پنجشنبه, ۲۰ مرداد, ۱۴۰۱ / 11 August, 2022
مجله ویستا
ترک من تیغ به کف ، بر زده دامن برخاست
|
همچنین مشاهده کنید
- چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی
- خواهم آن عشق که هستی ز سرما ببرد
- کوهکن بر یاد شیرین و لب جان پرورش
- ابر است و اعتدال هوای خزانی است
- یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
- کار خوبی نه بگفت دگران باید کرد
- به تنگ آمد دلم ، یک خنجر کاری طمع دارد
- اینچنین گر جانب اغیار خواهی داشتن
- دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها
- به دست آور بتی جان بخش و عیش جاودانی کن
- یاران خدای را به سوی او گذر کنید
- هر خون که تو دادی چو می ناب کشیدیم
- ای قامت تو جلوه ده شیوههای حسن
- بکش زارم چه دایم حرف از آزار میگویی
- ما گل به پاسبان گلستان گذاشتیم
- دل و طبع خویش را گو که شوند نرم خوتر
- تو خون به کاسهی من کن که غیرتاب ندارد
- تو پاک دامن نوگلی من بلبل نالان تو
- سرخیی کان ز نی تیر تو پیدا باشد
- ما اجنبی ز قاعدهی کار عالمیم