شنبه, ۲۰ خرداد, ۱۴۰۲ / 10 June, 2023
مجله ویستا

خونخواره راهی می‌روم تا خود به پایان کی رسد


خونخواره راهی می‌روم تا خود به پایان کی رسد    پایی که این ره سر کند دیگر به دامان کی رسد
سهل است کار پای من گو در طلب فرسوده شو    این سر که من می‌بینمش لیکن به سامان کی رسد
گر چه توانی چاره‌ام سهل است گو دردم بکش    نتوان نهادن بدعتی عاشق به درمان کی رسد
جانی که پرسیدی از و کرده وداع کالبد    بر لب ستاده منتظر تا از تو فرمان کی رسد
داور دلم در تربیت شاخی برش نادیده کس    تا چون گلی زو بشکفد یا میوه‌ی آن کی رسد
نازم مشام شوق را ورنه صبا گر بگذرد    در مصر بر پیراهنی بویش به کنعان کی رسد
موری بجد بندد میان بزم سلیمان جا کند    تو سعی کن وحشی مگو کاین جان به جانان کی رسد


همچنین مشاهده کنید





سایت خبرآنلاینسایت فرادیدخبرگزاری مهرسایت تجارت نیوزسایر منابعسایت رکناسایت پارسینهسایت چیدانهروزنامه توسعه ایرانیخبرگزاری ایلنا