رضا شاعری-نویسنده و برادر شهید: وقتی کنجکاوی و ذوق جوانانه محمدرضا واحدی باعث شد تا قاب استوانهای را که از جیب افسر بعثی در کوی ذوالفقاری بیرون زده بود بردارد و وارسی کند، حتی فکرش را هم نمیکرد با آن دستگاه، تصاویری به یادگار ثبت کند که لبخندهای چند رزمنده جوان تهرانی را که به عشق وطن از تهران تا خوزستان رفته بودند برای همیشه در تاریخ دفاع مقدس خاطرهاش را ماندگار کند، نمیدانست هر کدام از مردهای این عکس چه قصهها و سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود اما این جوانها با لباسهای خاکی هر کدام قصه متفاوتی …