سه شنبه, ۱۳ آذر, ۱۴۰۳ / 3 December, 2024
مجله ویستا


خشک کردن لنگ حمام در معابر ممنوع!


خشک کردن لنگ حمام در معابر ممنوع!
پس از شكست ایران در جنگ های ایران و روس، بسیاری از ایرانیان چون به اندیشه نشستند، چیزی ندیدند جز تفوق فرنگ و راهكاری نیافتند جز تشبث به فرنگی.
شروع مراوده با غرب و سفر سلاطین به آن دیار نیز در این راستا مؤثر افتاد و بر تسری آن اندیشه افزود. حاصل آن تأملات در تدوین رسائل سیاسی و اجتماعی، نیز در پایگیری نهادهای جدید مدنی متجلی گشت. رسائلی به لحاظ كمی و كیفی درخور ملاحظه، نهادهایی از همان دو منظر شایسته توجه. شماری از متفكران و كارگزاران زمان هم از جمیع جهات فرنگ، به زعم خویش مغز را گرفته و پوست را نهادند و تنها به دو راهكار قانونگزاری و انتظام امور بسنده كردند و هر از چندی حتی موجب روی آوری سلاطین به آن دو شدند. این روی آوری خاصه پس از نیمه نخست سلطنت ناصری به هم رسید و هرازگاه طرحی نو در افكنده شد. گاه انتظام امور را در مجلس تنظیمات حسنه جستند و گاه در مجلس تدابیر ملكیه ، گاه در مصلحت خانه و گاه در دارالشورای كبرا و صندوق عدالت و... اما آنچه در آن گیرودار غالباً از دیده پنهان ماند، همانا اندیشه تداوم عمل بود. هركار كه آغازید نویدبخش بود و پرشور و به اندك زمان موجب نومیدی و سخت كاهلانه؛ چندان كه چند صباحی پس از آغاز رها می شد و می ماند به امید دگر ایام و دگربار، و آن بار هم روز از نو و روزی از نو. مسائل دارالخلافه تهران هم از آن سیر و سلوك مرسوم به دور نماند و از آن قاعده مستثنا نشد. همین بود كه هراز چندی در انتظام امور آن چاره ای اندیشیده شد. یكی از آنها صدور دستور اداره و انتظام امور احتسابیه و تنظیفیه شهر دارالخلافه ناصری بود و سپردن این مهم به معتمدالسلطان صنیع الدوله ؛ دستوری جامع و حاوی راهكارهایی در رفع غالب كاستی ها.
شانزدهم جمای الثانی بود و سال ۱۲۹۷ هجری قمری، دو سالی از سفر دوم ناصرالدین شاه به فرنگ می گذشت كه دستخط سلطان خطاب به كامران میرزا نایب السلطنه، حاكم دارالخلافه، صادر شد. طبق آن دستخط امر احتسابیه و تنظیف شهر طهران نظر به اینكه قسمت عمده آن از عمله و دواب به صنیع الدوله سپرده بود... به طور كلیه به معزی الیه مرجوع و محول شد تا با همان عمله و اسباب و دواب و بودجه ای كه دولت برای نظافت تهران اختصاص می داد. محوطه داخلی خندق شهر دارالخلافه را از هر جهت پاك و نظیف داشته و در آنچه متعلق به سلامت عامه بود، مثل اصلاح و پاكیزگی مجاری میاه و حسن تقسیم و شرب آن و رفع و منع چیزهایی كه مستلزم حدوث امراض و اختلال هواست اهتمامات وافیه مرعی دارد.
تكلیف آن اهتمامات وافیه را هم ارقام صادره از سوی نایب السلطنه مشخص می كرد.
طبق رقم اول بر صنیع الدوله فرض بود و غدغن اكید كه امور زیر را به اجرا گذارد: اولاً، هرچه از دیوارها كه به میل صاحب خانه تجدید می شود یا جاهای معیوب كه احتساب شهر خرابی و مرمت آن را لازم می داند، باید طاقنماسازی شده و تدریجاً همه دیوارهای شهر طاقنماسازی شود. سنگ فرش كوچه ها نیز حد خانه و سهم ملك هر كس است، باید صاحب آن را با قید التزام مأمور و مكلف به ساختن و مرمت آن داشت و پس از اتمام تحویل اداره احتسابیه بدهند كه حفظ كند. ثانیاً، مجرای آب خانه ها را باید غدغن بسازند و مرمت كنند و هر صاحب خانه كه از این حكم تمرد كرده راه آب خود را نسازد، آب به او داده نشود. ثالثاً، خاكروبه و خاكستر و كثافاتی كه در خانات و حمامات و دكاكین بایره جمع شده است چه ملك شخصی و چه وقف، باید مالك یا متولی را مجبور داشت كه دكه و ملك مزبور را از خاكروبه و كثافات پاك كرده، پس از آن یا مستأجر در آن بنشاند یا جلو آن را تخته كرده قفل نماید... رابعاً، خاكروبه هایی كه در بعضی از اراضی بایره جمع شده... باید به متولین و ریش سفیدان آن محله قدغن نمود كه میان خودشان توجیه كرده پاك و تمیز نمایند و تحویل اداره بدهند كه بعدها از كثافت محفوظ دارد.
این تكلیف اراضی وقف است اما در مورد اراضی شخصی اگر مالك تا ده روز اقدام نكرده باشد، روز یازدهم آن زمین ضبط حكومت دارالخلافه خواهد شد. خامساً، باید رختشوی خانه ساخته شود. لیكن به مردم محله نمی توان تحمیل كرد، بلكه از وجوه دیوانی باید ساخت. عجالتاً یكی به طور نمونه اداره احتسابیه باید بسازد، همین كه پسندیده شد، باقی را هم معین كنند كه كجا و چه قسم ساخته شود. سادساً ، اگر كسی بخواهد شارع عام را ضبط كند و ملك خود را به شارع عام و معبر بسط و تجاوز دهد باید اداره منع نماید. سابعاً، باید ارباب مكاسب و صاحبان حرف و مشاغل كه در دكاكین بازار یا شوارع عامه و گذرگاه های محلات ساكن و مشغول كسب هستند، متاع خود را تجاوز از دكان ندهند و معابر را تنگ و عابر را اذیت و زحمت نرسانند و هركس متاع او از حد دكان تجاوز نماید، اداره مأذون است كه از او مؤاخذت نموده و همان مقدار از متاع را كه تجاوز كرده ضبط نماید. همچنین طواف ها و جنس فروشان دوره گرد نباید وسط معابر را به جهت مبایعه و معامله تنگ و سد نمایند و در وسط بازارها و راه ها بار و مال خود را بی جهت نگاهدارند.
دومین رقم حاوی دستوراتی غلاظ و شداد بود در مورد تقسیم میاه دارالخلافه یا انتظام امور قنوات حاجی علیرضا، حاج شهاب الملكی، امین الملكی، سنگلج، آب باغ صبا، نظامیه، قنات مبارك ناصری و مهر كرد و سایر قنوات و آب های ملكی شهر. شیوه تنظیف بود و نحوه تقسیم، از پوشاندن سوراخ ها و چاله ها گرفته تا منع و جریمه ریختن كثافات در آب و...
وظایف عمومی خود اداره احتسابیه و تنظیفیه هم مشخص شده بود؛ چهارچوب سفت و سخت یك بلدیه بالقوه. وظایفی بدین قرار:
-۱ اداره احتسابیه و تنظیفیه شهر دارالخلافه مأمور است كه تمام شهر قدیم و جدید را از خیابا ن های دولتی و شوارع و كوچه ها و محله ها، پاك و تمیز نگاه داشته چنانكه بعدها هیچ نوع كثافت و زبیل و خاكروبه در هیچ جا دیده نشود.۲- اداره مأمور است كه مجاری میاه و انهار سرپوشیده را به وسایل معینه پاكیزه و تمیز دارد و مجاری متعلقه به اشخاص اگر پاك نباشد، آب به صاحب آن داده نخواهد شد.۳- اداره مأمور است پس از آنكه خاكروبه و زبیلی كه پیش از این جمع شده، آنچه از ارك مبارك است به توسط مأمورین وزارت بنایی و آنچه از سایر محلات است، به حكم حكومت برداشته شد و اماكن را تمیز و پاكیزه تحویل اداره دادند، دیگر نگذارد آنجاها كثیف شود و اگر صاحبان ملك بعد از اطلاع و مهلت خاكروبه را بر نداشتند، اداره مصارف آن را داده برمی دارد و ملك را ضبط نموده تحویل حكومت خواهد داد. ۴- در قبرستان های قدیم داخل شهر كه ممنوع از دفن اموات است، از قبیل قبرستان دروازه شمیران و غیره، نباید طفل دفن نمایند و اگر كسی به این كار اقدام كرد، مورد مؤاخذه شدید خواهد شد. امانت گذاشتن اموات در دخمه ها و قبرستان های مزبور نیز قدغن است و مطلقاً نباید كسی اقدام به این كار نماید.۵- مجلس حافظ الصحه حق دارد كه هرچه در باب نظافت و تمیزی شهر لازم و مقتضی بداند، به اداره اطلاع دهد تا مجری نمایند... ۶- عملی كه ابتدا باید به آن اقدام نمود، برداشتن خاكروبه و زبیلی است كه سالهای سابق جمع شده...۷-چنانكه جاروب و تنظیف خیابان و شوارع عمومی برعهده مأمورین اداره است، تطهیر و جاروب و آب پاشی سایر كوچه ها و بازارها برعهده اهالی است و هر كسی باید جلو دكان و درب خانه خود را پاك و شسته و روبیده داشته باشد و خاكروبه را در سبد و صندوق یا ظرف دیگر جمع كرده به كسانی كه باید آنها را حمل ونقل كنند بدهد تا نقل نمایند. ۸-خاكروبه ها به توسط خاك كش دیوانی یا رعیتی كه سابقاً نیز معمول بوده، به قاعده منظمی برداشته خواهد شد و بعد از بازدید، مأمور مخصوصی كه مواجب دارد یا اجیر و مزدوری هر روز در محلات و بازار برای این كار حاضر خواهد بود.
۹ -دیوارهای رو به خیابان و شوارع عمده عموماً طاقنما و اندود خواهد شد. اما عجالتاً این حكم درباره دیوارهایی كه به یك جهتی خراب و تعمیر می شود مجری خواهد بود. ۱۰- هرگونه بنایی كه از این تاریخ به بعد می شود و مدخلیتی به كار شوارع و معابر دارد، از احداث ابنیه جدیده و بنای خانه و مستغلات و غیره یا مرمت و تعمیر، باید همه به اجازه اداره باشد و به دستورالعمل و نقشه مهندس مخصوص اداره ساخته شود. ولی بناهایی كه دخلی به كوچه و خیابان و راهها ندارد، هر كس در آن مختار است واحدی را با او حرفی نیست. ۱۱- راههای پیاده رو یعنی پشت دیوارها نیز عموماً باید سنگفرش شده از قرار مسطور در فوق تحویل مستحفظین شوارع خواهد شد.
۱۲ - قطعه زمین های بایر غیرمعمور كه در هر نقطه شهر از بی حفاظی مزبله و محل ریختن كثافات می شود، خواه در كنار راه خواه خارج و دور از راه، عموماً باید محفوظ و دیواری دورش كشیده شود كه از ریختن خاكروبه كثافات كه اسباب حدوث عفونت است محروس بماند و شوارع از اسلوب معموریت نیفتند. ۱۳- برای تكمیل نظافت شهر رختشوی خانه ها وضع و ساخته خواهد شد و تفصیل آن در قانون تنظیم آب به مطالعه عموم اهل بلد خواهد رسید. ۱۴- تنقیه و تطهیر و مرمت مجاری آبها كه خانه را مشروب می كند و تعیین اسامی خانه ها و جاهایی كه باید مشروب شود و محسنات و فواید آن در اعلان آب مفصلاً نوشته و مجری خواهد شد. ۱۵- خاكستر حمام ها و كارخانجات و دكان های آشپزی بازار و خبازی ها و غیره نیز به یك وضع منظمی كه مقرون به صرفه صاحبان خاكستر باشد و ضرری به قانون تنظیفیه وارد نیاورد، باید روز به روز برداشته شود. ۱۶- در هر یك از این اعلانات كه برای منافع عمومی است، اگر ضرر شخصی به كسی وارد شود و مجلس را اطلاع ندهد تا رفع آن ضرر از او بنماید و او را فارغ از خسارت نماید، ضرری است كه خود او به خود وارد آوره. زیرا كه مقصود مجلس فقط آسایش و بهبودی حال مخلوق است و جز این فقره اصلاً و مطلقاً قصد و غرضی ندارد. ۱۷- مقابل دكاكین واقعه در بازار و كوچه، ریختن اشیاء ارزاق و گذاردن صندوق و نیمكت و كرسی و هیزم شكستن و ذغال بیختن و فصد كردن و تراشیدن تخته و چوب و آلات و اسباب كالسكه و در و پنجره ساختن و تنعیل دواب و بستن حیوانات و اقدام به هر گونه عملی كه مانع عبور و مرور عامه باشد و پیش آوردن وضع دكان با چوب و گل و غیره كلاً ممنوع است واحدی نباید از محل طبیعی خود تجاوز كند و پیشتر آید، حتی خراط و دلاك و غلافگر كه كمانه می كشند و پس از اعلان و اطلاع اگر چیزی در عرض راه دیده شود، در معرض تلف و تضییع خواهد بود. همچنین است خشتمالی و جمع كردن آجر و سقط و غیره در عرض راه ها. ۱۸- بعضی از اعمال از قبیل هیزم شكنی و غیره كه در میان دكان ممكن نیست، باید به كاروانسراها و میدانهایی كه غیرمانع از عبور و مرور است عمل شود و در آنجا به این اعمال بپردازند.۱۹- وضع ستون آجری و چوبی در راههای پیاده رو به وضعی كه عابر را از عبور در راه راست مانع شود و لابد به گردانیدن راه و پیچ و خم و داخل شدن در راههای كالسكه رو نماید، منافی قانون توسعه شوارع و ممنوع خواهد بود. ۲۰- وضع سقاخانه دائمی و موقتی و گذاشتن یخ و توقف عموم كسبه دوره گرد از طواف صنفی و غیرصنفی و پاره دوز و رمال و فالگیر در كنار شوارع و نقالی و سایر اعمال كه اسباب جمع شدن و ازدحام مردم است، به كلی موقوف و مخالف نظم توسعه راه خواهد بود.۲۱-كسبه دورگرده از هر قبیل كه باشد، حق معطلی و توقف در راه ها ومخصوصاً علف دادن به دواب باركش خود را ندارد... ۲۲- به واسطه ساختن بالاخانه ها ما بین دو كوچه را به هم اتصال دادن و طاق و سردر ساختن به طوری كه مانع روح و صفا و باعث عبور كرد از سقف آن كوچه به این كوچه بوده؛ هم منافی حفظ صحت و هم مخالف قوانین امنیه، یعنی پولیسیه، است... ۲۳-هر بنایی كه در آن خللی راه یافته و احتمال خطر دارد، خراب خواهد شد و پس از خرابی باید تعمیر و ساخته شود یا با زمین برابر و مسطح گردد كه محل ریختن خاكروبه و مزبله نگردد. ۲۴- بعضی از اوقات كه خاك خرابی ها تجدید پی ها و تسویه سنگفرش راه و كاهگل و غیره كه ناچار در شوارع ریخته می شود، حمل و نقل آنها بر صاحبان آن واجب فوری است و در صورت عدم امكان و داشتن عذر موجه، باید شب ها به جهت سهولت عبور و مرور مردم در آن گذر چراغ روشن كنند. ۲۵- چاره ناودان ها به نوعی كه اسباب ترشح و كثافت نگردد و بر اشخاص كه در كوچه ها ناودان دارند لازم است. هر كس به رفع این كار نپردازد...، مورد مؤاخذه خواهد بود و عنفاً برداشته خواهد شد. ۲۶- با مال سواری یا باری در میان شوارع وراههای معطل شدن و اسب دوانیدن و لنگ حمام و بعضی پارچه های صباغی شده را در معابر عامه خشك كردن و از این دكان به آن دكان طناب بستن و آویختن پارچه ها و لباس ها و سر راه ها سایبان بستن و هر عملی كه از این قبیل و مكروه باشد و مخل و مضر به حال توسعه و تنظیف گردد، جمیعاً ممنوع وكسانی كه جسارت به این كارها نمایند مورد موأخذه و سیاست و به جزای اعمال خود خواهند رسید. ۲۷- خشك كردن پهن و سوخت در كوچه ها و نیز ریختن خاكستر حمام ها درمعابر ممنوع و قدغن است و هر كس پهن و خاكستر در شوارع و كوچه ها بریزد مأمورین او را مجبور خواهند كرد كه فوراً بردارد و اگر مسامحه نمود، آن پهن و خاكستر را به خانه آن شخص خواهند برد و ریخت.
قانونی بود مفصل و اداره ای مبسوط و هسته بلدیه ای بالقوه؛ قانونی كه بیش و پیش از هر چیز گویای حال و هوای تهران عصر ناصری بود و كم و كاستی های آن. مقارن همان احوال، در یكشنبه بیست وپنجم رجب ۱۲۹۷ هجری قمری، جریده ایران در ستون اخبار غیررسمی دارالخلافه ناصره چنین نوشت: شهر و توابع از حسن توجه و كمال مراقبت نواب اشرف والاامیر كبیر نایب السلطنه دولت علیه، حكمران دارالخلافه باهره و غیرها ... آراسته و منظم است. نعمای الهی وافر و اهالی آسوده و شاكرند. كلیه اجزاء اداره تنظیفیه و احتسابیه به مشاغل خدمات مرجوعه مشغول می باشند.
اما، یك ربع قرن پس از آن، به روزگار مظفری، ایضاً همان جریده كه اینك به ایران سلطانی تغییر نام داده بود، ضمن درج خبر وفات مختار السلطنه رئیس بلدیه دارالخلافه و انتصاب سعید السلطنه به آن سمت، نوشت: مرحوم مختارالسلطنه می خواست به واسطه ساختن رختشوی خانه آبهای شهر تهران را پاك و تمیز نگاه دارد، اهالی آب خالص بخورند و مبتلا به هزار قسم امراض نشوند... قبل از آن كه كار رختشوی خانه های محلات را صورت بدهد، بدرود زندگانی گفت و این كار معوق ماند تا این ایام ،جناب سعید السلطنه... مجدداً در باب رختشوی خانه لایحه ای به محضر والای صدارت عظما داد. و این زمان، چهاردهمین روز بود از رمضان ۱۳۲۲ هجری قمری و دیگر شاید كمتر كسی به یاد می آورد كه بیست و پنج سال پیش از آن هم در قانون اداره احتسابیه و تنظیفیه شهر دارالخلافه تهران در باب همان معضل دیر سال رختشوی خانه مقرر شده بود كه عجالتاً یكی به طور نمونه اداره احتسابیه باید بسازد؛ همین كه پسندیده شد، باقی را هم معین كنند كه كجا و چه قسم ساخته شود.
اداره احتسابیه و تنظیفیه دارالخلافه هم دیرسالی بود در كنار سایر نهادهای مدنی ریز و درشت عصر ناصری خفته و از یاد رفته بود. نهادهایی كه پر شر و شور می آغازیدند و چند صباحی بعد كاهلانه از یاد می رفتند. نهادهایی به عینه مصلحت خانه كه به اندك زمانی احوال آن در گزارشی محرمانه چنین تجلی می یافت: چندی است اهل مصلحت خانه به جز صرف ناهار و كار های متفرقه كاری ندارند. در بند نیستند.
تداوم كیمیا بود و دست نایافتنی؛ سیمرغی بود در قله قاف آشیان كرده. مگس های دارالخلافه اما، خوش بخت ترین مگس ها بودند و در شگفت و سرمست از تداوم دیرسال تل خاكروبه ها در معابر شهر.
سیروس سعدوندیان
منبع : روزنامه همشهری