دوشنبه, ۱۵ خرداد, ۱۴۰۲ / 5 June, 2023
مجله ویستا
تو و هر روز و بزم عشرت خویش
|
همچنین مشاهده کنید
- با غیر دوش اینهمه گردیدنش چه بود
- هم مگر فیض توام نطق و بیانی بدهد
- دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
- از برای خاطر اغیار خوارم میکنی
- هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد
- در آن مجلس که او را همدم اغیار میدیدم
- دل باز رست از تو ،ز بند زمانه هم
- من آن مرغم که افکندم به دام سد بلا خود را
- ای دل به بند دوری او جاودانه باش
- تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط
- مرا وصلی نمیباید من و هجر و ملال خود
- آنچه کردی ، آنچه گفتی غایت مطلوب بود
- به دل دیرین بنایی بود کندم
- چو شمع شب همه شب سوز و گریه زانم بود
- چون طفل اشک پرده در راز نیستم
- یاد او کردم ز جان سد آه درد آلود خاست
- ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن
- به من از تو مهر خواهم نه تو بگذری ز کین هم
- خوش آن کو غنچه سان با گلعذاری همنشین باشد
- کار خوبی نه بگفت دگران باید کرد