سه شنبه, ۱۴ آذر, ۱۴۰۲ / 5 December, 2023
مجله ویستا
فراغت بایدت جا در سر کوی قناعت کن
|
همچنین مشاهده کنید
- خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را
- به دست آور بتی جان بخش و عیش جاودانی کن
- آخر ای بیگانه خو ناآشنایی اینهمه
- خرم دل آن کس که ز بستان تو آید
- از کاه ، کهربا بگریزد به بخت ما
- مگر من بلبلم کز گفتگوی گل زبان بندد
- ابر است و اعتدال هوای خزانی است
- تند سویم به غضب دید که برخیز و برو
- در دل همان محبت پیشینه باقی است
- دیریست که رندانه شرابی نکشیدیم
- که جان برد اگر آن مست سرگران بدرآید
- عزت مبردر کار دل این لطف بیش از پیش را
- عشق گو بی عزتم کن ، عشق و خواری گفتهاند
- تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط
- میکشم زان تند خو گر صد تغافل میکند
- ای مدعی از طعن تو ما را چه ملالست
- پاک ساز از غیر دل ، وز خود تهی شو چون حباب
- تو پاک دامن نوگلی من بلبل نالان تو
- دلی کز عشق گردد گرم، افسردن نمیداند
- گر چه دوری میکنم بیصبر و آرامم هنوز