شنبه, ۱ مهر, ۱۴۰۲ / 23 September, 2023
مجله ویستا
سرخیی کان ز نی تیر تو پیدا باشد
|
همچنین مشاهده کنید
- کاری نشد از پیش و ز کف نقد بقا شد
- آتشی در جان ما افروختی
- کار خوبی نه بگفت دگران باید کرد
- در آغاز محبت گر وفا کردی چه میکردم
- از پی بهبود درد ما دوا سودی نداشت
- جانا چه واقعست بگو تا چه کردهایم
- چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی
- جنونی داشتم زین پیش بازم آن جنون آمد
- بسته بر فتراک و میپرسد که صیاد تو کیست
- من اگر این بار رفتم ، رفتم آزارم مکن
- دل و طبع خویش را گو که شوند نرم خوتر
- مده از خنده فریب و مزن از غمزه خدنگ
- بار فراق بستم و ، جز پای خویش را
- وه که دامن میکشد آن سرو ناز از من هنوز
- ما اجنبی ز قاعدهی کار عالمیم
- نوید آشنایی میدهد چشم سخنگویت
- به آنکه بر سرلطفی مکش ز منت خویشم
- یاران خدای را به سوی او گذر کنید
- از برای خاطر اغیار خوارم میکنی
- ابر است و اعتدال هوای خزانی است