یکشنبه, ۵ تیر, ۱۴۰۱ / 26 June, 2022
مجله ویستا
مستغنی است از همه عالم گدای عشق
|
همچنین مشاهده کنید
- چرا ستمگر من با کسی جفا نکند
- خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را
- پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد
- مدتی شد کز گلستانی جدا افتادهام
- فراغت بایدت جا در سر کوی قناعت کن
- چو پیش نقش شیرین کوهکن عرض بلا کردی
- شکل مستانه و انکار شرابش نگرید
- کسی خود جان نبرد از شیوهی چشم فسون سازت
- ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
- گو حرمت خود، ناصح فرزانه نگه دار
- مکن مکن لب مارا به شکوه باز مکن
- یک التفات ز فرماندهان نازم نیست
- نوید آشنایی میدهد چشم سخنگویت
- جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
- یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
- چو دیدم خوار خود را از در آن بیوفا رفتم
- دل باز رست از تو ،ز بند زمانه هم
- ای آنکه عرض حال من زار کردهای
- ملک دل را سپه ناز به یغما آمد
- مژدهی وصل توام ساخته بیتاب امشب