چهارشنبه, ۱۲ مهر, ۱۴۰۲ / 4 October, 2023
مجله ویستا
بکش زارم چه دایم حرف از آزار میگویی
|
همچنین مشاهده کنید
- همخواب رقیبانی و من تاب ندارم
- میان مردمانم خوار کردی عزت من کو
- چو شمع شب همه شب سوز و گریه زانم بود
- آه شراره بارم کان از درون برآمد
- کسی کز رشک من محروم از آن پیمان شکن گرید
- دلا عزم سفر دارم از آن در گفتم آگه شو
- صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم
- دور از چمن وصل یکی مرغ اسیرم
- قیمت اهل وفا یار ندانست دریغ
- ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
- عاشق یکرنگ را یار وفادار هست
- با مدعی به صلح بدل گشت جنگ تو
- آخر ای مغرور گاهی زیر پای خود نگر
- سد حشر جان ز پی یکه سواری رسید
- عشق میفرمایدم مستغنی از دیدار باش
- ترک من تیغ به کف ، بر زده دامن برخاست
- خوشست آن مه به اغیار آزمودم
- گر چه میدانم که میرنجی و مشکل میشود
- ما در مقام صبر فشردیم گام خویش
- مییابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این