پنجشنبه, ۱۶ آذر, ۱۴۰۲ / 7 December, 2023
مجله ویستا
ساکن گلخن شدم تا صاف کردم سینه را
|
همچنین مشاهده کنید
- ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
- جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
- چه کم میگردد از حشمت بلاگردان نازم کن
- تو و هر روز و بزم عشرت خویش
- هم مگر فیض توام نطق و بیانی بدهد
- برو که با دل پر درد و روی زرد بیایم
- امروز ناز را به نیازم نظر نبود
- چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی
- به استغنات میرم سرو استغنا بلند من
- عشق گو بی عزتم کن ، عشق و خواری گفتهاند
- مده از خنده فریب و مزن از غمزه خدنگ
- ما را میازار اینهمه چندین جفا بر ما مکن
- روزها شد تا کسم پیرامن این در ندید
- آتشی خواهم دل افسرده را بریان در او
- هجران رفیق بخت زبون کسی مباد
- که جان برد اگر آن مست سرگران بدرآید
- اینست کزو رخنه به کاشانهی من شد
- دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد
- مشورت با غمزه چشمت را پی تسخیر کیست
- من آن مرغم که افکندم به دام سد بلا خود را