرگ سیاسی تلقی نمی کنند. ثالثا اصل « تکلیف شرعی و الهی » در نهضت حسینی را دارای محوریت می دانند که آن پیشوای معصوم چه در حالت غلبه بر دشمن و چه در حالت مغلوب در برابر دشمن عمل به تکلیف الهی ۱ را واجب و لازم می دانستند و همین گونه عمل کردند و نهضت مقدس خویش را جاودان و زنده و پویا و جاری در هر زمان و مکان از ادوار تاریخ بشریت ساختند. رابعا فرهنگ عاشورا را با فرهنگ انقلاب پیوند زدند و خط مشی و سیره و روش های حضرت اباعبدالله الحسین (ع ) را در رهبری خویش برای پیروزی انقلاب اسلامی ایران واجب و ضروری نمودند و ملت مسلمان ایران را به پیروی و تبعیت از نهضت حسینی درآوردند و با این الگوپذیری از انقلاب کربلا انقلاب ایران را از همه مراحل عبور دادند و بر حکومت و سیطره یزید زمان پیروز و غالب ساختند.
نهضت کربلا هم اینک نیز الگوی روحانیت اسلام و انقلابیون و ملت مسلمان ایران و سایر ملل مسلمانی است که در گستره جهان اسلام به تبعیت از حضرت امام خمینی (۶ ) به الگوگیری از نهضت حسینی اهتمام ورزیدند و برای مقابله با طواغیت و یزیدیان زمان که در نظام های سیاسی و حکومتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل به توطئه و تحرک علیه اسلام و انقلاب جهانی اسلام اشتغال دارند از این روش و الگوی جاودانه پیروی می کنند. نمونه و مصداق روشن و بارز این الگوگیری را در جبهه مقاومت لبنان مشاهده می کنیم که با انتخاب راه « جهاد » و « شهادت » اسرائیل را به خاک ذلت نشانده اند و با صعود بر بلندای قله های ایمان عزت شرف آزادگی و استقلال همه ملل مسلمان و آزادگان جهان را به پیروی از راه حسین (ع ) دعوت می نمایند.
اگر همین الگوی جاودانه مورد پیروی و تبعیت مردم مسلمان عراق و افغانستان قرار می گرفت و راه جهاد و شهادت به عنوان زیباترین و رهایی بخش ترین جلوه های نهضت حسینی برای مقابله و مبارزه با اشغالگران آمریکایی و انگلیسی انتخاب می شد امروز شاهد تداوم سیطره قدرت های استکباری بر این دو سرزمین اسلامی نبودیم .
این راه مقدس همیشه گشوده است و رهرو می طلبد و کیست که ندای غربت و مظلومیت « اسلام » را که از گلوی پاک امام حسین (ع ) در فضای گسترده تاریخ و زمان طنین انداز است پاسخ دهد و دست یاری بگشاید و به جهاد و شهادت بگراید تا عزت و آزادی و استقلال به ارمغان آورد.
پاورقی :
۱ ـ صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام جلد ۱۸ ص ۱۷۷ و ۱۷۸
۲ ـ همان مدرک جلد ۵ ص ۱۶۲ و ۱۶۳
۳ ـ همان مدرک ص ۱۶۲ و ۱۶۳ و ۱۶۵
۴ ـ ولایت فقیه اثر امام خمینی موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص ۲۸
۵ ـ نهج البلاغه خطبه ۳
۶ ـ حضرت امام خمینی در رهنمودهای مختلف از جمله رهنمود ذیل نهضت مقدس کربلا را الگوی همه ملل مسلمان جهان معرفی می نمایند :
« عمل امام حسین سلام الله علیه دستور است برای همه « کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا » دستور است به اینکه هر روز و در هر جا باید همان نهضت را ادامه بدهید همان برنامه را. امام حسین با عده کم همه چیزش را فدای اسلام کرد مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد و « نه » گفت هر روز باید در هر جا این « نه » را محفوظ بدارد . » (صحیفه امام جلد ۱۰ ص ۳۱۵ )
در کنار توطئه های قدرت های استکباری از دوره حکومت های بنی امیه و بنی عباس تا امروز برای جلوگیری از اثرگذاری اهداف سیاسی نهضت کربلا گرایش های قشری و سطحی توده های مردم به قیام کربلا نیز از عوامل مهم به فراموشی گرائیدن جلوه های سیاسی نهضت حسینی به شمار می رود
امام خمینی فرهنگ عاشورا را با فرهنگ انقلاب پیوند زدند و در رهبری خویش تبعیت از خط مشی و روش های حضرت امام حسین (ع ) را ضروری دانستند و ملت مسلمان ایران را بر حکومت و سیطره یزید زمان پیروز و غالب ساختند.
نمونه و مصداق روشن و بارز الگوگیری از نهضت حسینی را در جبهه مقاومت لبنان مشاهده می کنیم که با انتخاب راه « جهاد » و « شهادت » اسرائیل را به خاک ذلت نشانده و همه ملل مسلمان و آزادگان جهان را به پیروی از راه حسین (ع ) دعوت می نمایند.
اگر نهضت کربلا به پیروی و تبعیت مردم مسلمان عراق و افغانستان در می آمد و جهاد و شهادت به عنوان رهایی بخش ترین جلوه های نهضت حسینی برای مقابله با اشغالگران آمریکایی و انگلیسی انتخاب می شد امروز شاهد تداوم سیطره قدرت های استکباری بر این دو سرزمین اسلامی نبودیم.
منبع : بازیاب


همچنین مشاهده کنید