چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


ماه من تا ماه گردون


ماه من تا ماه گردون
ساخت سرود تیم ملی اظهار نظرات مختلفی را سبب شده است. نوشته زیر یكی از این نظرات است كه با نگاهی انتقادی به سرود تیم ملی نگاشته شده است.
سالها دل طلب جام جم از ما می كرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می كرد
گوهری كز صدف كون و مكان بیرونست
طلب از گمشدگان لب دریا می كرد! (حافظ)
ظریفی در یكی از كشورهای جدید و بدون سابقه پرسیده بود آیا شما آثار باستانی دارید؟ جواب داده بودند می خواهیم بسازیم!؟ نقل است كه پس از جنگ جهانگیر دوم و پیروزی متفقین، مرحوم مصورالملك (نقاش هنرمند و مشهور وقت) طرحی را كشیده بود كه در آن ظفرمندان (روزولت، استالین، چرچیل) به بازی چوگان پرداخته و گوی این بازی هم سر «هیتلر- آدولف» بوده كه بین این سه نفر بر زمین قرار گرفته است و در توضیح آن می فرماید كه بازی چوگان را برای این سوژه از آن جهت انتخاب كردم كه بینندگان نقاشی، بفهمند كه نقاش این اثر یك ایرانی بوده است و نیز چند سال قبل كه مسابقات المپیك زمستانی در كشور نروژ برگزار می شد، هنرمند نروژی ای كه طراح مدال ها (نشانها)ی این مسابقات بود به جای استفاده فلزات طلا و نقره و آلیاژ برنز، برای مقام های اول تا سوم از سنگ های معدنی و زیبای كوهستان های نروژ كه رگه های بسیار زیبا و رنگ های بسیار چشم نواز دارند (از تیره سنگ های مالا خیتی محسوب می شوند) استفاده كرده بود و این خاصیت و ویژگی هر هنر شناسنامه دار و ریشه مند و جزو اصول هنری هر هنرمند خلاق و هویّتمند است؛ همان عنصری كه در مضراب جلیل شهناز یا قلم محمود فرشچیان یا زخمه حاج قربان سلیمانی یا نغمه هوش ربای سیتار هندی یا فلوت مجار (زامفیر) یا عود مصریان و عراقیان و نیز در نفس حسن كسائی است كه نیاز به معرفی ندارند. امضاء و بیوگرافی در خود اثر مستتر است و فرهنگ های اصیل و ریشه دار و كهن نیز همین گونه اند. هر كجا قلعه یا ارك یا تل و تپه دختر است، فریاد می زند كه مربوط به دوران میترائیسم است و... بگذریم.
اهل تحقیق می دانند كه هنر طلاسازی و زرگری ایران شامل ملیله، انگشتر ركابی، زنجیر یزدی، زنجیر هل و گل، طنابی و ... است و مدل ها و نامهایی چون ونیزی، فیگارو، كارتیه، رولكسی، نپتر... با تمام جلوه ها و رونق هایشان ایرانی محسوب نمی شوند و پردازندگان به این فن با تمام مهارت ها و تسلط هایشان در ساخت و تولید گروه دوم در بازارهای جهانی محلی از اعراب ندارند و همچنین هنر فرش یا كاشی كاری یا سنگ تراشی (سنگ های قیمتی)، سفالگری، آینه كاری و... كه ویژگی ها و مختصات خود را داراست و در جهان با نام ایران همواره همراه و مترادف است... در مقوله های اجرایی هنر نیز همین قواعد و چارچوب ها هم چنان حاكم است و این كه شنیده می شود كه قرار است دو خواننده پاپ (آن هم از نوع به اصطلاح پاپ) به اجرای موسیقی ویژه تیم ملی ایران در مسابقات جام جهانی آلمان بپردازند. ابتدا در بین موسیقیدانان جدی و هنرمندان اصیل ایرانی بیشتر به طنز می مانست و به همین دلیل هم جدی گرفته نشد. اما درشب ۹/۲/۸۵ در برنامه یار دوازدهم شبكه ۳ وقتی موضوع مطرح گردید و حتی خواننده و شاعرش هم معرفی شدند تازه به عمق اتفاق و پی آمدهای نافرخنده اش پی بردم و ذكر چند نكته را (با در نظر گرفتن مطالبی كه در مقدمه و نقل شواهدی كه آوردم) لازم و ضروری می دانم؛ ▪اول این كه نمی دانم تصمیم گیرندگان این انتخاب چه قدر اهلیت و صلاحیت تصمیم گیری فرهنگی و ملی را دارند بر بنده و بسیاری پوشیده است اما باید عنوان كنم كه موضوعات فرهنگی نیز مثل تمام تخصص ها نیاز به كنكاش و مشاوره با اهل فن دارد و آن گونه كه شنیده می شود اگر اسپانسر (حمایت كننده مالی) تیم ملی ایران یعنی شركت ایرانول این كار را سفارش داده یا مورد حمایت قرار می دهد باید توجه نماید همان گونه كه در بعد فنی تیم ملی و انتخاب نفرات تیم و سیستم بازی و نحوه چینش بازیكنان و بازی های تداركاتی و... به مربیان و سرمربی تیم بایستی اقتدا كند. در بعد فرهنگی و هنری نیز نباید خود تصمیم گرفته و ساده انگارانه محبوبیت یك خواننده یا نحوه خواندن او و كف زدن ها و هورا كشیدن های توده مردم را ملاك گزینش قرار دهد. این كار مثل این است كه ما یك فیلم خارجی بسیار مورد توجه را دوبله به فارسی كنیم و بعد به عنوان یك نماد فرهنگی (سینما) ایرانی به جشنواره های كن، ونیز، برلین و... بفرستیم.
▪دوم- شهر دوبی و كشور امارات با همه جاذبه ها و آسمانخراش های دلفریب و برج ها و مغازه ها و ماركت های اغواگرش هرگز به لحاظ هنری و اصالت (در بین اهل خرد و اندیشه) به گرد پای شهرهایی مثل بعلبك، قاهره، آتن، اصفهان، قرطبه، پكن، فلورانس، رم و... نخواهد رسید؛ گرچه ظاهربینان و كوتاه اندیشان برای رفتن بدانجا سر و دست خویش را بشكنند.
▪سوم- كشوری كه فرزندانی چون حافظ و سعدی و فردوسی و نظامی و بوعلی سینا را در دامان خویش پرورانده، امروزه جوانان اهل ادبش رمبو و مالارمه و لوركا و ... بیشتر ترجمه خوانده اند تا بهار و خاقانی و ... و كشوری كه موسیقی آن یكی از ۳ تا ۵ موسیقی مادر و مولد در جهان محسوب می شود و بر موسیقی تمام همسایگان خویش تأثیرگذار، آن گاه به عنوان سفرای فرهنگی (به ویژه موسیقی) در كنار سفیران ورزشی در بزرگترین و مورد توجه ترین كانون و مراسم ورزشی جهان، هنری را می خواهد ارایه نماید كه به لحاظ اصالت و هویت اساساً مربوط به فرهنگ ما نیست و مجریان آن هم باز به لحاظ اصالت و هویت، كپی دست چندم مجریانی هستند كه هنوز زنده اند و در شهر لس آنجلس اقامت گزیده به زعم خود به اشاعه فرهنگ و آداب خود معتقد (حداقل با صداقت) می پردازند.
▪چهارم- حامیان مالی این كار را اندكی شكیبایی باید چرا كه هر دو عزیزی كه گزینه های این حامیان برای اجرای خوانندگی سرود تیم ملی ایران (قصد نمره دهی و تعیین میزان سواد و دانش موسیقایی ایرانی آنان را ندارم) هستند قطعاً در آنجا با خوانندگانی روبه رو خواهند شد كه از لس آنجلس آمده اند به آلمان (به دلیل مركز توجه بودن جام جهانی) و در مقابل این دو عزیز نسخه اصلی محسوب می شوند و این به راستی برای محصولات طرح ژنریك شاید اندكی اسباب تكدّر گردد.
▪پنجم- خانه موسیقی كجاست ؟آیا این مجموعه و نهاد شریف و تحت فشار فقط به دلیل این كه به لحاظ بودجه و حمایت مالی در تنگنا و عسرت است می تواند سكوت كند و از حداقل یك موضع گیری به حق و ساده، هم اهل درد و دریغ و دل را محروم و هم تصمیم گیرندگان را در موضع اشتباه تنها گذارد و نیز سوال می كنم برادران هنرمند و عزیزان شورای سیاست گذاری چه نظری دارید؟ اعضای مركز موسیقی وزارت ارشاد شما چه؟ برادران مسئول در واحد موسیقی حوزه هنری مگر مشاهده نكردید افتتاحیه المپیك آتن را؟ آیا از ونجلیس در چه مرحله استفاده كردند و... ؟
▪ششم- فرض كنید تیم ملی كشور هندوستان به بازیها راه یافته بود. مردم عزیز ایران، شما منتظر كدام موسیقی هند به عنوان سفیر فرهنگی هندوستان بودید؟
راوی شانكار- شجاعت حسین خان یا... امیرخان و آمیتا و اساساً به لحاظ هنری كدام موسیقی هندی است كه در كشورهای دیگر وجود ندارد؟
▪هفتم- موسیقی استاد بزرگ شهداد روحانی هم این كار را توجیه نمی كند.
▪هشتم- تمام موارد فوق مشروط به این است كه این (شاخه، رشته، ژانر) از موسیقی بخواهد به عنوان یك كار ایرانی (فرهنگ و هنر ایران) محسوب، معرفی و قلمداد شود وگرنه و در غیر این صورت برای تفریح و نشاط بازیكنان كه عرض كردم جزو ملزومات است و نكته های بسیاری كه بماند اگر لازم شد خواهم نوشت.
علیرضا پورامید
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید