چهارشنبه, ۱۲ مهر, ۱۴۰۲ / 4 October, 2023
مجله ویستا
دوش از عربده یک مرتبه باز آمده بود
|
همچنین مشاهده کنید
- تا چند به غمخانهی حسرت بنشینم
- سبوی بادهای گویا به هر پیمانهای خوردی
- مست آن ترک به کاشانه من بود امروز
- این دل که دوستی به تو خون خواره میکند
- نرخ بالا کن متاع غمزهی غماز را
- غم هجوم آورده میدانم که زارم میکشد
- اسیر جلوهی هر حسن عشقبازی هست
- دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها
- شکل مستانه و انکار شرابش نگرید
- برزن ای دل دامن کوشش که کاری کردهام
- یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
- به زیر لب حدیق تلخ ، کان بیدادگر دارد
- خواهم آن عشق که هستی ز سرما ببرد
- در راسته ناز فروشان که بتانند
- خوشا در پای او مردن خدایا بخت آنم ده
- رسید و آن خم ابرو بلند کرد و گذشت
- از تندی خوی تو گهی یاد نکردم
- گل چیست اگر دل ز غم آزاد نباشد
- از برای خاطر اغیار خوارم میکنی
- ای از گل عذرات هر مرغ را نوایی