چهارشنبه, ۱۴ آذر, ۱۴۰۳ / 4 December, 2024
مجله ویستا
«رمان پلیسی» در ایتالیا ، « سال های سربی» را دوباره زنده می کند.
ایتالیا هنوز حسابش را با قیام های بعد از سال ۶۸ تصفیه نکرده است. مسئولین دولت فرانسه، بنا به درخواست دوستشان « سیلویو برلوسکونی» تعهد فرانسوا میتران را زیر پا گذاشته، تهدید کرده اند که «مارینا پترلا» بریگادیست سابق (عضو گروه تروریستی بریگاد های سرخ) را به ایتالیایی ها تحویل خواهند داد.
همانطور که در سال ۲۰۰۲ در مورد «پائولو پارسیچتی» عمل کردند.
(«چزاره باتیستی» با فرار به برزیل در ۲۰۰۴ از این سرنوشت گریخت، اما در آنجا دستگیر و زندانی شد.) و اینگونه، «سال های سربی» دوباره ظاهر می شوند و تنها نوع ادبی ای که وقایع این دوره (البته تنها بخشی از آن) را بازتاب می دهد، همانا « رمان پلیسی» است .
رمان پلیسی به علت سطح فروش بالا و توانایی اش در نوآوری، یکی از پویاترین بخش های انتشاراتی در ایتالیا است. اغلب مشاهده می شود که این نوع ادبی، در ایتالیا هم، مثل فرانسه، به علت نویسندگانش، محمل انتقادهای اجتماعی است. به همین سبب، انتظار این بود که (دست کم) ادبیات پلیسی بتواند «موج عظیم انقلابی، خلاق، سیاسی با پرسش های وجودی» ای که در اواخر سال های ۶۰ و ۷۰ این شبه جزیره را تکان داد، را به روایت در آورد.
این سال ها، دوران سراشیبی وسقوطی بود که بعد ها آن را «سال های سربی» نامیدند؛ عنوانی رسانه ای که کارکردش ، به ویژه، فراموشی بود....
فراموشی سو قصدها و عملیات کور و مرگباری که فاشیست های وابسته به سرویس های جاسوسی و قدرت مرتکب شدند؛ جنایت هایی که نه آمرین و نه مرتکبین آن، هرگزمحاکمه نشدند(۲). فراموش کردن خصوصیت فوق العاده افراطی اختناق قضایی ای بود که در مورد جنبش چپ رادیکال اعمال می شد.(۳)
و به ویژه، فراموش کردن این که هزار ها و شاید میلیون ها ساکنین این کشور، در مدت چندین سال، به مخالفت صریح و رادیکال با «کشور کهنه و پیر» پرداختند. این جنبش اجتماعی، از آنجایی که مردمی و بسیار خشن و عمیق بود، بی شک، گسترده ترین جنبش اجتماعی علیه سرمایه داری در سال های بعد از جنگ جهانی دوم است.
این موقعیت ویژه که تاثیر عمیقی بر تاریخ ایتالیا گذاشته، به جز در چند کتاب («نانی بالسترینی» و چند بخش از کتاب «اریدولوکا» (۴) ) بازتاب چندانی در ادبیات به معنای «عام» ایتالیا نداشته است. پرسش این است که آیا رمان پلیسی، در این مورد فعال تر بوده است؟
در ۱۹۶۸ «چیالو» (رمان پلیسی) که هنوز به عنوان «ادبیات پست و بی اهمیت» تلقی می شد، همچنان تحت تاثیر محدودیت هایی بود که به زمان حکومت فاشیستی برمی گشت. مثلا در دوره موسولینی، گناه کار و مجرم نمی توانست ملیت ایتالیایی داشته باشد و این نوع داستان ها می باید خارج از واقعیت (روزمره)کشور اتفاق بیفتد. در ۱۹۶۸ تحولی به وجود آمد: «جرجیو سرباننکو» با اخذ جایزه بزرگ ادبیات پلیسی برای رمان « سر به هرآخوری داشتن»، به موفقیتی بین المللی دست یافت.(۵)
و بدین گونه، نویسنده، با قرار دادن داستان های خود در زندگی واقعی اقشار مردمی شهر «میلان»، گامی بزرگ در جهت اعتلای این نوع ادبی بر داشت. او ظرافتی را که در نشان دادن پیچیدگی های بشری و تناقضات اخلاقی بکار می برد با حس همدردی عمیق اش نسبت به افراد ضعیفی که توسط رونق اقتصادی نابود شده اند، در هم می آمیزد.
به گفته «لوکا کوروی»(۶) یکی از متخصصین «رمان پلیسی» معاصر، کتاب « بچه های کشتار» که در ۱۹۶۸ منتشر شد « علنا استعاره آن دوران است»؛ «سرباننکو» بحران جوانان آن دوره را از دیدگاه خود این گونه نقل می کند: در یک کلاس شبانه، جوان هایی که تقریبا همه از کانون اصلاحات آمده اند، معلم شان را دسته جمعی به قتل می رسانند. «دوکا لامبرتی» که مسئولیت تحقیق و جستجوی جرم را به عهده دارد، به خصوص، از افراد «غیر عادی» و «در خود فرورفته » بازجویی می کند وکمی بعد، حدس می زند که این جرم هولناک نمی توانسته توسط یک مرد طرح ریزی شده باشد بلکه تنها می تواند « کار یک زن هیستریک» باشد. در همان سال مجله خودگردانی کارگری، «روسو =سرخ» (۷) در مقالاتش، مبارزه کارگران در کارخانه ، زنان و همجنس گرایان را با هم مرتبط می کند. دریک شهر، دو دنیا با هم، همزیستی می کنند، بی آنکه یکدیگر را ملاقات کنند.
پدر «سرباننکو» اوکراینی بود و توسط بلشویک ها اعدام شده بود؛ به قول دخترش، « او روشنفکری قرن نوزدهمی بود، فرد گرایی که از رژیم های دیکتاتوری تنفر داشت ولی هم چنین، از مصرف گرایی و دنیای تحت تسلط پول که دقیقا در این سال ها تازه داشت آغاز می شد، نیز منزجر بود ».
کلمات ضد زن و ضد همجنس گرایی که توسط مامور پلیس (شخصیت اصلی رمان پلیسی ایتالیایی) استفاده می شد، نشانگر این امر بود که رمان پلیسی ایتالیایی هنوز در شیوه فکری مسلط محبوس مانده و توانایی پرداختن به موج عظیمی که برمی خاست را نداشت.
آیا بعد از آن، به این توانایی رسید؟ این امر، بی شک تنها در مورد چند نویسنده ای که آثارشان عمیقا از «دهه طلایی» متاثر شده، صادق است.
«آندرا کامیلری» از تصدق سر موفقیت گسترده ای که بدست آورد، در بازشناسی و موفقیت این نوع از رمان، نقش مهمی بازی کرده است. نویسنده، با این که شخصا، در مواضعش با جزم اندیشی چپ رسمی(۸) قطع رابطه می کند، اما یاد آوری و تجدید خاطره سال های ۷۰ در قصه های او، از افشای به اصطلاح خرده رهبران سابق چپ گرا که امروز دست راستی شده و به مدیران و اداره کنندگان مطبوعات و کانال های تلویزیونی و نماینده مجلس و یا سناتور تبدیل شده اند (که البته خود این امر بسیارمثبت است) فراتر نمی رود(۹)
«رفقا، حالا دیگر مامورین پلیس اینجا هستند و پدر همه ما را در خواهند آورد. ... اما، خدای من، خودمونیم، چقدر حال کردیم»
«لوریانو ماکیاولی» که در سال ۱۹۶۸ سی و چهار ساله بود، مسئولیت اداره یک گروه تئاتر متعهد انقلابی را به عهده داشت و وقایع اعتراضی فراوانی که در شهر بولونیا اتفاق می افتاد را مشتاقانه دنبال می کرد. او در اواخر سال های ۷۰ مسئول گروه معروف ۱۳ می شود و با وارد کردن موضوعات سیاسی ـ اجتماعی در رمان پلیسی، موجب آغاز تجدید حیات این نوع ادبی در ایتالیا می شود. شخصیت همیشگی رمان های او، «سارتی آنتونیو» است که یک شخصیت شصت و هشتی به نام «روزاس» که مبارزی «خارج از پارلمان» است، همیشه او را همراهی می کند. ( بنا به تذکر نویسنده، این امر اتفاقی نیست) وقایع رمان «بولونیا، شهر فروشی» (۱۰) در سال های ۸۰-۷۰ می گذرد، زمانی که حزب کمونیست مسئولیت شهرداری شهر را در دست دارد و با مشکل تظاهرات سیاسی چپ های رادیکال مواجه است. «آنتونیو» که شاهدی است خوش مشرب و متلک گو ( بیشتر از «کمیسر مگره» ایتالیایی) در میان این آشوب ها حرکت می کند. او شخصیت خود نویسنده را تداعی می کند؛ همانطور که او خودش را در آن زمان توصیف می کند: «سوار بر موتور گازی درب و داغان، از یک تظاهرات به یک تظاهرات دیگر می رفتم تا بوی گاز اشک آور را تنفس کنم و لوله های نشانه رفته ی تانک های ضد گلوله را تماشا کنم.»
«ماسیمو کارلتو» قبل از اینکه به یکی از پر خواننده ترین رمان پلیسی نویسان تبدیل شود، در سال ۱۹۷۶ به قتل دختری که از دوستان او بود متهم شد؛ تنها به علت تعلقش به گروه چپ رادیکال« لوتا کنتینوآ»(مبارزه ادامه دارد) قربانی غضب دستگاه قضایی ایتالیا در مورد چپ رادیکال شد. او بعد از پانزده سال زندان و تبعید، بالاخره در سال ۱۹۹۳مورد عفو قرار گرفت. رمان های او که از زیبایی خشن و بیرحمی برخوردارند، نگاه تلخی به تحولات جامعه ایتالیا دارند که از تجربه نویسنده متاثر است.
در ۱۲ دسامبر ۱۹۶۹، در میدان چشمه (پلاتزا فونتانا) در میلان، انفجاریک بمب، موجب مرگ هفده نفر و زخمی شدن هشتاد نفر شد. بازجویان، رد(پیست) نیروهای راست افراطی و بعضی از سرویس های مخفی، که دخالتشان در انفجار، امروزدیگر ثابت شده است را دنبال نکردند. به دنبال آن، طی یک جلسه بازجویی در مرکز پلیس، «جوزپ پینلی» آنارشیست، از پنجره سقوط کرد و همچنین «پیرو والپردا» رقاص، که متعلق به همان محافل بود، مورد حمله مطبوعاتی قرارگرفت. رسانه ها او را به عنوان«هیولا»ی مسئول انفجار معرفی کردند؛ و قبل از آنکه بالاخره بی گناهی اش ثابت شود، سه سال را در پشت میله های زندان گذراند.
«والپردا» که در سال ۲۰۰۲ درگذشت، با همکاری خبرنگاری به نام« «پیروکویپریکو»، سه رمان پلیسی نوشت: (متاسفانه این کتاب ها هنوز به فرانسه ترجمه نشده اند) «بهار آنهایی که هرگز نمرده اند» فضای شهر میلان را در ۱۹۶۹ با اشغال (تحصن) سیاسی، تظاهرات و دیوارهای پوشیده از شعار نقاشی توصیف می کند. شرح زندگی روزمره در زندان به دیدگاهی کاملا عجیب و خیالی از یکی از اولین قیام های مهم زندان های ایتالیا، یعنی قیام زندان « سن ویتوره» منجر می شود. و زمانی که زندانبان ها دارند دوباره کنترل زندان را به دست می آورند، یکی از معترضین این جمله را فریاد می زند که می تواند فریاد تمامی یک نسل عاصی و شورش گر بعد از مه ۶۸ باشد: « رفقا، حالا دیگر مامورین پلیس اینجا هستند و پدر همه ما را در خواهند آورد. ... اما، خدای من، خودمونیم، چقدر حال کردیم»(۱۱).
کتاب « چزاره باتیستی»، « آخرین فشنگ» که به شرح حال زندگی خود او بسیار نزدیک است، ماجرای یک بزهکار خرد را تعریف می کند که در ارتباط با یک گروه آنارشیست و خودمختار، در فضای شاد ولی در عین حال یاس آور آن دوران و در تنش های ایدئولوژیکی و شکست کامل گروه های مسلح، سیاسی می شود. جوش و خروش تاریخ و جنبه فرار وقایع، به ندرت، به این خوبی بازسازی شده اند. :«حالا شما چند نفر هستید؟ آها، منظورم از ما، گروهه، چه می دونم، یک روز دو نفر هستیم ، یک روز دیگه، بیست تا و گاهی هم صد هزار نفر یک جا جمع می شویم.» چیزی که باعث این همه نفرت علیه «باتیستی » شد، قطعا این بود که او در تمام آثارش علیه عملیات فراموشی وسرکوب خاطره زنده سال های بعد از ۶۸ عمل کرد.
رمان پلیسی ایتالیا، به استثنای نویسندگانی که صحبت شان رفت و چند مورد نادر دیگر، با فراموشی سازمان یافته، قطع رابطه نکرده است.در یادآوری ها و اشارات نوستالژیک و خنده آوری که به وقایع ۱۹۶۸ و شصت هشتی ها می شود، اغلب سال های بعد از آن و پیچیدگی وقایع و رنج هایی که دوران« بازگشت به آرامش» به وجود آورد، حذف می شود. در ایتالیا، تنها، چند صدای اعتراضی علیه اتفاق آرایی که در مورد « باتیستی» توسط رسانه های مسلط طراحی و رهبری می شود، برخاسته است.
اخیرا ، افرادی نیز (البته بخشی از آنها، همین معترضین بودند) علیه حملات شرم آور به رومانیایی های ساکن ایتالیا که در اکتبر ۲۰۰۷ به دنبال اظهارات غیر مسئولانه رهبر دمکرات «والتر ولترونی» (۱۳) آغاز شد، موضع مخالف گرفتند. این به هیچ وجه اتفاقی نیست که همه این صدا ها که در حال حاضر یکی از نیروهای انگشت شمار مخالفین علیه برلوسکونیسم پیروزمند را نمایندگی می کند، در سایتی به نام carmillaonline.com که مختص به ادبیات ژانر (پلیسی، علمی تخیلی،...) و «فرهنگ مخالفت» است، نظرات خود را بیان می کنند: محلی که در آن جنبه انتقاد اجتماعی رمان پلیسی زنده نگه داشته می شود.
در پس روح ترسناک کهنه و پیر، جوانی ابدی رویای یک دنیای ممکن دیگر
وقتی که «ژیان کارلو دو کاتالدو» قاضی پنجاه ساله و نویسنده پر کار، در رمانش، جنایت های پشت پرده دنیای سیاسی -مافیایی ایتالیا ی سال های ۸۰ را ترسیم می کند، وقتی «سیمون ساراسو» سی ساله، در کتابش (که به فرانسه ترجمه نشده است)، اعمال جنایتکارانه قشر سیاسی سال های ۷۰ را توصیف می کند و یا وقتی که «وو مینگ» (که نویسنده ای است که گروهی می نویسد) در «۵۴» با نشان دادن وقایع یک سال، تولد ایتالیای مدرن را نقل می کند و یا وقتی که چهل ساله هایی همچون «جیزپ جینا» (زیرآسمان سربی) و یا «جیانی بیوندیللو» ( ژوئل لوسفلد، چرا هم را می کشیم؟) زندگی محله های مردمی دوران بچگی خود را درمیلان تعریف می کنند، توانایی رمان پلیسی را در بازسازی اعماق اجتماعی سیاسی کشورشان در دستگاهی به شیوه ای چند صدایی به نمایش می گذارند.
اما در باره «سالهای سربی» می بایستی هنوز منتظر نویسندگانی بمانیم که بتوانند بار انتقاد اجتماعی و فرسک ادبی دوران را در هم بیامیزند تا در پس روح ترسناک کهنه و پیر، جوانی ابدی رویای یک دنیای ممکن دیگر را نشان دهند. علایم و شواهدی وجود دارند که وقوع این امر را نوید می دهند.
نوشته سرژ کوادرو پانی : نویسنده و مترجم و مسئول مجموعه «کتابهای ایتالیائی» در انتشارات متایه
Azita NIKNAM آزیتا نیکنام
(۱) نانی بالیستینی« و «پریمو مورونی»
(۲) مراجعه کنید به « آیا راست افراطی زمینه (ادبیات) علمی تخیلی را اشغال کرده است؟» والریو اوانجلیستی، لوموند دیپلوماتیک اکتبر ۲۰۰۱.
(۳) سال های ۷۰ به هزاران دستگیری و ده ها هزار لو دادن، توقیف نشریه، دستگیری وکلا، خبرنگاران، روشنفکران و دانشگاهیان منجر می شود. رجوع کنید به [سال های ۸۰ وضعیت اضطراری، «مبارزه علیه تروریسم» و احیا ] سال دوم، بولونیا، ۱۹۸۹.
(۴) «نانی بالسترینی» در ۱۹۳۵ بدنیا آمده و یکی از مهمترین نمایندگان ادبیات تجربی در ایتالیا و بنیان گذار گروه معروف ۶۳ و «نئو آوانگوردیا» است. فعالیت های مبارزاتی نویسنده در کنار «تونی نگری» برای خودگردانی کارگری، او را مجبور به تبعید اجباری به فرانسه کرد . «اری دو لوکا» متولد سال ۱۹۵۰، رئیس سابق انتظامات گروه «لوتا کونتینوا» یکی از معروف ترین نویسندگان ایتالیایی است که آثارشان در فرانسه به چاپ رسیده است.
(۵) رمان های « سرباننکو» به فرانسه در سری ۱۸ـ۱۰ در پاریس چاپ شده است.
(۶) اظهارات او، مثل شاهدین دیگری که بعد ذکرشان می رود، بدون اشاره به مرجع خاصی، از مکالمات با نویسنده برداشته شده است.
(۷) «لورنزی توماسو»، «گیزاردی والریو»، «میتا ماسیلیا نو»......
(۸) « نه با بریگاد سرخ و نه با دولت..... رفقایی که دچار اشتباه شدند، همچنان رفقای ما بودند و دولت هم همانی بود که در آن وقت بود.....» (از مصاحبه با کامیلری)
(۹) صفحات اول « گردش ؟در تینداری»، فلو نوار، پاریس ۲۰۰۲.
(۱۰) «متایلیه»، ۲۰۰۴ ، ترجمه لوران لومبارد. همینطور، «ماسیمو کارلوتو»، همان ناشر.
(۱۱) پیرو کولاپریکو و پیترو والپردا، میلان، ،۲۰۰۶.
(۱۲) «چزاره باتیستی»: آخرین فشنگ، پاریس، ۱۹۹۸.
(۱۳) به دنبال قتل زنی در ایتالیا توسط یک رومانیایی، شهردار رم، قوم رومانی ها و کولی های «رم» را متهم کرد، و بولدوزر هایش را برای خراب کردن حلبی آباد های کولیان «رم» فرستاد. نمایندگان سیاسی همه دسته و گروه ها با او متفق القول شدند. ( فراخوانی به نام « مثلث سیاه» به فرانسه در سایت زیر موجود است) http://quadruppani.samizdat.net
(۱۴) برای دنبال کردن تحولات «گروه جدید ایتالیا» به سایت زیر رجوع کنید: http://carmillaonline.com
Azita NIKNAM آزیتا نیکنام
(۱) نانی بالیستینی« و «پریمو مورونی»
(۲) مراجعه کنید به « آیا راست افراطی زمینه (ادبیات) علمی تخیلی را اشغال کرده است؟» والریو اوانجلیستی، لوموند دیپلوماتیک اکتبر ۲۰۰۱.
(۳) سال های ۷۰ به هزاران دستگیری و ده ها هزار لو دادن، توقیف نشریه، دستگیری وکلا، خبرنگاران، روشنفکران و دانشگاهیان منجر می شود. رجوع کنید به [سال های ۸۰ وضعیت اضطراری، «مبارزه علیه تروریسم» و احیا ] سال دوم، بولونیا، ۱۹۸۹.
(۴) «نانی بالسترینی» در ۱۹۳۵ بدنیا آمده و یکی از مهمترین نمایندگان ادبیات تجربی در ایتالیا و بنیان گذار گروه معروف ۶۳ و «نئو آوانگوردیا» است. فعالیت های مبارزاتی نویسنده در کنار «تونی نگری» برای خودگردانی کارگری، او را مجبور به تبعید اجباری به فرانسه کرد . «اری دو لوکا» متولد سال ۱۹۵۰، رئیس سابق انتظامات گروه «لوتا کونتینوا» یکی از معروف ترین نویسندگان ایتالیایی است که آثارشان در فرانسه به چاپ رسیده است.
(۵) رمان های « سرباننکو» به فرانسه در سری ۱۸ـ۱۰ در پاریس چاپ شده است.
(۶) اظهارات او، مثل شاهدین دیگری که بعد ذکرشان می رود، بدون اشاره به مرجع خاصی، از مکالمات با نویسنده برداشته شده است.
(۷) «لورنزی توماسو»، «گیزاردی والریو»، «میتا ماسیلیا نو»......
(۸) « نه با بریگاد سرخ و نه با دولت..... رفقایی که دچار اشتباه شدند، همچنان رفقای ما بودند و دولت هم همانی بود که در آن وقت بود.....» (از مصاحبه با کامیلری)
(۹) صفحات اول « گردش ؟در تینداری»، فلو نوار، پاریس ۲۰۰۲.
(۱۰) «متایلیه»، ۲۰۰۴ ، ترجمه لوران لومبارد. همینطور، «ماسیمو کارلوتو»، همان ناشر.
(۱۱) پیرو کولاپریکو و پیترو والپردا، میلان، ،۲۰۰۶.
(۱۲) «چزاره باتیستی»: آخرین فشنگ، پاریس، ۱۹۹۸.
(۱۳) به دنبال قتل زنی در ایتالیا توسط یک رومانیایی، شهردار رم، قوم رومانی ها و کولی های «رم» را متهم کرد، و بولدوزر هایش را برای خراب کردن حلبی آباد های کولیان «رم» فرستاد. نمایندگان سیاسی همه دسته و گروه ها با او متفق القول شدند. ( فراخوانی به نام « مثلث سیاه» به فرانسه در سایت زیر موجود است) http://quadruppani.samizdat.net
(۱۴) برای دنبال کردن تحولات «گروه جدید ایتالیا» به سایت زیر رجوع کنید: http://carmillaonline.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست