سه شنبه, ۱۴ آذر, ۱۴۰۲ / 5 December, 2023
مجله ویستا
به راز عشق زبان در میان نمیباشد
|
همچنین مشاهده کنید
- اسیر جلوهی هر حسن عشقبازی هست
- میان مردمانم خوار کردی عزت من کو
- تا ابد دولت نواب ولی سلطان باد
- باغ ترا نظارگیانی که دیدهاند
- خرم دل آن کس که ز بستان تو آید
- تا قسمتم ز میکدهی آرزوی کیست
- اینست کزو رخنه به کاشانهی من شد
- ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
- قدر اهل درد صاحب درد میداند که چیست
- سحر کجاست که فراش جلوگاه توام
- از آن تر شد به خون دیده دامانی که دارم
- از تو همین تواضع عامی مرا بس است
- ز شبهای دگر دارم تب غم بیشتر امشب
- قرعه دولت زدم ، یاری و اقبال هست
- تا چند به غمخانهی حسرت بنشینم
- نفروخته خود را ز غمت باز خریدیم
- ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
- از نظر افتادهی یاریم مدتها شدست
- ما گل به پاسبان گلستان گذاشتیم
- آیین دستگیری ز اهل جهان نیاید