شنبه, ۷ خرداد, ۱۴۰۱ / 28 May, 2022
مجله ویستا
گرد سر تو گردم و آن رخش راندنت
|
همچنین مشاهده کنید
- رشک میبردند شهری بر من و احوال من
- آیین دستگیری ز اهل جهان نیاید
- چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری
- بر سر نکشت درتب غم هیچکس مرا
- ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم
- ای دیده ، دشتبان نگاهت به راه کیست
- برو که با دل پر درد و روی زرد بیایم
- دیریست که رندانه شرابی نکشیدیم
- مرا وصلی نمیباید من و هجر و ملال خود
- ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
- خوار میکن ، زار میکش، منتت بر جان ماست
- هرکه یار ماست میل کشتن ما میکند
- دارد که چون تو پادشهی بندهات شوم
- ریخت خونم را و برد از پیش آن بیداد کیش
- یار دور افتاده مان حل مراد ما نکرد
- چیست قصد خون من آن ترک کافر کیش را
- خرم دل آن کس که ز بستان تو آید
- مییابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این
- ای قامت تو جلوه ده شیوههای حسن
- گهی از بزم بر میخیز و طرف بام جا میکن