پنجشنبه, ۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۱ / 19 May, 2022
مجله ویستا
می‌کشم زان تند خو گر صد تغافل می‌کند
| ||||||||||||||||||
همچنین مشاهده کنید
- یک ره سال کن گنه بیگناه خود
- ریخت خونم را و برد از پیش آن بیداد کیش
- یک التفات ز فرماندهان نازم نیست
- با مدعی به صلح بدل گشت جنگ تو
- مبادا یارب آن روزی که من از چشم یار افتم
- مده از خنده فریب و مزن از غمزه خدنگ
- آمده نو به شحنگی در دلم آرزوی تو
- بکش زارم چه دایم حرف از آزار میگویی
- مژدهی وصل توام ساخته بیتاب امشب
- سوی بزمت نگذرم از بس که خوارم کردهای
- تازه شد آوازهی خوبی ، گلستان ترا
- خوش صید غافلی به سر تیر آمدست
- خواهم آن عشق که هستی ز سرما ببرد
- از کاه ، کهربا بگریزد به بخت ما
- ترسم در این دلهای شب از سینه آهی سرزند
- طی زمان کن ای فلک ، مژدهی وصل یار را
- بر آن سرم که نیاسایم از مشقت راه
- قدر اهل درد صاحب درد میداند که چیست
- هر چند ناز کردی ، نیازم زیاده شد
- جانان نظری کو ز وفا داشت ندارد
