یکشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۲ / 10 December, 2023
مجله ویستا
یک همدم و همنفس ندارم
|
همچنین مشاهده کنید
- گر ریخت پر عقابی ، فر هما بماند
- پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
- هجران رفیق بخت زبون کسی مباد
- ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
- از بهر چه در مجلس جانانه نباشم
- وقت برقع ز رخ کشیدن نیست
- گرد سر تو گردم و آن رخش راندنت
- بر سر نکشت درتب غم هیچکس مرا
- دوشم از آغاز شب جا ، بر در جانانه بود
- راندی ز نظر، چشم بلا دیدهی ما را
- کسی کز رشک من محروم از آن پیمان شکن گرید
- هر خون که تو دادی چو می ناب کشیدیم
- مهرم ز حرمان شد فزون شوقی ز حسرت کم نشد
- تو زمن پرس قدر روز وصال
- ریخت خونم را و برد از پیش آن بیداد کیش
- هنوز عاشقیو دلرباییی نشدست
- زان عهد یاد باد که از ما به کین نبود
- ما را میازار اینهمه چندین جفا بر ما مکن
- روزها شد تا کسم پیرامن این در ندید
- سد خانهی دین سوخت به هر رهگذر از تو