چهارشنبه, ۱۲ مهر, ۱۴۰۲ / 4 October, 2023
مجله ویستا
ملک دل را سپه ناز به یغما آمد
|
همچنین مشاهده کنید
- چون طفل اشک پرده در راز نیستم
- نفروخته خود را ز غمت باز خریدیم
- خوش است بزم ولی پر ز خائن راز است
- شدهام سگ غزالی که نگشته رام هرگز
- دوش اندک شکوهای از یار میبایست کرد
- منفعل دل خودم چند کشد جفای تو
- ز کار بستهی ما عقدهی حرمان که بگشاید
- هر چند ناز کردی ، نیازم زیاده شد
- از تندی خوی تو گهی یاد نکردم
- به دست آور بتی جان بخش و عیش جاودانی کن
- ما را میازار اینهمه چندین جفا بر ما مکن
- از عرض نیازم چه بلا بیخبرش داشت
- دوش در کویی عجب بی لطفیی در کار بود
- دلا عزم سفر دارم از آن در گفتم آگه شو
- چرا خود را کسی در دام سد بی نسبت اندازد
- بازم زبان شکر به جنبش درآمدست
- کس به بزم دلبران از دور گردان پیش نیست
- شد یار به اغیار دل آزار مصاحب
- ز کوی آن پری دیوانه رفتم
- سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست