شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


مهاباد در گذر زمان


مهاباد در گذر زمان
مهاباد از شهرهای شناخته شده مناطق کردنشین ایران است که علیرغم قدمت تاریخی کم، ‌دارای وجهه سیاسی، ‌فرهنگی و اجتماعی با اهمیتی است.
وجهه‌ای که بیشتر مرهون نخبگان این شهر در تاریخ معاصر است. ‌البته تأثیر عواملی چون موقعیت جغرافیایی، سیاسی و بین‌المللی بر موقعیت مهاباد قابل درک و قبول است اما به حال عامل انسانی و کیفیت آن از عوامل مؤثر بر اهمیت تاریخی مهاباد است و بر آن تأکید می‌کنم.
گو اینکه رژیم گذشته با درک این اهمیت در قالب برنامه‌های رفاهی و عمرانی، پیش‌بینی‌هایی برای آینده مهاباد داشت که برخی از آنها در همان زمان به اجرا درآمدند و برخی از شخصیت‌ها و حتا خانواده‌های بانفوذ مهاباد در آن دوران به مقامات عالی رتبه‌ای نیز رسیدند. ‌در عین حال اجرای سیاست یکسان‌سازی قومی توسط همان رژیم، ‌زمینه بحران‌های مداومی را فراهم کرد که جنبش سیاسی – اجتماعی کردها در قالب جدید از آثار آن است. ‌پیدایش جمعیت ژ- ک و تجربه جمهوری کردستان در نتیجه تحولات منطقه از نمودهای عینی جنبش است که بررسی، ‌نقد و تحلیل آن از حوصله این یادداشت خارج است. ‌ولی در هر حال این رویدادها ذهنیت پایداری ایجاد کردند که همواره مقوم برخی از اقدامات عملی در این راستا بوده است.
سرکوب جنبش در اثر ایجاد فضای بین‌المللی مناسب و حمایت آمریکا، چه در سال‌های ۱۳۲۵ و چه در دوره دکتر مصدق، در سال‌های ۳۲ و۳۶ و همچنین سرکوب حرکت معینی‌ها در سال‌های ۴۶-۱۳۴۷ از جمله اقدامات سرکوبگرانه پهلوی دوم(محمدرضا شاه) در ارتباط با کردها است که عمدتاً در منطقه مکریان و شهر مهاباد صورت گرفته‌اند.
وقوع انقلاب اسلامی به حاکمیت پهلوی‌ها خاتمه داد اما خود نیز یک سلسله بحران‌های سیاسی و نظامی را در پی داشت. ‌یکی از کانون‌های بحرانی در آن دوره، ‌شهر مهاباد بود و به همین دلیل محل رفت و آمد شخصیت‌ها و هیئت‌های عالی‌رتبه دولتی شده بود.
(مانند سفر مرحوم بازرگان، رئیس دولت موقت و اعضای کابینه‌شان با عنوان هیئت حسن نیت و ...)
حوادث بعدی نشان داد که راه‌حلهای مسالمت‌آمیز بحران مسدود شده است، در نتیجه هر چند با تکیه بر روش نظامی صورت مسئله پاک شد، ولی خواسته‌های جنبش کماکان به حیات خود ادامه داد تا اینکه توانست بعد از خرداد ۱۳۷۶ و آغاز اصلاح‌طلبی درون حکومتی در قالب تجمعات و نشریات دانشجویی، ‌فعالیت‌های روزنامه‌نگاری و مشارکت فعال در حوزه سیاسی خود را بازسازی نماید. ‌هم مراکز دانشگاهی، ‌هم شهرهای کردنشین از حوزه‌های فعال بودند. ‌در این بین دستگیری عبدالله اوجالان، رهبر حزب کارگران کرد(پ.‌ک.‌ک) در کنیا و انتقال او به ترکیه و پخش جریان آن از سوی صدا و سیما، ‌زمینه‌ساز تحرک جدیدی شد که شهرهای کردنشین و از جمله مهاباد را به حرکت درآورد، اما حرکتی زودگذر و موقتی بود.
همانند دیگر ویژگیهای جامعه‌شناختی سیاسی جوامع درحال رشد، نسل فعال این حرکات جوانان بودند، ‌نسلی که در عمل با نسل‌های پیشین فاصله گرفته و دچار شکاف نسلی گردیده‌اند. ‌این پدیده امروز در مهاباد امری کاملاً مشهود است. ‌علاوه بر آن مسائل و بحرانهای سیاسی – نظامی موجب مهاجرت روستاییان اطراف به مهاباد را نیز فراهم آورده و در کنار آن افزایش طبیعی جمعیت شهر به مرور آثار اجتماعی و فرهنگی خود را بر فرهنگ عمومی مهاباد بر جای گذاشته است. ‌رقیق شدن فرهنگ شهری و رفتار سیاسی مردم از جمله آثار به وجود آمده آن است.
در حال حاضر حاشیه‌های شهر با ویژگی انبوه جمعیت و نداشتن قواره و ساختار شهری حتا از نظر معماری ساختمان، ‌در حال اثرگذاری بر متن اصلی شهر است. ‌از سوی دیگر هیچ وقت از نخبگان و افراد صاحب‌نظر و نفوذ اجتماعی، ‌فرهنگی و سیاسی این شهر در سال‌های بعد از انقلاب آنگونه که باید استفاده نشده است( برخلاف رویه‌ای که در رژیم گذشته در این مورد وجود داشت) تا جاییکه یکی از نخبگان مورد اعتماد علمی و فرهنگی مهاباد در دور هفتم انتخابات پارلمان مورد تأیید قرار نگرفت تا کاندیدای مهاباد در این دوره باشد.
این امر و شکاف نسلی موجود، ‌در عمل نسل با تجربه و آگاه به وضعیت اجتماعی و سیاسی منطقه را در حاشیه قرار داده است و آنها را عزلت‌نشین کنج خانه‌های خود کرده است.
مشکل بیکاری و عدم اطمینان به زندگی آینده، ‌نسل جوان را نیز با سردرگمی مواجه نموده است. این شهر در حال حاضر در قواره اهمیت تاریخی، ‌سیاسی و فرهنگی خود نیست. پدیده‌ای که به ضرورت می‌بایست مورد بررسی قرار داد و در پی حل آن بر آمد. به نظر می‌رسد اگر در تقسیمات اداری، ‌مهاباد در چهارچوبی غیر از وضع موجود قرار می‌داشت، ‌شاید مسائل به نحو دیگری می‌بودند.
‌استان آذربایجان‌غربی از جمله استان‌های عقب‌مانده ایران است و وجود برخی از مسائل ویژه در آن نه تنها به عدم توسعه‌ی مناطق کردنشین آن انجامیده است، ‌بلکه موجب عدم توسعه‌ی مرکز استان هم منجر شده است. ‌باز کردن فضای موجود در استان و گام نهادن در مسیر توسعه در مهاباد و سایر شهرهای استان، ‌نیاز به یک عزم عمومی دارد. ‌برخورد با این مسئله از نوع آنچه در سمینار توسعه مهاباد در شهریور ماه ۸۳، ‌دری به توسعه این شهر و استان نمی‌گشاید. ‌شاید با علم به این امر بود که عده‌ای از صاحب‌نظران محلی و ملی از ضرورت تشکیل استان جدیدی با محوریت مهاباد در مناطق کردنشین جنوب استان آذربایجان‌غربی بحث کرده‌اند. ‌طرحی که در رژیم گذشته نیز به جد مطرح شد ولی وقوع انقلاب ایران در ۱۳۵۷، ‌آنرا به بوته فراموشی سپرد.
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی اصلاح


همچنین مشاهده کنید