چهارشنبه, ۱۲ مهر, ۱۴۰۲ / 4 October, 2023
مجله ویستا
ز عشق من به تو اغیار بدگمان شدهاند
|
همچنین مشاهده کنید
- هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد
- خواهم آن عشق که هستی ز سرما ببرد
- ای مدعی از طعن تو ما را چه ملالست
- در راه عشق با دل شیدا فتادهایم
- سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست
- عشق ما پرتو ندارد ما چراغ مردهایم
- من این کوشش که در تسخیر آن خودکام میکردم
- درون دل به غیر از یار و فکر یار کی گنجد
- مکن مکن لب مارا به شکوه باز مکن
- تغافلها زد اما شد نگاهی عذر خواه من
- ریخت خونم را و برد از پیش آن بیداد کیش
- بکش زارم چه دایم حرف از آزار میگویی
- نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم
- از نظر افتادهی یاریم مدتها شدست
- غم هجوم آورده میدانم که زارم میکشد
- جستم از دام ، به دام آر گرفتار دگر
- کسی خود جان نبرد از شیوهی چشم فسون سازت
- من که چون شمع از تف دل جانگدازی میکنم
- سبوی بادهای گویا به هر پیمانهای خوردی
- در آن دیار که هجران بود حیات نباشد