شنبه, ۱۱ آذر, ۱۴۰۲ / 2 December, 2023
مجله ویستا
آمدم سر تا قدم در بند سودا همچنان
|
همچنین مشاهده کنید
- یک همدم و همنفس ندارم
- مکن مکن لب مارا به شکوه باز مکن
- در آن مجلس که او را همدم اغیار میدیدم
- به دل دیرین بنایی بود کندم
- امروز ناز را به نیازم نظر نبود
- غمزهی او حشر فتنه به هر جا ببرد
- ای اجل از قید زندان غمم آزاد کن
- آخر ای بیگانه خو ناآشنایی اینهمه
- خونخواره راهی میروم تا خود به پایان کی رسد
- من این کوشش که در تسخیر آن خودکام میکردم
- مرا وصلی نمیباید من و هجر و ملال خود
- منفعل گشت بسی دوش چو مستش دیدم
- هنوز عاشقیو دلرباییی نشدست
- اغیار را آسان کشد عاشق چو ترک جان کند
- سد خانهی دین سوخت به هر رهگذر از تو
- مهرم ز حرمان شد فزون شوقی ز حسرت کم نشد
- زهر در چشم و چین بر ابرو چیست
- پرسیدن حال دل ریشم بگذارید
- ما در مقام صبر فشردیم گام خویش
- ما گل به پاسبان گلستان گذاشتیم