شنبه, ۱۱ آذر, ۱۴۰۲ / 2 December, 2023
مجله ویستا
میروم نزدیک و حال خویش میگویم به او
|
همچنین مشاهده کنید
- هم مگر فیض توام نطق و بیانی بدهد
- مکن مکن لب مارا به شکوه باز مکن
- چو خواهم کز ره شوقش دمی بر گرد سر گردم
- اسیر جلوهی هر حسن عشقبازی هست
- جایی روم که جنس وفا را خرد کسی
- گرم آمد و بر آتش شوقم نشاند و رفت
- شد یار به اغیار دل آزار مصاحب
- هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد
- کی بود کز تو جان فکاری نداشتم
- ز کار بستهی ما عقدهی حرمان که بگشاید
- طی زمان کن ای فلک ، مژدهی وصل یار را
- مبادا یارب آن روزی که من از چشم یار افتم
- تاب رخ او مهر جهانتاب ندارد
- دلی و طاقت سد آه آتشین دارم
- به زیر لب حدیق تلخ ، کان بیدادگر دارد
- تا ابد دولت نواب ولی سلطان باد
- به جور، ترک محبت خلاف عادت ماست
- تند سویم به غضب دید که برخیز و برو
- عشق میفرمایدم مستغنی از دیدار باش
- ملول از زهد خویشم ساکن میخانه خواهم شد