پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آلیور توییست - OLIVER TWIST


آلیور توییست - OLIVER TWIST
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : جمهوری چک، انگلستان، فرانسه و ایتالیا
محصول : آلن سارد، رومن پولانسکی و روبر بن‌موسی
کارگردان : رومن پولانسکی
فیلمنامه‌نویس : رانلد هاروود، برمبنای رمانی نوشتهٔ چارلز دیکنز
فیلمبردار : پاول ادلمن
آهنگساز(موسیقی متن) : ریچل پورتمن
هنرپیشگان : بارنی کلارک، جرمی سوییفت، ایان مک‌نیس، ریچارد دردن، هری ایدن، بن کینگزلی و جیمی فورمن
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۰ دقیقه


در انگلیسِ دورانِ ملکه ویکتوریا، ̎آلیور توییست̎ (کلارک)، پسربچهٔ یتیمی است که وقتی معلوم می‌شود کسی برای نگه‌داری از او وجود ندارد، به کارگاه تنگ و تاریکی فرستاده می‌شود که ̎آقای بامبلِ̎ خسیس (سوییفت) اداره‌اش می‌کند. وقتی ̎آلیور̎ به خود جرأت می‌دهد و یک‌بار، سوپ بیشتری می‌طلبد، به خاطر همین گستاخی، او را نزد مأمور کفن و دفنی می‌فرستند که با ̎آلیور̎ رفتار خوبی ندارد. ̎آلیور̎ که حالا زندگی در کوچه و خیابان را به رفتاری که با او می‌شود، ترجیح می‌دهد، فرار می‌کند و به لندن می‌رود و در آن‌جا با ̎ارتفول داجر̎ (ایدن)، جیب‌بر جوان آشنا می‌شود. ̎آرتفول داجر̎ در دارودستهٔ دزدهای جوانی فعالیت دارد که ̎فاگین̎ (کینگزلی) ـ مغز متفکر بزهکاری که در عینِ خباثت، رفتاری پدرانه با بچه‌ها دارد ـ رهبری‌شان می‌کند. در حالی‌که ̎آلیور̎ به کمک ̎فاگین̎ و هم‌پالکی‌های نوجوانش، به گونه‌ای، چهاردیواری برای زندگی برای خودش پیدا کرده، در عین حال به خاطر حضور تهدیدکنندهٔ اربابِ ̎فاگین̎، ̎بیل‌ سایکس̎ (فورمن)، در ورطهٔ یک زندگی خطرناک فرو می‌غلتد.
● یک اقتباس درجهٔ یک و زیبا از اثر جاودانهٔ دیکنز، که با بازی پُر جزئیات و حیرت‌آور محله‌های تاریک و مه گرفتهٔ ̎ایست‌لند̎ لندن قرن نوزدهم در خیابان‌های پراگ (و البته دکورهای استودیوئی)، بهترین فضاسازی را نسبت به دیگر برداشت‌های سینمائی رُمان ارائه می‌دهد، و با این‌که مثل اکثر اقتباس‌های سینمائی از ادبیات کلاسیک ناگزیر شخصیت‌ها، صحنه‌ها یا داستان‌هائی فرعی را حذف یا خلاصه کرده، به شکل تحسین‌برانگیزی به ̎روح رمان̎ وفادار است، و ضمناً با دقت‌ها و خلاقیت‌ سازندگانش نکته‌ها و لحظه‌های بدیعی از لایه‌های ناگفتهٔ داستان را بر پردهٔ سینما جان بخشیده است. پولانسکی (که خود کودکی دردناکی داشته و از این جهت آلیور توییست‌ش جنبهٔ شخصی و خودسرگذشت‌نامه‌ای هم دارد) با بهره‌گیری از نورپردازی و فیلم‌برداری دقیق و خیال‌انگیز، و طراحی درخشان صحنه‌ها و لباس (به ترتیب کار آلن استارسکی و آنا شپارد)، و با فیلم‌نامهٔ قابل قبول هاروود، حکایت سفر مصیبت‌بار و زندگی پُررنج و بلای ̎آلیور̎ در جهنم کوچه پس‌کوچه‌های باریک و شلوغ و کثیف ̎اسپیتل هیلز̎ و خانه‌های چرک و غم‌زدهٔ ̎فاگین̎ و ̎سایکس̎ را با مهارت و ظرافت‌های بسیار به تصویر کشیده است. موسیقی حزین و مالیخولیائی و هم‌زمان دل‌گرم‌کننده و شورانگیز پورتمن نیز فاصلهٔ بین تلخی‌ها و امیدهای شخصیت‌های اصلی را به خوبی پوشش می‌دهد. کار بازیگران در نقش‌هائی کاریکاتوری و پیچیده ممتاز است و شخصیت‌های کلاسیک خود را با ایده‌هائی نو اجرا کرده‌اند. اما شاید مهم‌ترین دستاورد این ترجمهٔ قرن بیست و یکمی از دیکنز، خلق رابطهٔ یپیچده و احساسات مابین ̎فاگین̎ و ̎آلیور̎ باشد: کینگزلی با قیافهٔ ژولیدهٔ نزار و صدای لرزان و رفتار دمدمی‌مزاجش عالی است و ̎فاگین̎ او حقارت و خباثت هم‌زمانی دارد که علاقهٔ ̎آلیور̎ را برمی‌انگیزد. تماشای مهر و نفرت کینگزلی و کلارک در صحنه‌هائی مثل شبِ گذاشتن مرهم بر زخم بازوی ̎آلیور̎ و صحنهٔ معرکهٔ پایانی که ̎آلیور̎، ̎فاگین̎ عقل از دست داده را صبح روز اعدام در زندان ملاقات می‌کند، تکان‌دهنده است.


همچنین مشاهده کنید