سه شنبه, ۱۴ آذر, ۱۴۰۲ / 5 December, 2023
مجله ویستا

دلم امروز از آن لب هر زمان شکری دگر دارد


دلم امروز از آن لب هر زمان شکری دگر دارد    زبان کز شکوه‌ام پر زهر بود اکنون شکر دارد
دگر راه کدامین کاروان صبر خواهد زد    که چشمش سد نگهبان در کمینگاه نظر دارد
به یک صحبت که با او داشت دل کز من بحل بادا    دگر نامد ز من یادش بلی صحبت اثر دارد
دعاهای سحر گویند می‌دارد اثر آری    اثر می‌دارد اما کی شب عاشق سحر دارد
ز هر کس بیشتر مهر تو دارم وین دلیلم بس    که هر کس را فزونتر مهر ، حسرت بیشتر دارد
عجب نبود ز وحشی گریه‌های تلخ ناکامی    که زهرآلوده پیکانهای حسرت بر جگر دارد


همچنین مشاهده کنید





سایت پارسینهروزنامه توسعه ایرانیسایت چی بپوشمسایت انتخابسایت اکوایرانسایت فراروسایت مثلث آنلاینروزنامه دنیای اقتصادسایت مجله شبکهسایت انرژی پرس