پنجشنبه, ۵ خرداد, ۱۴۰۱ / 26 May, 2022
مجله ویستا
بست زبان شکوه ام لب به سخن گشادنش
|
همچنین مشاهده کنید
- ز کویت رخت بربستم نگاهی زاد راهم کن
- آخر ای مغرور گاهی زیر پای خود نگر
- کی اهل دل به کام خود از دوستان برند
- گر ریخت پر عقابی ، فر هما بماند
- وه که دامن میکشد آن سرو ناز از من هنوز
- پر گشت دل از راز نهانی که مرا هست
- چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی
- روم به جای دگر ، دل دهم به یار دگر
- چرا خود را کسی در دام سد بی نسبت اندازد
- هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد
- مرا زد راه عشق خردسالی
- گرم آمد و بر آتش شوقم نشاند و رفت
- کجا در بزم او جای چو من دیوانهای باشد
- صاف طرب آماده کن ترتیب عشرتخانه ده
- نیستم یک دم ز درد و محنت هجران خلاص
- در ره پر خطر عشق بتان بیم سر است
- بود آن وقتی که دشنام تو خاطر خواه بود
- آمدم سر تا قدم در بند سودا همچنان
- برزن ای دل دامن کوشش که کاری کردهام
- یک التفات ز فرماندهان نازم نیست