جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

انسجام ملی و تاثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران


انسجام ملی و تاثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران
یکی از مهمترین مولفه های تامین کننده امنیت داخلی در هر جامعه ای مقوله مهم انسجام ملی می باشد. غرض از این مفهوم وجود سطح قابل قبولی از هماهنگی بین نهادهای مختلف در جامعه است که در نتیجه آن تضاد و تضارب در حوزه کارکردهای این نهاد به حداقل ممکن رسیده یا از بین می رود بدیهی است که فضای مبتنی بر انسجام ملی از حیث روانی- فکری لا زم برای پیشرفت های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و عامل ثبات و پایداری در حوزه امنیت داخلی و خارجی است.بداهت اصل فوق نباید ما را از واقعیت های اجتماعی روزمره غافل سازد. حقیقت این است جوامع انسانی در گذر زمان شرایط و تحولا ت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی متعددی را میآزمایند. همچون کشف فنآوری های تازه، شکل گیری ساختارها و روابط مبنای تازه یا طرح الگوهای عملی و ارزش های فرهنگی متفاوت با گذشته در جامعه که همگی اقتضای نفی انسجام سنتی و طراحی سطح تازه ای از انسجام را دارند.
سیر تاریخی به ما نشان می دهد که در هر برهه و زمانی، واقعیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به گونه ای متحول و نو شده اند که با انسجام سابق با در نظر گرفتن تحول نهادهای جامعه در تعارض درآمده خواهان تغییر آن گشته اند.
«در جامعه سنتی ایران، دین و خانواده با شبکه های گسترده و ارزش ها و هنجارهای نسبتا» هماهنگ خود، به اتفاق; اجتماعات را از انتظام خاصی برخوردار می کردند. پرورش دینی و خانوادگی و انتقال اعتقادات و ارزش های آن ها، حفظ و استحکام چنین نظمی را کم و بیش تضمین می کرد»اما با ورود جامعه ایران به دنیای جدید، شرایط دگرگون شد. کشور ما در طول قریب به یکصد سال تغییرات فراوانی را تجربه کرده است. در طول این دوره، کمیت و کیفیت کارگزاران جامعه پذیری تحول پذیرفته و به تبع آن مجاری ورود اطلا عات به درون نظام اجتماعی، متعدد شده است.
نتیجه این تحول عبارت است از
۱) متعدد شدن نهادها و تاسیسات اجتماعی که هر کدام ارزش ها، هنجارها و الگوهای رفتاری متفاوتی را ترویج می کنند و بلکه از کانال های ارتباطی خاصی بهره می برند.
۲) مراجعه کمتر کنش گران به مساجد و گذران اوقات بیشتری در خانه
۳) حضور قوی و وسیع رادیو و تلویزیون در خانه
۴) حضور بیشتر فرد در خارج از خانه و پذیرش نقش های جدید و متعددی که در بسیاری موارد با یکدیگر همسازی ندارند.
۵) سرانجام باید به نقش موثر دولت در یکصد سال اخیر اشاره کرد که از طریق اهرم های متنوع قدرت و نهادها و سازمان های وابسته به خود، سعی دارد تا مردمان این سرزمین را، با هنجارها و ارزش های مورد نظر خود همگام سازد.
نهادها و موسسات اجتماعی و کارگزاران جامعه پذیری و مجاری ارتباطی به ترویج داده های شناختی، الگوهای هنجاری و رفتاری خود می پردازند. سرعت تحولا ت اجتماعی از یک سو و تعدد نهادها و موسسات اجتماعی از سوی دیگر بر این وضعیت تاثیرات نامطلوبی برجای می گذارد. از یک طرف، همبستگی و انسجام اجتماعی از بین می رود و از طرف دیگر، بر تراکم اطلا عات منتشر افزوده خواهد شد نتیجه این که مشاهده می شود تضادی میان الگویی که تلویزیون و سینما تبلیغ آن را می کنند، یا آن چه با کتاب و مدرسه شروع می شود وجود دارد.
همچنان که هر دو یا آن چه در فضای سنتی خانواده بر آن تاکید می شود، تفاوت بارزی دارند.
نهایت این که به نظر می رسد که در جهان معاصر هر یک از نهادها و مراجع ارتباطی، راه جداگانه ای را طی می کنند و مخاطبان را در تضاد و تناقض می اندازند. نتیجه این تعارض ها، تضعیف روند اجتماعی کردن و سرگردان شدن افراد است. غیرمنطقی نیست اگر نسل امروز را ما نسل حیران و سرگردان بنامیم.
● اعتماد پایه امنیت و انسجام ملی
اعتماد به مثابه ارزشمندترین و مهم ترین مولفه سرمایه اجتماعی نیرویی شگرف و پایان ناپذیر برای پیوند دادن حکومت و مردم، مردم و نهادهای حکومتی - آن هم پیوندی مستمر، مستحکم، بادوام و مطمئن - دارد و امروزه یکی از مشخصات جامعه مدنی اعتماد متقابل بین مردم و دولت و اعتماد عمومی بالا ست. مردم و حکومتی که در طی زمان، توانایی فزاینده کردن اعتماد میان خود را دارند و آن را تقویت می کنند در واقع مردم اعتماد خود را به افراد و نهادها، زودتر از اعتماد به نظام از دست می دهند. باید دانست که مفاهیم قدرت، مشروعیت، اعتماد و کارآیی در هم تنیده شده اند، اما معانی یکسانی از آنها وجود ندارد. در نظام مقدس جمهوری اسلامی چنانچه مطابق اسلام و خط ولایت فقیه حرکت شود، اعتمادی که ناشی از اعتماد و توکل مردم به خدا و دین حکومت دینی است، از دست نخواهد رفت. گرچه عملکرد ما، در تضعیف این اعتماد، از راه هایی، اثر دارد. مهمترین علت بی اعتمادی، عدم صداقت در گفتار افراد یا نهادها و ناهمخوانی رفتار و گفتار است، که به نوعی پرهیز، که علامت مهم و شاخص بی اعتمادی است می انجامد. امیر المومنین علی (ع) در عهدنامه مشهور خود خطاب به مالک اشتر، راه و رسم اعتمادسازی واقعی را در یک جمله چنین بیان فرموده اند: «هنگامی می توان به اعتماد مردم به حکومت تکیه کرد، که آنان از اجرای عدالت - در همه امور - مطمئن باشند - بهترین امور هم برای مردم و هم برای یک حاکم عادل، سه مشخصه دارد: در اجرای حق بهتر و برتر و به میانه نزدیکتر - نه از حق در گذر و نه از آن فرو ماند - در پهنه عدالت فراگیرتر و از نظر جلب رضایت عمومی، جلب کننده تر و دلپذیرتر» به بیان دیگر اعتماد بیشتری را به خود جلب کند. (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، ص ۳۳۴) (همان، ص ۳۲۷)
بدون ارضای پاره ای نیازهای انسانی، نهادهای اجتماعی فاقد قدرت و نفوذ لازم برای اعمال کارکرد های نظارتی خویش خواهند بود.
نکات زیر که زیرساخت انسجام و وحدت ملی است باید مورد اهتمام یک مامور دولت باشد.
- وفاداری صادقانه به قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی ایران
- رعایت حقوق شهروندان و حفظ حرمت آنها
- اجرای دقیق و بی طرفانه، قانون و التزام شخص به قانون
- نداشتن ترس، سود، سو»نیت و انتقام جویی
- درک و احترام به محدودیت های وظایف و قدرت خود
- رفتار دلسوزانه و از روی لطف با مردم عادی و فداکاری در راه انجام وظیفه
- کارایی در انجام وظیفه و اهتمام به حل مشکلات مردم
- صداقت و بی طرفی و خویشتن داری در بالا ترین حد
- حفظ عالی ترین حد نظم و انضباط و روحیه عدالت طلبی
- روحیه خدمتگذاری، تواضع، خوش رویی و خوش رفتاری
- اخلا ص و پاکدامنی وعزت نفس و امانت داری.
نویسنده : طاهره امانیان
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید