یکشنبه, ۲ مهر, ۱۴۰۲ / 24 September, 2023
مجله ویستا
آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
|
همچنین مشاهده کنید
- از برای خاطر اغیار خوارم میکنی
- گر ریخت پر عقابی ، فر هما بماند
- مرا زد راه عشق خردسالی
- کجا در بزم او جای چو من دیوانهای باشد
- ریخت خونم را و برد از پیش آن بیداد کیش
- تو پاک دامن نوگلی من بلبل نالان تو
- خوش آن روزی که زنجیر جنون بر پای من باشد
- در ماندهام به درد دل بی علاج خویش
- ترسم جنون غالب شود طغیان کند سودای تو
- آمدم از سرنو بر سر پیوند قدیم
- به لب بگوی که آن خندهی نهان نکند
- منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را
- چون کوه غم تاب آورد جسمی بدین فرسودگی
- چه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمیدیدی
- جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
- گر دیده به دریوزهی دیدار نیاید
- ای دل بی جرم زندانی، تو در بندی هنوز
- مژدهی وصل توام ساخته بیتاب امشب
- چه لطفها که در این شیوه نهانی نیست
- خندهات برما و بر داغ دل درمانده چیست