یکشنبه, ۲ مهر, ۱۴۰۲ / 24 September, 2023
مجله ویستا
خوش نیست هرزمان زدن از جور یار داد
|
همچنین مشاهده کنید
- آن مستی تو دوش ز پیمانهی که بود
- کردم از سجدهی راه تو جبین آرایی
- منفعل دل خودم چند کشد جفای تو
- تو و هر روز و بزم عشرت خویش
- چندین عنایت از پی چندین جفا چه بود
- ترسم در این دلهای شب از سینه آهی سرزند
- ما گل به پاسبان گلستان گذاشتیم
- خونخواره راهی میروم تا خود به پایان کی رسد
- چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی
- همخواب رقیبانی و من تاب ندارم
- مدتی شد کز گلستانی جدا افتادهام
- به آنکه بر سرلطفی مکش ز منت خویشم
- گر دیده به دریوزهی دیدار نیاید
- پر گشت دل از راز نهانی که مرا هست
- آخر ای بیگانه خو ناآشنایی اینهمه
- سحر کجاست که فراش جلوگاه توام
- زهر در چشم و چین بر ابرو چیست
- میان مردمانم خوار کردی عزت من کو
- گرم آمد و بر آتش شوقم نشاند و رفت
- مستحق کشتنم خود قائلم زارم بکش