چهارشنبه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۱ / 6 July, 2022
مجله ویستا
تند سویم به غضب دید که برخیز و برو
|
همچنین مشاهده کنید
- کردم از سجدهی راه تو جبین آرایی
- صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم
- چند به دل فرو خورم این تف سینه تاب را
- من اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو کردی
- ز پیش دیده تا جانان من رفت
- عتاب اگر چه همان در مقام خونریز است
- خوش صید غافلی به سر تیر آمدست
- از بهر چه در مجلس جانانه نباشم
- این دل که دوستی به تو خون خواره میکند
- مشورت با غمزه چشمت را پی تسخیر کیست
- اسیر جلوهی هر حسن عشقبازی هست
- مرا وصلی نمیباید من و هجر و ملال خود
- کسی از دور تا کی چین ابروی کسی بیند
- این بس که تماشایی بستان تو باشم
- آتش به جگر زان رخ افروخته دارم
- ای جوان ترک وش میر کدامین لشکری
- خوار میکن ، زار میکش، منتت بر جان ماست
- عاشق یکرنگ را یار وفادار هست
- میکشم زان تند خو گر صد تغافل میکند
- آنکس که مرا از نظر انداخته اینست