چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
نتیجه توهم در جوامع تعصبی
صفحه حوادث روزنامههای جهان هر روز در برگیرنده قتلهای موسوم به قتلهای ناموسی است. مردی به علت سوءظن به همسرش، او را پس از ۲۹ سال زندگی مشترک، در برابر دیدگان فرزندانش به قتل رساند.آن هم با این تصور که همسرش به او خیانت کرده است. یا نوعروس ۱۹ سالهای قربانی توهم همسرش شد و با ضربات قمه، جان خود را از دست داد. وقتی مأمورین تحقیق پرونده ادعای همسر او مبنی بر اینکه زنش با جوانی به نام ”شهاب“ رابطه داشته را بررسی کردند معلوم شد شخصی به نام ”شهاب“ اصلاً وجود ندارد یا حوادثی از این قبیل که در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، هر روز رخ میدهد.این نوع جنایات که به قتلهای ناموسی معروف هستند اغلب ناشی از توهمان بیپایه و اساس است که ریشه در واقعیت ندارد. از سوی قربانیان اصلی این قتلها غالباً دختران و زنانی هستند که همسر یا پدر، برادر آنها با شک به نجابتشان آنها را مورد هجمه قرار میدهند.قتلهای ناموسی اکثراً در ”جوامع تعصبی“ کشورهائی مانند پاکستان، افغانستان، اردن، ترکیه و ایران رخ میدهد. البته در دیگر کشورها مثل برزیل، اکوادور و ایتالیا نیز شاهد این قبیل جنایت و کشتار زنان بیگناه هستیم. از سوی دیگر در کشورهای غربی نیز عموماً مهاجران و پناهندگان خارجی هستند که دست به چنین قتلهائی میزنند.آنچه مسلم است اینکه چنین جنایاتی در تمام دنیا اتفاق میافتد. ولی متأسفانه اطلاعرسانی دقیق و درستی درباره آنها وجود ندارد. این در حالی است که براساس آمار سازمان ملل متحد سالیانه حدود ۵۰۰۰ زن و دختر جوان به نام ”ناموس و حیثیت“ به قتل میرسند. از سوی دیگر آمارهای واقعی رقمی بالاتر را نشان میدهند. زیرا در بسیاری از موارد شکایتی مطرح نمیشود یا خانوادههای قربانیان به دروغ این جنایات را به عنوان خودکشی، تصادف یا ناپدید شدن گزارش میکنند.این نوع جنایات به منظور احیاء شرف و آبروی خانوادگی یا پنهان کردن جرمهائی همچون تجاوز و روابط جنسی نامشروع صورت میگیرد. یا آنکه چنین قتلهائی ممکن است با هدف حل کردن مشکلات خانوادگی مانند مشاجرههای ارثی و قبیلهای یا مشکلات مالی انجام شود.واژه قتل ناموسی به تصورات سنتی از ناموس و حیثیت مربوط میشود. در بسیاری از جوامع مردسالار سنتی، مردان مسئول پاسداری از حیثیت خانوادگی هستند و با کوچکترین خلاف زن و دختر، آبروی مرد از بین رفته، و شدیدترین مجازات برای زنان و دختران در نظر گرفته میشود.بهدلیل ساختار اجتماعی این نوع جوامع، قتلها و جنایات ناموسی از طرف مردم نیز مورد قبول واقع میشود. به گفته جامعهشناسان باید به این مشکلات و معضلات نه فقط به عنوان مشکلات خانوادگی بلکه بهعنوان معضلات اجتماعی هم پرداخت.دکتر امانا.. قرائیمقدم در مورد پیشینه قتلهای ناموسی در ایران میگوید: این پدیده از قدیمالایام در جامعه ما رواج داشته است و این پدیده موضوع جدید و امروزی نیست.براساس مطالعات تاریخی این پدیده در میان اعراب خوزستان به (غوه کردن) معروف است و این مسئله هنوز در میان اعراب خوزستان به وفور دیده میشود. پدر، برادر، پسرعمو با اجیر کردن فردی حکم قتل دختر یا زن را به خاطر سوءظن که اغلب بیمورد و بیاساس است صادر میکنند.وی در ادامه میافزاید: این قتلها در بعضی از استانهای کشور مانند برخی از نقاط کردستان، لرستان، آذربایجانشرقی و اردبیل دیده میشود ولی امروزه پدیده قتلهای ناموسی با توجه به رشد مسائل فرهنگی و آگاهی مردم تا حدود زیادی تعدیل پیدا کرده و رو به کاهش است.قرائیمقدم در پایان میگوید: قتلهای ناموسی بیشتر در جوامع سنتی و تعصبی دیده میشود که باورهای غلط فرهنگی ـ سنتی منجر به وقوع این قتلها میشود. غنچه راهب، روانشناس، قتلهای سوءظنی و ناموسی در ایران را نتیجه جهل فرهنگی و حاکمیت تعصبات خشک در خانوادهها ذکر میکند و میگوید: متأسفانه در بسیاری از مواقع تنها به صرف یک سوءظن نابجا زنان و دختران ما قربانی تعصبات بیجا و نابخردانه همسر، پدر، برادر و حتی در مواقعی بستگان خود میشوند.دکتر راهب میافزاید: در جامعه سنتی نوعی روابط مبتنی بر ارتباط نزدیک و بسته است. به گونهای که انسانها حق انتخاب و اختیار ندارند. این مسئله در جامعه ما با توجه به نگاههای جنسیتی به مسائل ناموسی بهویژه در بافت سنتی جامعه که افراد از نظر فرهنگی در سطح پائینی قرار دارند سبب میشود که شاهد بروز این قتلها باشیم. راهب در ادامه میافزاید: از سوی دیگر مردان در جوامع سنتی بهخود اجازه انتخاب و تصمیمگیری را برای دختران و زنان میدهند و با توجه به باورهای فرهنگی و سنتی موجود، زن باید تحت اختیار و انتخاب همسر، پدر، برادر خود باشد. بهعبارت دیگر حق انتخاب و تصمیمگیری از زن سلب میشود. از سوی دیگر جنس مذکر معمولاً بهخود اجازه دخالت در خصوصیترین ابعاد زندگی زن را میدهد و بهدلیل وجود این باور (کنترل و اختیار مرد نسبت به زن) در صورت بروز عمل خلاف و نابهنجار از سوی زن، قتل ناموسی حاصل میگردد. وی در ادامه میگوید: متأسفانه در جامعه فعلی ما نیز چنین مسائلی بهویژه در شهرستانهای کشورمان که دارای ساخت سنتی و تعصبات قومی خاص است وجود دارد. این در حالی است که گاهی دختران و زنان جهت مقابله با این محدودیتها دست به اقداماتی نظیر فرار از منزل و خودسوزی میزدند. دکتر راهب در پایان با اشاره به مسائل فرهنگی، سنتی، هنجارهای اجتماعی که محدودیتهای بسیاری را برای زنان و دختران حاصل مینماید، میافزاید: برای مقابله با این پدیده باید تغییراتی در هنجارهای جامعه حاصل شود و از سوی دیگر باید در باورها و نگاههائی که رنگ و بوئی از تبعیض در جنسیت دارند تغییرات جدی حاصل کرد. دکتر فرید فدائی، روانپزشک در اینباره میگوید: قتلهائی که به قتلهای ناموسی معروف است، بهدلایل مختلفی رخ میدهد. بهعبارت دیگر این قتلها ریشه در عوامل جامعهشناختی دارد. به این ترتیب که سنتها و عقاید غلطی وجود دارد که به موجب آن پدر، برادر یا شوهر گمان میکنند این حق را دارند تا در مورد همه مسائل دختر، خواهر، همسر خود تصمیم بگیرند و از سوی دیگر در برخی از مواقع زن عملی را انجام میدهد که غیرقانونی تلقی نمیشود. اما جنس مذکر آن را نمیپذیرد بنابراین مستوجب کیفر، تنبیه و قتل از سوی مرد میشود. مصداق این موضوع در جوامع عشایری دیده میشود که کوچکترین تخطی در مسائل اخلاقی ـ فرهنگی سبب میشود زن به قتل برسد.دکتر فدائی دیگر دلایل این قتلها را اختلال شخصیت جنس مذکر میداند و میافزاید: مبتلایان به اختلال شخصیتی که به آنها پارانوئیدی گفته میشود، نسبت به زن (همسر، دختر و...) سوءظن بیمورد و بیاساس داشته و همواره دچار تردید و شک میشوند. آنها گاهی اوقات با کنار گذاشتن مسائل جزئی به این نتیجه میرسند که همسرشان به آنها خیانت کرده است بنابراین او را به قتل میرسانند. این روانپزشک در پایان میافزاید: دلیل سوم را افراد مبتلایان به انواع اختلال روانپریشی تشکیل میدهند. این افراد دچار نوعی توهم میشوند و از سوی دیگر سوءظن و بدگمانیهای شدیدی نسبت به همسر خود دارند که آنها را به قتل میرسانند.
فرهنگسازی و اصلاح قوانین
حسینی، وکیل دادگستری با اشاره به اینکه در برخی پروندههای اینچنین سوءظن حقیقت نداشته میگوید: جایگاه جرم در قتل اگر عمدی باشد در بالاترین درجه قرار میگیرد و اگر غیرعمد باشد در جرایم غیرعمد طبقهبندی میشود. بهطور کلی نمیتوان گفت که جرم در چه طبقهای قرار دارد. اگر در قتلهای ناموسی، سوءظنی اثبات شود که قتل بهصورت عمدی شکل گرفته، جرم بزرگی محسوب میشودو اگر اثبات شود که فرد در حالت روانی مناسبی قرار نداشته، قتل مطلق نیست و نسبی است و نسبت به تقصیر قصور یا خطای محض طبقهبندی میشود و این سه دسته علل اصلی جرم هستند.وی در پایان برای پیشگیری از وقوع چنین قتل یکی، بر لزوم فرهنگسازی در جامعه و اصلاح قوانین تأکید میکند و مهمتر از همه اجراء قوانین است.
طیبه براتی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست