یکشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۲ / 10 December, 2023
مجله ویستا
این دل که دوستی به تو خون خواره میکند
|
همچنین مشاهده کنید
- مدتی شد کز گلستانی جدا افتادهام
- دوش در کویی عجب بی لطفیی در کار بود
- بازم از نو خم ابروی کسی در نظر است
- میکشم زان تند خو گر صد تغافل میکند
- ملک دل را سپه ناز به یغما آمد
- صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم
- چشم او قصد عقل و دین دارد
- چیست قصد خون من آن ترک کافر کیش را
- خواهم آن عشق که هستی ز سرما ببرد
- چها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم
- ترسم جنون غالب شود طغیان کند سودای تو
- گهی از بزم بر میخیز و طرف بام جا میکن
- نرخ بالا کن متاع غمزهی غماز را
- شد صرف عمرم در وفا بیداد جانان همچنان
- کوهکن بر یاد شیرین و لب جان پرورش
- عیاذباله از روزی که عشقم در جنون آرد
- دل و طبع خویش را گو که شوند نرم خوتر
- به استغنات میرم سرو استغنا بلند من
- خوشست آن مه به اغیار آزمودم
- آمدم از سرنو بر سر پیوند قدیم