پنجشنبه, ۵ خرداد, ۱۴۰۱ / 26 May, 2022
مجله ویستا
تو پاک دامن نوگلی من بلبل نالان تو
|
همچنین مشاهده کنید
- چه کم میگردد از حشمت بلاگردان نازم کن
- گذشتم از درت بر خاک سد جا چشم تر مانده
- شوقم گرفت و از در عقلم برون کشید
- مستحق کشتنم خود قائلم زارم بکش
- ای دل بی جرم زندانی، تو در بندی هنوز
- بهر دلم که درد کش و داغدار تست
- پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد
- چو پیش نقش شیرین کوهکن عرض بلا کردی
- آیین دستگیری ز اهل جهان نیاید
- تا چند به غمخانهی حسرت بنشینم
- بست زبان شکوه ام لب به سخن گشادنش
- این دل که دوستی به تو خون خواره میکند
- پرسیدن حال دل ریشم بگذارید
- خوش است بزم ولی پر ز خائن راز است
- عشق کو تا شحنهی حسرت به زندانم کشد
- آتشی خواهم دل افسرده را بریان در او
- جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
- که جان برد اگر آن مست سرگران بدرآید
- قدر اهل درد صاحب درد میداند که چیست
- آن مستی تو دوش ز پیمانهی که بود