سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

الهیات اثباتی و الهیات تنزیهی


الهیات اثباتی و الهیات تنزیهی
این تحقیق مقایسه ای است میان نظریات ملاصدرای شیرازی(ره) و قاضی سعید قمی(ره) كه از یك مقدمه و چهار فصل تشكیل شده است.
● فصل اوّل:
در این فصل به اهمیّت بحث اسما و صفات الهی اشاره شده است. بحث اسما و صفات الهی از مسائل مطرح و اساسی در علم كلام, فلسفه و عرفان است. این اهمیّت قبل از هر چیز به طرح این اوصاف در متون دینی مرتبط است.
وجود اسما و صفات بسیار در قرآن, روایات و ادعیه مأثوره به طور طبیعی این سؤال را طرح می كند كه این اسما و صفات به چه معنا هستند؟ آیا آن ها دقیقاً به همان معنایی كه در مورد ممكنات به كار می روند در مصداق ربوبی شان معنا می دهند؟ آیا می توان آن ها را شناخت؟ ر ابطه اسما و صفات الهی با ذات الهی چیست؟ و حتی آیا می توان خداوند را متصف به وصفی دانست یا خیر؟
در این فصل, هم چنین به علّت انتخاب مرحوم صدرالمتألهین و مرحوم قاضی سعید قمی برای بررسی مقایسه ای درباره اسما و صفات, اشاره شده است. تلاش هر دو اندیشمند در جمع میان عرفان, فلسفه و دین با دو رویكرد كاملاً متفاوت در بحث اسما و صفات و همچنین بسیاری از مباحث دیگر, مهم ترین انگیزه برای مقایسه آرای این دو اندیشمند بزرگ جهان اسلام و تشیع ذكر شده است.
علاوه این كه امروزه قرائت رسمی و مورد قبول در كتاب های درسی ـ آموزشی چه در بحث اسما و صفات و چه در زمینه های دیگر عقیدتی و كلامی, قرائت مرحوم صدرالمتألهین است, طرح دیدگاهی مخالف با نظریات مرحوم صدرالمتألهین از یك سو و ناشناخته بودن افكار و نظریات مرحوم ق اضی سعید قمی, مشوق دیگری در پرداختن به چنین مقایسه ای است.
● فصل دوم:
در این فصل به كلیات بحث اسما و صفات الهی از دیدگاه مرحوم صدرالمتألهین پرداخته می شود. تقسیم صفات الهی به صفات سلبیه و صفات ثبوتیه و عینیت ذات حق و صفات ثبوتیه در كنار بحث از اشتراك معنوی وجود و سایر صفات میان واجب و ممكنات, از محوری ترین مواضع مرحوم صدرالمتألهین در بحث اسما و صفات است كه در این فصل مورد بررسی قرارگرفته است.
استدلالاتی را كه مرحوم ملاصدرا(ره) برای وجود صفات ثبوتیه در ذات باری تعالی مطرح می كند متنوعند كه عصاره آن ها و به تعبیری كامل ترین تقریر آن بیان زیر است:
صفات به طور كلی به دو قسم تقسیم می شوند:
۱) صفاتی كه اولاً و بالذات از آنِ موجود بما هو موجود هستند و در اتصاف این اوصاف لازم نیست كه موصوف ابتدا طبیعی و یا تعلیمی باشد. صفاتی از قبیل علم, قدرت و اراده از این قسمند.
۲) قسم دیگر صفاتی هستند كه در اتصافشان به موصوف, لازم است كه موصوف ابتدا طبیعی و یا تعلیمی باشد. برخی از این صفات عبارتند از: حرارت, برودت, كرویت….
از آن جا كه واجب الوجود, حقیقت وجود است پس باید صفاتی را كه اولاً و بالذات از آن وجود است دارا باشد و همچنین این صفات مانند وجودند در این كه صدقشان بر مصادیق به نحو اشتراك معنوی است و تفاوت میان مصادیق تفاوت به تشكیك است.
در ادامه این فصل, ادله مرحوم صدرالمتألهین بر عینیّت ذات و صفات الهی و همچنین اشتراك معنوی وجود ارزیابی شده است.
● فصل سوم:
در این فصل به طرح دیدگاه قاضی سعید قمی(ره) در كلیات بحث اسما و صفات الهی پرداخته شده است. از جمله نظریات خاص قاضی سعید كه در آن مخالفت با مرحوم صدرالمتألهین نیز وجود دارد, تأكید بر اشتراك لفظی وجود و سایر صفات بین واجب و ممكنات است. در این فصل ب رخی از ادله مرحوم قاضی سعید بر اشتراك لفظی وجود و نقد اشتراك معنوی وجود ذكر شده است.
سلبی بودن صفات باری تعالی نیز از جمله آرا و مواضع مرحوم قاضی سعید است كه در مكتوبات وی به كرّات مورد تأكید قرار گرفته است. مرحوم قاضی سعید پس از بیان ادله نقلی و عقلی بر سلبی بودن صفات, تقسیم صفات به صفات ثبوتیه و صفات سلبیه را امری اعتباری می داند و صفا ت ثبوتیه را صفاتی می داند كه ظاهر اثباتی دارند; ولی در واقع رجوع آن ها نیز به صفات سلبی است.
در پایان این فصل جمع بندی آرای مرحوم قاضی سعید درباره اسما و صفات حق بیان شده است: آنچه را مرحوم قاضی سعید قمی درباره سلبی بودن صفات و همچنین اشتراك معنوی وجود بیان كرده, مربوط است به مقام احدیت ذات الهی, و اما نسبت به مقام واحدیت, قاضی سعید قائل به اشتر اك معنوی وجود است و وجود صفات ثبوتیه را برای ذات حق در این مقام می پذیرد.
آنچه به عنوان نكته محوری در تمایز آرای مرحوم قاضی سعید قمی با دیگران باید مورد توجه قرار گیرد آن است كه مرحوم قاضی سعید مقام واحدیت و مرتبه كثرت اسما و صفات را مخلوق ذات حق می داند به خلاف مرحوم صدرالمتألهین و اصحاب حكمت متعالیه كه مقام واحدیت را واجب به عین وجوب مقام احدیت ذات می دانند و آن را تفصیل مقام احدیت معرفی می كنند.
● فصل چهارم:
در این فصل روایات اسما و صفات به پنج بخش تقسیم می شود و ذیل هر بخش چند روایت به عنوان نمونه ذكر و از مجموع آن ها نكات زیر استفاده می شود:
۱) توصیف خداوند مقدور عقول انسانی نیست;
۲) در هیچ كدام از این روایات تفصیلی بین صفاتی كه عین ذات و صفاتی كه زاید بر ذاتند, وجود ندارد;
۳) خداوند و بندگانش هیچ گونه شباهتی با هم ندارند;
۴) لازمه توحید, نفی صفات از خداوند است;
۵) از تفكر در ذات و صفات الهی نهی شده است;
۶) برای شناخت خدا, تفكر در صفات فعل و احوال مخلوقات توصیه شده است;
۷) اهل بیت(ع) در معنای اوصاف الهی, گزاره های سلبی و تنزیهی را بیان كرده اند.
در پایان شرح و تفسیر مرحوم صدرالمتألّهین بر روایات اصول كافی در بحث اسما و صفات, با شرح و تفسیر مرحوم قاضی سعید بر روایات كتاب توحید صدوق مقایسه می شود. آنچه به طور تلویحی از این قسمت به دست می آید این است كه شرح و توضیح مرحوم قاضی سعید و همچنین مواضع فل سفی و كلامی وی با ظاهر روایات اهل بیت(ع) سازگارتر است. واللّه العالم.
محمدتقی كرمی قمی
منبع : مجله پژوهش و حوزه


همچنین مشاهده کنید