شنبه, ۷ خرداد, ۱۴۰۱ / 28 May, 2022
مجله ویستا
ناوکت بر سینهی این ناتوان آمد همه
|
همچنین مشاهده کنید
- پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد
- نفروخته خود را ز غمت باز خریدیم
- چشم او قصد عقل و دین دارد
- در آن مجلس که او را همدم اغیار میدیدم
- صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم
- بگذران دانسته از ما گر ادایی سرزدست
- شکل مستانه و انکار شرابش نگرید
- نیستم یک دم ز درد و محنت هجران خلاص
- ز شبهای دگر دارم تب غم بیشتر امشب
- آنکس که مرا از نظر انداخته اینست
- کاری مکن که رخصت آه سحر دهم
- من که چون شمع از تف دل جانگدازی میکنم
- ای از گل عذرات هر مرغ را نوایی
- شد بیحساب کشور جانها خراب از او
- دوش پر عربدهای بود و نه آنست امروز
- چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری
- کار خوبی نه بگفت دگران باید کرد
- من این کوشش که در تسخیر آن خودکام میکردم
- بهر دلم که درد کش و داغدار تست
- وصلم میسر است ولی بر مراد نیست