شنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۲ / 9 December, 2023
مجله ویستا
شهر، بیم است کزین حسن پرآشوب شود
|
همچنین مشاهده کنید
- دوش در کویی عجب بی لطفیی در کار بود
- به راز عشق زبان در میان نمیباشد
- مده از خنده فریب و مزن از غمزه خدنگ
- مبادا یارب آن روزی که من از چشم یار افتم
- ز پیش دیده تا جانان من رفت
- در آن مجلس که او را همدم اغیار میدیدم
- بند دیگر دارم از عشقت به هر پیوند خویش
- عتاب اگر چه همان در مقام خونریز است
- هست امید قوتی بخت ضعیف حال را
- ناوکت بر سینهی این ناتوان آمد همه
- عزلت ما شده سر تاسر دنیا مشهور
- آمدم از سرنو بر سر پیوند قدیم
- هرکه یار ماست میل کشتن ما میکند
- گهی از بزم بر میخیز و طرف بام جا میکن
- راندی ز نظر، چشم بلا دیدهی ما را
- دلا عزم سفر دارم از آن در گفتم آگه شو
- یار دور افتاده مان حل مراد ما نکرد
- بازم زبان شکر به جنبش درآمدست
- دوش پر عربدهای بود و نه آنست امروز
- اغیار را آسان کشد عاشق چو ترک جان کند