دوشنبه, ۶ تیر, ۱۴۰۱ / 27 June, 2022
مجله ویستا
تو خون به کاسهی من کن که غیرتاب ندارد
|
همچنین مشاهده کنید
- چه گویمت که چه با جانم اشتیاق نکرد
- ما را به سوی خود خم موی تو میکشد
- بست زبان شکوه ام لب به سخن گشادنش
- روزها شد تا کسم پیرامن این در ندید
- دیریست که رندانه شرابی نکشیدیم
- لالهاش از سیلیت نیلوفری شد آه آه
- الاهی از میان ناپسندان بر کران دارش
- که جان برد اگر آن مست سرگران بدرآید
- دل از عشق کهن بگرفت از نو دلستانی کو
- میکشم زان تند خو گر صد تغافل میکند
- مرغ ما دوش سرایندهی بستانی بود
- ما گل به پاسبان گلستان گذاشتیم
- شوقم گرفت و از در عقلم برون کشید
- عشق ما پرتو ندارد ما چراغ مردهایم
- سد دشنه بر دل میخورم و ز خویش پنهان میکنم
- کی بود کز تو جان فکاری نداشتم
- گهی از مهر یاد عاشق شیدا کند یا رب
- این دل که دوستی به تو خون خواره میکند
- نرخ بالا کن متاع غمزهی غماز را
- وصلم میسر است ولی بر مراد نیست